به گزارش صد آنلاین ، یافتههای پلیس در مورد سقوط مرگبار زنی که یک ماه پیش از طبقه پنجم به پایین پرت شد و جان باخت، تحقیقات را وارد مرحله جدیدی کرد.
سقوط مرگبار زن جوان از ساختمانی پنجطبقه در یکی از شبهای آذرماه به بازپرس محسن اختیاری اعلام شد. با گزارش این خبر بازپرس و تیم جنایی راهی محل حادثه شدند و پس از حضور در آنجا جسد زن جوان را دیدند.
همسر متوفی در بررسیهای اولیه به ماموران گفت: تاجر هستم. برای سفر به آلمان از یکی از کشورهای همسایه به ایران آمدهام. در این مدت چند روز در خانه یکی از دوستانم مهمان بودم و شب حادثه دوستم در خانه پدرش مهمان بود. به همین دلیل من و همسرم را ترک کرد. پس از رفتن دوستم من هم برای خرید از خانه خارج شدم. کارم خیلی طول نکشید و چند دقیقه بعد که برگشتم، دیدم مردم در اطراف ساختمان محل اقامتمان جمع شدهاند. به سمت جمعیت رفتم و در اوج ناباوری پیکر خونآلود همسرم را دیدم که روی زمین افتاده است.
یکی از همسایهها نیز به ماموران گفت: در روزهای قبل چند باری این زن را دیده بودم که به پشت بام میرفت و ساعاتی را در پشت بام میگذراند. حتی در لبه پشت بام میایستاد تا عکس سلفی بیندازد.
با این گفتههای همسایه، این احتمال مطرح شد که زن جوان برای گرفتن عکس به لبه پشت بام رفته و تعادلش را از دست داده و فوت کرده است.
در نهایت جسد زن فوتشده به زادگاهش برده شد تا در آنجا دفن شود. در بررسیهای پلیسی نیز مشخص شد زوج جوان هیچ اختلافی نداشتند.
با وجود این، در روزهای گذشته و پس از گذشت حدود یک ماه از مرگ زن جوان، مردی به دادسرای امور جنایی تهران رفت و گفت: من دوست تاجری هستم که همسرش از طبقه پنجم خانهام پایین سقوط کرد. آن شب خانه پدرم مهمان بودم و زمانی از ماجرا باخبر شدم که همسر دوستم فوت کرده بود. دوستم بعد از برگزاری مراسم همسرش، برای کار تجارتش به آلمان رفت. در این مدت با دوست داغدارم در رابطه بودم تا اینکه شب گذشته برایم عکسی فرستاد. عکس، صفحهای از دفترچه یادداشت روزانه همسرش بود. زن جوان نوشته بود در مقابل شوهری ثروتمند حس حقارت به او دست داده است و میخواهد به زندگیاش پایان دهد. این زن حتی چندین بار هم همسرش را تهدید به خودکشی کرده بود اما این کار فقط برای این بود که علاقه همسرش را بیشتر کند. اما حسی که به او در برابر ثروت دست داده بود غلبه کرده و تصمیم گرفته به زندگیاش پایان دهد. آنطور که شوهر زن فوتشده میگفت بعد از پایان مراسم خاکسپاری، زمانی که به سراغ وسایل همسرش رفته دفترچه خاطرتش را خوانده و در آخرین برگه دفترچه با تصمیم همسرش روبهرو شده است.
پیرو اظهارات دوست تاجر جوان، بازپرس شعبه دوم دادسرای امور جنایی پایتخت دستور داد مرد تاجر به همراه دفترچه خاطرات به ایران بیاید تا دستنوشته از سوی کارشناس خط بررسی و مشخص شود دستخط واقعاً متعلق به زن جوان بوده است یا خیر.