در حالی که آمارهای داخلی و جهانی حکایت از رشد چشمگیر تولید فولاد ایران دارند، اعتراضات کارگران شرکتهای فولادی به دریافت نکردن حقوق و مطالباتشان نشان از کاهش درآمد شرکتهای فعال در این صنعت دارد.
اعتصاب کارگران فولاد یزد با اعتصاب کارگران ذوب آهن اصفهان همزمان شده است. چندی پیش نیز اعتراضات کارگران معدن مس درخشان کرمان به دریافت نکردن مطالباتشان خبرساز شد.
اعتراضات و اعتصابات در حالی در چند ماه گذشته رخ داده که آمار و ارقام مربوط به عمکلرد ایران در تولید مواد معدنی و محصولات صنایع معدنی به ویژه زنجیره فولاد حکایت از رشد تولید دارد؛ تا جایی که ایران در حال حاضر یکی از بزرگترین تولیدکنندگان فولاد خام جهان توانسته در سال جاری میلادی جایگاه خود را از دهمین تولیدکننده بزرگ فولاد دنیا به نهمین ارتقا دهد.
این در شرایطی است که تولیدکنندگان فعال در زنجیره فولاد کشور از امتیاز انرژی یارانهای و سنگ آهن تولید داخل هم بهرهمند هستند؛ با این حال اما نمیتوانند از پس پرداخت حقوق کارگران خود بربیایند.
ناگفته نماند که تولیدکنندگان فولاد ماههای دی و بهمن را به دلیل کاهش شدید فشار گاز با افت شدید تولید سپری کردند؛ اما این نکته نیز قابل توجه است که صنعت فولاد کشور با مازاد تولید روبهروست و از محل همین مازاد پاسخگوی تعهدات داخلی و خارجی بوده است. البته در بازار داخل کمبود عرضه برآمده از کاهش تولید گرانی محصولات فولادی از جمله میلگرد و تیرآهن را در دو ماه بهمن و دی در پی داشته است.
بنا بر آنچه از وضعیت تولید فولاد ایران شرح داده شد، این پرسش مطرح میشود که کاهش درآمد شرکتهای فولادی و معدنی از کجا ریشه گرفته و تا چه اندازه شدت یافته که آنها حتی قادر به پرداخت حقوق کارگران خود نیستند؟
رضا شهرستانی، کارشناس صنعت فولاد، در گفتگو با تجارتنیوز در پاسخ به این سوال گفت: مسالهای که در مورد اعتراضات کارگران ذوب آهن وجود دارد این است که در دولت احمدینژاد نیروی زیادی به ذوب آهن جذب شد و این نیروی مازاد اکنون هزینه سرباری را به مجموعه تحمیل میکند؛ آن هم در شرایطی که پیشینه فعالیت ذوب آهن به بیش از 50 سال میرسد و نمیتوان از آن انتظار راندمان بالا داشت. مشکل دیگر ذوب آهن تامین کک از طریق واردات و به نرخ ارز آزاد است.
او اضافه کرد: با این حال این موارد درباره شرکتهای فعال در بخش خصوصی صنایع فولادی صادق نیست؛ به ویژه شرکتهایی که در چند حلقه مجموعه مشغول به تولید هستند. در این شرکتها کارفرما بر حسب نیاز نیرو را استخدام میکند و متعهد به پرداخت حقوق است و در صورتی که توان پرداخت نداشته باشد میتواند همکاری را متوقف کند. بنابراین به باور من برای پاسخگویی به مطالبات کارگران نیاز به ورود و برخورد قاطع وزارت کار است.
افزایش تولید فولاد ایران و ارتقای جایگاه جهانی آن به طور طبیعی به این معناست که تقاضا برای محصولات ایرانی بالا رفته و در نتیجه درآمد بیشتری برای صنایع فعال در زنجیره فولاد ایجاد شده است. با این حال اعتراضات یادشده این گزارهها را تایید نمیکند؛ به این معنا که رشد تولید برابر با رشد درآمد نبوده است. در چنین شرایطی باید پرسید چرا جریان رو به رشد تولید فولاد ایران همچنان ادامه دارد؟