به گزارش صد آنلاین ، سالهاست مادرم ناپدید شده و از سرنوشت او خبری ندارم؛ به تازگی پدرم برایم فاش کرده که احتمالا خاله و داییهایم بهخاطر ارثیه جان مادرم را گرفتهاند.» این ادعای دختر جوانی بود که روز گذشته با حضور در دادسرای جنایی تهران خواستار آغاز تحقیقات درباره سرنوشت مادرش شد.
صبح دیروز دختری 40ساله قدم در شعبه ششم دادسرای جنایی تهران گذاشت و به بازپرس حسین گودرزی گفت: من 10 ساله بودم که پدرم و مادرم از یکدیگر جدا شدند. تا چند ماه پس از جدایی آنها، هر از گاهی مادرم را ملاقات میکردم؛ چون دادگاه حضانتم را به پدرم سپرده بود اما بعد مادرم ناپدید شد و من دیگر او را ندیدم. وی ادامه داد: هر بار که از پدرم میخواستم مرا به دیدن مادرم ببرد، بهانه میآورد. یکبار میگفت به شهرستان رفته است، بار دیگر میگفت کاری برایش پیش آمده و نتوانسته به دیدن من بیاید تا اینکه بار آخر آب پاکی را روی دستم ریخت و گفت: مادرم به خارج از کشور مهاجرت کرده است. من در آن زمان تصور میکردم هرکس به خارج برود دیگر نمیتواند با بستگانش تماس بگیرد اما بزرگتر که شدم فهمیدم تصورم اشتباه بوده است. حدس زدم شاید مادرم زندگی جدیدی برای خودش ساخته و دیگر حاضر نیست مرا ببیند. اما همیشه یک جای کار میلنگید و این سؤال برایم بدون جواب مانده بود که مادرم چرا در همه این سالها حتی یکبار هم با من تماس نگرفته است. دیگر طاقت نیاوردم و چند روز قبل از پدرم خواستم حقیقت را برایم آشکار کند و بگوید که چه بلایی بر سر مادرم آمده که در همه این سالها از من خبری نگرفته است. پدرم گفت که احتمالا مادرم توسط خاله و داییهایم به قتل رسیده است. شنیدن این جمله، مرا به وحشت انداخت و پدرم توضیح داد که مادرم بعد از جدایی نزد خاله و دایی هایم رفته اما بر سر ارثیه بهشدت با آنها اختلاف داشته است؛ بهطوری که چندین بار شنیده که آنها مادرم را بهشدت کتک زدهاند. سپس دیگر نه از مادرم خبری شده و نه از خاله و دایی هایم. چون آنها خانه و زندگی شان را فروخته و از آنجا رفته بودند. حالا درخواست من این است که این موضوع را پیگیری کنید تا سرنوشت مادرم رازگشایی شود. با این شکایت، بازپرس جنایی دستور داده تا از ثبت احوال استعلام شود که آیا این زن زنده است یا نه. سپس خاله و داییهای این دختر برای تحقیق به دادسرای جنایی تهران احضار شوند تا معمای ناپدید شدن مادر او رازگشایی شود.
4561/ب