آخرین اخبار
۲۳ اسفند ۱۴۰۱ - ۲۱:۴۴
وضعیت اسفناکی که عده ای از آن سود می برند

هشت بازیگر صاحب قدرت در پاکستان

بازدید:۱۹۶۷
بیشتر تحلیلگران فکر می کنند که نخبگان حاکم پاکستان یا در درک راه حل ها ناتوان هستند و یا خودخواه هستند و یا هر دو. اما واقعیت این است که حفظ وضعیت فعلی دولت فاسد، ناکارآمد و ضد مردمی پاکستان، قدرت سیاسی و اداری این نخبگان را تضمین می‌کند. این نخبگان همه چیز، از بحران مالی گرفته تا جنگ، تروریسم، جنایت، ناکارآمدی و بدترین شاخص های اجتماعی را تجربه کرده اند و هنوز هم روی کار هستند.
کد خبر : ۷۶۲۹

نویسنده: فیصل صدیقی

در گفت و گویی با همسرم، وی در پاسخ به این دیدگاه من که اگر اوضاع در پاکستان تغییر اساسی نکند، فروپاشی قریب الوقوع است، یادآوری کرد که این تحلیل را دو دهه و نیم پیش نیز ارائه کرده بودم؛ اما همچنان پاکستان نه فروپاشیده و نه تغییرات بنیادینی اتفاق افتاده است.

در حال حاضر، تنها جنبش تجزیه طلب در پاکستان، گروه شورشی بلوچ است. با وجود اعتراض مشروع آنها به اینکه در کشورشان با آنها مانند مستعمره رفتار می شود، آنها نه ظرفیت نظامی دارند و نه از حمایت هیچ قدرت بین المللی برای شکست دولت پاکستان برخوردارند. آنها مانند جنبش جدایی طلب کرد در ترکیه، چالشی خشونت بار برای دولت پاکستان خواهند ماند.

جنگ‌های خارجی و بحران‌های مالی مرتبط با آنها به انقلاب‌های اجتماعی منجر می‌شود. با وجود درگیری های کم رنگ پاکستان با هند و با عناصری از افغانستان، احتمال وقوع جنگی تمام عیار با هند یا عناصر مذهبی افراطی بسیار کم است و پاکستان به دلیل این درگیری ها سقوط نخواهد کرد.

آینده پاکستان فروپاشی نیست که به دنبال آن خشونت و هرج و مرج بیشتر به وجود آید.

تاریخ نشان می دهد استفاده از پاکستان به عنوان یک کشور مزدور برای نیروهای بین المللی و همچنین به عنوان یک قدرت هسته ای، همواره دلیلی برای نجات پاکستان در بحران های مالی بوده است.  

محتمل ترین سناریو این است که پاکستان وارد دوره ای از بحران های شدید اقتصادی پی در پی و هرج و مرج سیاسی، نبرد قدرت بی پایان بین احزاب سیاسی و تروریسم روزافزون جدایی طلبان بلوچ و افراط گرایان مذهبی، بین المللی و منطقه ای شود که به نظر می رسد ورود به این مرحله رفته رفته آغاز شده است. پاکستان دولتی بسیار فاسد و ناکارآمد و نهادهای اجتماعی در حال فروپاشی در مواجهه با انفجار بی رویه جمعیت و شهرنشینی بی رویه و افول روزافزون شاخص های توسعه انسانی را شاهد است.

بیشتر تحلیلگران فکر می کنند که نخبگان حاکم پاکستان یا در درک راه حل ها ناتوان هستند و یا خودخواه هستند و یا هر دو. اما واقعیت این است که حفظ وضعیت فعلی دولت فاسد، ناکارآمد و ضد مردمی پاکستان، قدرت سیاسی و اداری این نخبگان را تضمین می‌کند. این نخبگان همه چیز، از بحران مالی گرفته تا جنگ، تروریسم، جنایت، ناکارآمدی و بدترین شاخص های اجتماعی را تجربه کرده اند و هنوز هم روی کار هستند.  

در کشورهایی مانند پاکستان، همیشه امیدی برای تغییر وجود دارد، زیرا نخبگان حاکم نه ظرفیت سرکوب کامل مخالفان را دارند و نه اطلاعاتی برای آغاز حداقل اصلاحات برای مشروعیت بخشیدن به خود.

قدرت در پاکستان معاصر در دست هشت بازیگر است که می توان آنها را به دو دسته تقسیم کرد: قدرت اجباری و نظارتی (تشکیلات نظامی)، قدرت مجریه و قانونگذاری (سیاستمداران و بوروکرات ها)، قدرت قانونی (قوه قضاییه)، قدرت رسانه ای، قدرت بسیج سیاسی (طبقه متوسط، به ویژه جوانان و زنان)، قدرت اقتصادی (نخبگان ثروتمند)، قدرت فتوا (رهبران دینی قدیم و جدید) و قدرت هرج و مرج (تروریست ها و جدایی طلبان).

در همین حال، نخبگان حاکم در پاکستان به طور گسترده از دو گروه همکار و در عین حال متضاد تشکیل شده است: سران وضع موجود که نمی‌خواهند این وضع تغییر کنند و نخبگان خودخواه اما روشنفکر که این کشور را برای خود و فرزندانشان غیرقابل اداره و غیر قابل زندگی می بینند. این نخبگان روشنفکر خودخواه باید به شدت برای اصلاحات بنیادین از درون دولت فشار بیاورند و باید از حمایت از این وضعیت رو به زوال خودداری کنند. آنها تنها در صورتی موفق خواهند شد که طبقات متوسط را که بزرگترین بازنده در وضعیت موجود هستند، علیه وضعیت موجود بسیج کنند که با آنها همراه شوند و بتوانند آنها را نسبت به آینده امیدوار و نسبت به برنامه هایشان قانع کنند.

منبع: داون 

اشتراک گذاری:
ارسال نظر
تازه‌ها
پربیننده‌ها پربحث‌ها