"روزی در تابستان 1935 علی ضیا نمایندەی اسکی شهر را دیدم. او گفت از آنکارا می آید و در حال کار روی یک اثر پانصد صفحەای دربارەی ریشەی ترکی کلمات عربی است. سپس مثالی زد: مثلا "فرعون" واژەای عربی پنداشته می شود، در حالی که ترکی و برگرفته از واژەی " بوراون" به معنای بینی است. بینی عضوی است که از بدن شخص بیرون زده، همینطور، حاکم شخصی است که جلوتر از جامعه حرکت می کند. در مصر حاکم را بینی می نامیدند، واژەی burun در گذر زمان به Furovun تبدیل شد.*"
آتاترک با این منطق سبک، ترکی عثمانی را منقلب کرد و اکنون اردوغان شایستەترین میراث دار این بوالهوسی زبانی است.
نود سال پس از خاطرەی شنیدنی بالا، او در بازگشت از سرزمین فراعنە، به یک کردار زبانی مشابه دست زد. گویی روح علی ضیا در کالبدش حلول کرده و خود را فرعونی می بیند که چون دماغی گنده و دراز، پینوکیووار از مستطیل ترکیه بیرون زده است!
دماغی که از غرب در سواحل "میهن آبی" غوطه ور است و در شرق نیز از صحاری سوزان آسیای میانه سر برآورده است!
رهبر "زبان ساز" در بازگشت از قاهرە، گفت که اجازەی تشکیل یک "ترورستان" را در مرزهای جنوبی کشورش نخواهد داد. واژەی فارسی ساختەی ترورستان بدیل مطلوب اردوغان برای نامیدن کردستان است. طرفه آن که اخیرا یک بار نتانیاهو نیز آن را برای نامیدن نوار غزه بکار برد و احتمالا باید از بابت اضافه شدن یک واژەی جدید به خزانەی لغاتش از فرعون ترکیه سپاسگزار باشد.
سرکوب و ستمگری از طریق زبان و مهندسی گرامر آن سابقەای بس دراز دارد. سخن هاینریش بل دربارەی خیانت بە زبان آلمانی در زمان رایش سوم، معروف تر از آنست که نیازمند تکرار باشد.
بسیاری از مهم ترین کارزارهای ملی گرایی در ساحت زبان به وقوع پیوستە و زبان از نخستین مکان هایی است که به نژادپرستی و قوم گرایی و انحطاط اخلاقی دچار می شود. اما به جرات می توان گفت تجربەی ترکیه در این زمینه همزمان دارای سویەهای غم انگیز و کمیک بود.
انقلاب زبانی آتاترک که به کارزار پالایش ترکی عثمانی از هزاران واژەی فارسی و عربی و دستور زبان آنها اطلاق می شود، چیزی از نسل کشی ارامنه و سرکوب های سیاسی خونین دورەی جمهوری کم نداشت.
هزاران واژەی قدیمی و مرسوم به وادی فراموشی سپرده شدند و شکافی بزرگ میان زبان گفتار و نوشتار پدید آمد.
زمانی که از سویەهای ضد حقوق بشری سیاست زبانی دولت ترکیه در ممنوعیت زبان کردی یاد می شود، کمتر کسی به فکر "زبان کشی" دورەی آتاترک علیه "ترکی قدیم" می افتد.
قسمی تروریسم زبانی که علیه یک سنت فرهنگی چند صد ساله با میلیون ها گویشور و انبوهی میراث مکتوب و شفاهی رخ داد و انقطاعی جبران ناشدنی از پی آن برآمد: گسست میان زبان توده و نخبگان، نوشتار و گفتار، امروز و دیروز و به طور کلی شمع آجین کردن یک میراث بشری گرانبها.
تردیدی نیست که کارزار یاد شده که به هدف پایان فرودستی تاریخی زبان ترکی در برابر زبان های فاخر و متعالی فارسی و عربی صورت گرفت، به فقیر شدن آن انجامید.
چه شاهدی بهتر از این که آقای اردوغان امروز برای تخطئەی نام کردستان واژەای با قواعد زبان فارسی می سازد!
ترکیب ترور با پسوند ستان فارسی به معنای جا و مکان.
بگذریم از این که اصل ناپرهیزی در کاربرد واژەی ترور و چسپاندن آن به هر کس و ناکس خود قسمی تروریسم زبانی به قصد آلوده کردن جوهر حقیقت است.
نه کردستان ترورستان است و نه رهبر دماغ ملت!
* جفری، لوئیس، اصلاح زبان ترکی، ترجمەی طاهر خدیو، تهران، شیرازه، چاپ اول، 1400، ص 101