همیشه در آستانه تقابل تیمهای همنام رسانهها از تیترهایی همچون برادرکشی استفاده میکردند. جدال تیمهای همنام و هم خانواده همیشه در همه جای دنیا حساس است و اهمیتی بیشتر از یک بازی معمولی دارد اما اینجا ایران است. حساسیتهای همیشگی و گاه کاذب را فراموش کنید، این بازی آخر حساسیتهای واقعی است! فقط کافیست به یک المان، یعنی شرایط فعلی دو تیم نگاه کنید و اصلاً فراموش کنید که هر دو تیم استقلال هستند و پیراهن آبی به تن دارند، اسامی مشترک بین دو تیم را هم فراموش کنید!
استقلال در صدر جدول خطر سپاهان و پرسپولیس را بیخ گوش خود احساس میکند و میداند که با اولین لغزش و از دست دادن امتیاز، این دو رقیب قدرتمند به این تیم خواهند رسید. حال و روز پرسپولیس و سپاهان هم که هر روز بهتر از دیروز میشود! از آن طرف استقلال هفته بعد دربی را در پیش دارد. یک بازی همیشه حساس حتی در حالت دوستانه که این بار برای قهرمانی لیگ برتر حرفهای و کسب سهمیه آسیا برگزار میشود. فراموش نکنید که استقلال در جام حذفی باخت و حذف شد و حالا تنها باید قهرمان لیگ شود. جامی که پرسپولیس مدافع عنوان قهرمانی آن است و این فصل به واسطه همان قهرمانی لیگ، به آسیا رفت. جایی که استقلال در سالهای اخیر در رسیدن به آن ناکام بوده، حتی بعد از قهرمانی بدون باخت در لیگ برتر ایران!
داستانهای همیشگی مالکیت دو تیم هم هست، استقلال در آخرین مسابقه تا امروز در جام حذفی باخته و حذف شده و کیست که از دعواهای بین نکونام و علی خطیر خبر نداشته باشد! همه این داستانها کم بود که فرهاد مجیدی هم از اتحاد کلبا جدا شد تا به قول معروف جنس استقلال جور شود. از هر طرف نگاه کنی استقلال هیچ چارهای جز پیروزی قاطع ندارد اما مقابل کدام حریف؟ استقلال خوزستان که فصل را بد شروع کرد اما با خریدهای بسیار عالی در نیم فصل دور برگشت تیمی قابل احترام شده که حالا مقابل بزرگان هم میدرخشد.
شاگردان پورموسوی حتی دور رفت هم در هفتههای پایانی یقه پرسپولیس را گرفتند. آنها هیچ ابایی از بازی مقابل بزرگان ندارند و برخلاف استقلال تهران در بهترین و مناسبترین شرایط فصل خود به این بازی رسیدهاند. اما برگردیم سر ابتدای بحث، انتخاب تیتر برای این بازی! دیگر برادر کشی و جدال صدر و قعر را فراموش کنید، حالا یک ویژگی بسیار مهمتر برای این تقابل پیدا شده که آن را باید بیرون از مستطیل سبز و در رفتار دو سرمربی جستجو کرد.
جواد نکونام و سیروس پورموسوی در دنیای بازیگری و مربیگری فاصله زیادی با هم دارند. نکونام از هر نظر دست بالاتر را در اختیار دارد و البته که باید با فشار کار در باشگاههای بزرگ و شرایط سخت بیشتر آشنا باشد، مگر از قدیم نگفتند که هر که بامش بیش برفش بیشتر؟ اما در عمل این سیروس پورموسوی بود که در رفتار و شخصیت حرفهای به عنوان یک سرمربی نمره بهتری گرفت! همه از مصاحبههای جواد نکونام از ابتدای فصل تا امروز خبر داریم، از تقابل او با مدیریت تا موارد دیگر اما ببینید و مقایسه کنید با رفتار سیروس پورموسوی که در آغاز دور برگشت و بعد از درخشش خریدهایش، به جای حمله کردن به منتقدان یا توجیه نتایج ضعیف دور رفت، صادقانه اعلام کرد: "کوپن اشتباهات من به عنوان یک سرمربی تمام شده و دیگر حق نداشتم در خرید هم اشتباه کنم!"
کسی که میپذیرد که به عنوان یک انسان اشتباه کرده، همه به او احترام میگذارند، بجای اینکه همه چیز و همه کس را مقصر در نتایج نامطلوب خود بداند! استقلال خوزستان با سیروس پورموسوی کلی باخت دارد اما استقلال تهران با جواد نکونام تنها دو باخت در این فصل! این بازی را میتوان جنگ واقع بینی با توهم توطئه دانست، جنگ پذیرش با فرار به جلو، جنگ تعهد با فرافکنی!
21458/غ