وقتی ازبکستان در یک چهارم نهایی جام ملتهای آسیا مقابل قطر تنها تیمی شد که از این تیم مساوی گرفت و کار را به ضربات پنالتی رساند، عملکرد ستارههای این تیم بیشتر از همیشه به چشم آمد. قطر تا پایان تورنمنت همه رقبا را در جریان مسابقه برد و تنها مقابل ازبکستان به ضربات پنالتی احتیاج پیدا کرد تا به مرحله بعد برود.
بلافاصله بعد از این بازی اخبار داخلی در لیگ برتر فوتبال ایران حکایت از رقابت بزرگان فوتبال بر سر ستارههای ازبک داشت. استقلال خیلی زود با جلال الدین ماشاریپف به توافق رسید، در حالی که هنوز پرونده عزیزبک آمانوف باز است و آبیها خاطره خوبی از هافبکهای این کشور ندارند!
اما پرسپولیس هم برای اینکه از رقیب عقب نیفتد به دنبال اوستین اورونوف رفت. وینگر ازبک که در جام ملتها هم خوش درخشید و قبلاً در لیگ قهرمانان آسیا هم بازیهای درخشانی از خود به نمایش گذاشته بود. جالب اینکه مدیر برنامههای این بازیکن در یک روز همزمان با هر دو بزرگ تهرانی مذاکره کرد و سپس موکلش را با قیمت بهتر و بالاتر به سمت قرمز هول داد!
همه منتظر بودیم تا اورونوف را در لیگ برتر ببینیم. بازیکنی که در همان شروع کار شماره ۱۰ را خواست تا ادعا کند قرار است مهره تاثیرگذار و تعیین کننده پرسپولیس باشد! وقتی مشخص شد طبق قوانین نمیتواند پیراهن سرلک را داشته باشد، به سراغ شماره ۷۰ رفت که برای پرسپولیسیها خاطرات تلخی از یک ازبکستانی داشت!
پرسپولیس بازیکنی به نام شیرزاد تمیروف داشت که هموطن اورونوف بود و به عنوان ناجی به تهران آمد اما هرگز نتوانست در لباس قرمز و حتی بعد از آن در پیکان سایهای از یک بازیکن خوب باشد. پس وقتی این خرید جنجالی این شماره پیراهن را برگزید همه نگران شدند!
اورونوف در اصفهان برای اولین بار فرصت حضور در زمین را پیدا کرد. او به وضوح ناآماده بود و سرمای هوا آزارش میداد و البته که در آن شرایط جوی همه بازیکنان تحت تاثیر سرما بودند. همه روی زمین سر میخوردند و از این بابت اورونوف هم یکی بود مثل بقیه!
اما در یک صحنه با جاگیری مناسب و فرار بعدی از تله آفساید، صاحب فرصتی ایده آل روی دروازه ذوب آهن شد. از آن فرصتها که میتواند کیفیت یک بازیکن را به کارشناسان نشان بدهد. او با پای چپ سر توپ زد که نشان داد بازیکنی قابل اتکاست اما بلافاصله بعد از آن تصمیمی بسیار اشتباه گرفت که نمره منفی در پی داشت.
آلکثیر و عالیشاه در چند متری او با دروازه خالی تنها بودند اما اورونوف به آنها پاس نداد تا ثابت کند یک بازیکن خودخواه است و میتواند به ضرر تیم رفتار کند! اما اگر این خودخواهی را به حساب ذات یک مهاجم و میل یک بازیکن به تاثیرگذاری در بازی اول برای تیم جدید بگذاریم، میماند تحلیل فنی ضربه نهایی او که آن هم سرشار از ایراد بود!
اورونوف بعد از سر توپ زدن باید مکث میکرد، پای چپ را تکیهگاه و با پای راست یک بغل پای فنی و دقیق میزد اما او هیچ کدام این کارها را نکرد! مثل یک بازیکن مبتدی در همان حالت نامتعادل پایش به توپ خورد و ضربهاش از کنار دیرک دروازه به بیرون رفت!
میگوییم پایش به توپ خورد، چون در فوتبال خیلی تفاوت هست بین زدن ضربه با سر یا پا و با قصد و نیت قبلی تا خوردن توپ به سر یا پا و حتی گلزنی! اورونوف آنقدر نامتعادل بود که در آن لحظه به هیچ عنوان نباید ضربه میزد و به راحتی یک فرصت عالی را از پرسپولیس گرفت که میتوانست امضای پیروزی قطعی تیم در یک بازی بیرون خانه باشد.
چند دقیقه بعد و به خاطر اینکه ذوب آهن در حمله برای جبران گل بود، این تیم ۱۰ نفره دوباره ضد حمله خورد و باز هم اورونوف در سمت چپ پرسپولیس به تو زد و در محوطه جریمه صاحب فرصت شد. این بار در حالی که شرایط بهتری برای ضربه زدن داشت، تصمیم گرفت پاس بدهد!
این توپ هم ابتدا توسط مهدی ترابی و سپس توسط وحید امیری از دست رفت تا اورونوف در پی هر دو تصمیمش در دو فرصت گلزنی مسلح نمره مردودی بگیرد. در صحنه اول که باید پاس میداد ضربه زد و در صحنه دوم که بهتر بود ضربه بزند، پاس داد!
اگرچه در صحنه دوم لااقل به لحاظ فنی و فردی پاس او ایرادی نداشت اما از جنبه تیمی منجر به نتیجه نشد تا بازیکنی که به واسطه استارت جاگیری و سرعت نمره قبولی گرفت و تیمش را صاحب فرصت کرد، در تصمیم آخر و گرفتن نتیجه برای خودش و تیم ناکام بماند!
21458/غ