سوم اسفند پیش رو، رقابتهای انتخاباتی برای مجالس دوازدهم و خبرگان رهبری کلید میخورد. این درحالی است که در نگاه بسیاری از ناظران، انتخابات 11 اسفند و چگونگی برگزاری آن از نظر کیفی و کمی حائز اهمیت ویژه برای نظام سیاسی و چگونگی تعاملات آینده در نه تنها سپهر سیاسی داخلی بلکه روابط خارجی کشور است.
تردید نباید داشت که مهندسی رفتار دولتهای بیرونی با جمهوری اسلامی در آینده نزدیک و بزنگاه سرنوشت ساز کنونی منطقه، نمیتواند بیتأثیراز پیامدهای انتخابات اسفند باشد. در واقع، کیفیت و کمیت برگزاری این انتخابات به مثابه یک متغیر در نمایش جهانی جایگاه نظام سیاسی ایران نزد مردمش بازتاب خواهد داشت. اگرچه انتخابات به تنهایی در روابط خارجی ایران به عنوان «متغیر تامه» نیست،اما در معادلات دولتهای بیرونی برای چگونگی تعامل با تهران، بسیار موثر عمل خواهد کرد.
تجربه انتخابات سالهای 1376 تا 1396 هنوز در خاطرات باقی است. هریک از انتخابات انجام شده در میانه سالهای یاد شده، توانست به طور مستقیم بر چگونگی تعاملات جامعه بینالمللی با جمهوری اسلامی تأثیر گذاشته و رفتارها را به رغم تعارضات سیاستهای تهران با نگرشهای هژمونیک، حتی در زیر نقطه جوش کنترل کند. از این رو، انتخابات اسفند در سطح روابط خارجی تهران نه تنها از حیث نمایش اعتبار و مشروعیت نظام سیاسی نزد مردمش دارای اهمیت میکند؛ بلکه با توجه به چالشهای سیاستخارجی چه در حوزه منطقهای و تحولات مربوط به پیامدهای جنگ غزه و چه اختلافات مستقیم بر سر فناوری هستهای و مواردی چون حقوق بشر و ... نقش ویژه خواهد داشت.
نشست فصلی شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی هستهای در اسفندماه و احتمال تصمیم آتی حکام در باره فعالسازی «سیستم ماشه» و بازگشت پرونده اختلافات به شورای امنیت سازمان ملل متحد، میتواند زیر سایه انتخابات اسفند رویه دیگری یابد؛ اگر برگزاری آن از کمیت مشارکت کنندگان، چشم افسا شود. انتخابات اسفند اما نقش تأثیرگذار خود را نیز بر سپهر سیاسی کشور خواهد داشت. کیفیت و کمیت مشارکت مردم در انتخابات میتواند سه احتمال را با خود داشته باشد. این احتمالات به طور مستقیم به تجاربی مربوط است که هواداران نگرش «یکدست سازی» حاکمیتی از پی دو انتخابات مجلس یازدهم و ریاست جمهوری سیزدهم از خود به جا گذاشتهاند. در واقع بحث بر سر _ به ویژه _ تشکیل مجلسی قوی و کارآمد در قانون گذاری و نظارت است ، یا در نهایت مجلسی که بهترین نمایش آن، فشار آوردن بر حنجرهها بدون دستاورد روشن برای راهگشایی در امور است. همین مهم بر رغبت مردم در چگونگی مشارکت در انتخابات تأثیر گذار خواهد بود.
پرسش این است؛ آیا مجلس سیزدهم میخواهد با ترکیبی شکل گیرد که وضع کنونی با رویکرد «یکدست سازی» را تثبیت و دنبال کند یا با حضور نمایندگان تازه نفس در پی اجرای ایدههای نو و کارگشا در دو سطح داخلی و خارجی است؟ آیا هریک از نامزدهای انتخاباتی در صورت بیرون آمدن نامشان از صندوقهای رأی، شجاعت و صداقت اخلاقی را در انجام وظایف قانونی خود دارند؟ آیا آنان منازعات جناحی را در خدمت به منافع و امنیت ملی کنار گذاشته و در راستای انجام وعدههای خود به موکلانشان عمل خواهند کرد؟ آیا کاندیداهای انتخاباتی از چنان وجههای برخوردارند که اعتماد زخم خورده میان مردم را التیام کنند؟
تصویری که نامزدهای کنونی انتخابات از خود و پیشینه خود بروز میدهند، بر چگونگی نگرش مردم به آنان و رغبت ایشان در مشارکت در انتخابات نقش ویژه دارد. مردم به نتیجه انتخابشان دل میبندند و نه شعارهای عوام گرایانهای که شوربختانه برخی از نامزدهای تأئید صلاحیت شده این روزها به وفور بر زبان جاری میکنند. ارائه ایده قوی برای تغییر در رویههایی که کارآمدی مجالس را نزد جمع کثیری از مردم زیر سوُال برده، شرط لازم در ترغیب عمومی در مشارکت انتخاباتی است. شرط کافی اما شجاعت و صداقت در انجام وعدههایی است که این روزها به وفور داده میشود. کیفیت و کمیت مشارکت مردم در انتخابات پر اهمیت اسفند، نقش ویژه در سپهر سیاسی کشور و روابط خارجی دارد./ابتکار