اشتباهات رایج خانم ها در مورد رفتار با همسرشان را به دو بخش کلی تقسیم کرده و جزئیات آن را عنوان می کنیم که جزئیات اشتباه اول به شرح زیر است:
دنبال کلید هایش می گردیم، لباس هایش را پشت سرش جمع می کنیم و مانند آن.
راه انداختن بازی های کلامی با آنها جهت بیرون کشیدن اطلاعات:گرسنه ای؟ چی دوست داری؟ چی کار کردی؟
آن ها را نکوهش می کنید، گویی بچه اند:نمی بینی هوا سرد است؟ چند بار بگم چراغ ها را قبل از خوابیدن خاموش کن!
به عهده گرفتن کارهایی که فکر می کنید نمی توانند به درستی انجام دهند، عادت شماست:یک روز با بچه ها فرستادمش که برن لباس بخرن فاجعه بود! دیگه همچین کاری را نمی کنم.
اگر جای تو بودم از سمت چپ رانندگی می کردم! اگر جای تو بودم از رضا به خاطر کاری که انجام دادم معذرت خواهی می کردم.
اما چرا بعد از مدتی با وجود تمام این فداکاری هایتان، باز هم روابطتان خراب می شود؟ علی رغم اینکه در ابتدا این روابط جوانب مثبتی دارد اما بعد از گذشت زمان همسرتان از شما منزجر شده و علیه شما طغیان خواهد کرد. ممکن است از رفتارتان شکایتی نداشته باشد، حتی ممکن است اصرار کند به این کار خود ادامه دهید، اما یک روز شورش خواهد کرد چون الان او همانند یک پسر بچه ای است که همیشه آرزوی این را دارد که خانه، هم چنین مادر خود را ترک گفته و مستقل زندگی کند و با برقراری رابطه ای جدید آنها مادرشان (همسرانشان) را با یک معشوقه معاوضه می کنند.
با همسرتان طوری رفتار می کنید که گویی او بی لیاقت است، و لذا او نیز احساس بی لیاقتی کرده و در نتیجه اعتماد به نفسش پایین خواهد آمد و باعث به وجود آمدن یک چرخه ی معیوب در زندگی می شود. وقتی یک مرد احساس خوبی نسبت به خودش ندارد شما را نیز کمتر دوست خواهد داشت.
از انجام دادن کار هایی که همسرتان خودش می تواند انجام دهد پرهیز کنید. اجازه دهید خودش دنبال کلیدش بگردد. ولی هیچ گاه جواب سرد کننده ای به او ندهید مثلا به او نگویید خودت برو بگرد من که مادرت نیستم، حتی توصیه نمی کنم که در حق همسرتان مهربان و حمایت گر نباشید، بلکه هدف این است که کمتر مانند یک مادر با او رفتار کنید.
حالا اشتباهات زنان در زندگی مشترک را از بعد دیگری بررسی کرده و راه حل آن را با شما در میان میگذاریم که شامل:
ما علاقه، عادت ها و فعالیت های خود را بخاطر همسرمان کنار می گذاریم چون این علایق خوشایند او نیست؛ مردانی که از درون احساس ناامنی زیادی دارند، شما را از سیستم های حمایتیتان جدا کنند. زیرا آنها نیاز دارند که احساس کنند همسرشان در کنترل کامل آنها باشد.
اما اگر کسی دیگر این کار را با خودشان انجام دهد و آنها در کنترل خود بگیرد شکوه سر می دهند و اینکه زن در کنترل مرد باشد دو اثر سوء دارد:
از لحاظ احساسی برای اینکه مردتان را راضی کنید به هر شکلی که او می خواهد در می آیید. یکی از معمول ترین راه هایی که ارزش خود را زیر پا گذاشته و خود را در درجه ی دوم اهمیت قرار داده و همه چیز خود را حتی قیافه، رفتار و عقایدشان را تغییر داده تا به شکل زن ایده ال او در آیند. خود را در معرض جراحی های خطرناک قرار داده فقط بخاطر اینکه همسرشان او را با قیافه دیگر و یا هیکل دیگر بیشتر دوست بدارد و می پسندد.
برای اینکه رویاهای مرد مورد علاقه تان را تحقق ببخشیم، رویا هایمان را به کلی فراموش می کنیم. زنی که از کار خود استعفا می دهد تا به شغل همسر خود برسد و به او کمک کند و بعد از سه سال که آنها قطع رابطه می کنند خود را بیکار و نیازمند می بیند.
زنان به دلایل زیادی این کار را انجام می دهند چون هزاران سال است که به زنان آموزش داده اند که خود را فدای شوهرانشان کنند. (علایق، استعداد، و شغل هایشان را و....) چون مادران و مادر بزرگانمان خود را این گونه دیده اند. به عوض آن که تلاش کنیم رویا های خودمان را تحقق ببخشیم فدا کردن انها در راه مردانمان را نوعی ایثار و قربانی می دانیم.
خیلی ساده است که بگوییم:می توانم درسم را تمام کنم و یک مهندس شوم، اما دوست داشتم حمایت بیشتری از همسرم که در رشته عمران تحصیل می کرد، بکنم، بنا براین تصمیم گرفتم از حق خودم بگذرم. وقتی شخصیت خودتان را برای این که بیشتر دوست داشته شوید زیرا پا می گذارید نتیجه این خواهد شد که خودتان را کمتر دوست داشته باشید.