نویسنده: علی رضوان پور، مدرس دانشگاه و تحلیلگر مسائل بین الملل
در حقوق بینالملل چیزی تحت عنوان دفاع درمقابل دفاع مشروع وجود ندارد. از دید غرب جنگ هم مانند تروریسم خوب و بد دارد. جنگ روسیه علیه اوکراین از دید غرب بد است اما جنگ رژیم صهیونیستی علیه غزه خوب است. این منطق قدرت و حقوق بشر غربی است. دیدبان حقوق بشر میگوید آمریکا و کشورهای دارنده حق وتو از جمله انگلیس، فرانسه باید از کرسی های خود در شورای امنیت سارمان ملل متحد استفاده کنند و از تصویب و اجرای قطعنامههای این شورا که از اسرائیل میخواهد به نقض قوانین جنگی خود که به قیمت جان هزاران غیرنظامی تمام شده است ، حمایت کنند. آمریکا از زمان آغاز حملات نظامی اسرائیل در غزه اصلیترین حامی رژیم تل آویو بوده و با ارسال سلاح و حمایتهای سیاسی به شعله ور کردن آتش جنگ کمک کرده است. دیده بان حقوق بشر همچنین از آنچه «استاندارد دوگانه» در پایبندی واشنگتن به قوانین جنگی خوانده، انتقاد کرده است. استاندارد دوگانه غربیها در موارد متعدد، از جمله مقایسه عملکردشان در اوکراین و فلسطین توجه جهانیان را به خود جلب کرده است. آنچه در صحنه غزه میگذرد با سازو کارهای بین المللی در حل و فصل مسالمت آمیز اختلافات مغایرت کامل دارد، سازکارهایی که با ابتناء بر نظم منشور ملل متحد و برای نیل به صلح و امنیت بینالمللی ساخته شده بود، هم اکنون در معرض فروپاشی قرار گرفتهاند.
اصول انسانی که در قالب قواعد حقوق بینالملل بشردوستانه تحت انتظام درآمده بود، یک به یک در حال نقض شدن هستند. مسیر پر فراز و نشیب ۷۰ سالهای که سازمان ملل متحد برای همزیستی بینالمللی طی کرده بود، در حال سنجیده شدن با یک توحش مدرن است. اگر قرار باشد سازکارهای بینالمللی همچون مسئولیت حمایت و مداخلات بشر دوستانه به کار بیفتد، علیالقاعده زمان دقیق به کارگیری آن اکنون است. امریکا و تروئیکای اروپایی، طبق کنوانسیون منع نسل کشی ۱۹۴۸ متعهد به پیشگیری از وقوع نسل زدایی هستند، حال آنکه در جنگ غزه، خود به یکی از عناصر تسهیل جرم و به عبارت دقیق تر شریک جرم مبدل شدهاند.
چگونه است که دادستان دیوان بینالمللی کیفری بلافاصله بعد از ۲۴ ساعت از شروع جنگ در اوکراین، در آن کشور حاضر میشود و بزرگ ترین تیم تحقیقاتی را برای بررسی ابعاد واقعه تشکیل میدهد، در حالی که پس از گذشت نزدیک به سه ماه آن هم بر اثر فشار افکار عمومی دنیا نه برای مواسات با مردم مظلوم فلسطین بلکه برای همدردی با خانواده قربانیان صهیونیستی در گذرگاه رفح حضور به هم میرساند؟ چگونه است که پس از قضیه اوکراین ۳۴ کشورعمدتاً اروپایی تقاضای ورود ثالث در دعوای اوکراین علیه روسیه را در دیوان بینالمللی دادگستری به ثبت رساندند، اما در نسل کشی رژیم صهیونیستی همگی در سکوت مرگبار فرو رفتهاند؟
چگونه است که مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در تشخیص جنایات رژیم صهیونیستی به عنوان جنایت جنگی، مدعی است که اطلاعات حقوقی ندارد اما در خصوص مبارزه مشروع مردم فلسطین در قامت یک وکیل کارآزموده بینالمللی اظهار نظر میکند؟
استانداردهای دوگانه غرب درباره جنگ در اوکراین و غزه را می توان در پذیرش آوارگان، واکنشها به جنگ با عناوین اشغال، تروریست، دفاع، مقاومت، کمکهای نظامی، کمک های بشر دوستانه و تحریم مشاهده کرد و برخورد آنان با آوارگان و پناهجویان فلسطینی، سوری، عراقی، یمنی و دیگر کشورهای خاورمیانه همواره سخت گیرانه و همراه با اعمال خشونت آمیز برای بازگرداندن آنان به کشوری دیگر یا وطنشان بوده است. دفاع مردم خاورمیانه از جمله فلسطینیان در برابر متجاوزین و اشغالگران همواره تروریست خوانده شده اما در جنگ اوکراین از آن بعنوان مقاومت نام برده می شود.
بسیاری بر این باورند جنگ روسیه و اوکراین نمادی از استانداردهای دوگانه غرب در ارتباط با منازعات بینالمللی است. حتی به گفته ریاض مالکی، وزیر امور خارجه تشکیلات خودگردان فلسطینی در جریان یک نشست امنیتی در ترکیه با انتقاد از رویکرد دوگانه جامعه جهانی گفت: «همه آن چیزهایی که ۷۰ سال است به ما میگویند امکان عملی شدن ندارند، اما طی ۷ روز در اوکراین به کار گرفتند. این یعنی دورویی غربی ها است. واشنگتن ضمن همکاری با دادستانها و مقامهای قضایی دیگر کشورها با هرگونه تحقیق درباره ارتکاب جنایات جنگی همپیمانش اسرائیل، مخالفت میکند، این در حالی است که ایالات متحده عضو دیوان بینالمللی کیفری نیست . در شبکههای اجتماعی، شهروندان اوکراینی کوکتل مولوتوف به دست و مسلسل بر دوش به عنوان قهرمانان مقاومت در برابر ارتش روسیه مورد ستایش قرار میگیرند. در همین راستا، وقتی فلسطینیها همین کار را انجام میدهند، تروریست خوانده میشوند.
معیارهای دوگانه برخورد با جنگ روسیه و اوکراین و حمله اسرائیل به غزه، صدای همه را درآورده است. درگیری بین اسرائیل و حماس توجه غرب را از درگیری در اوکراین منحرف کرده است. استفاده رئیس جمهوری آمریکا از واژه نسل کشی برای توصیف اقدامات ارتش روسیه در اوکراین جنجال برانگیز شده است. تا کنون بهجز نخست وزیر کانادا هیچ رهبر دیگری حاضر نشده از واژه نسل کشی برای اقدامات سربازهای روس در اوکراین استفاده کند. چرا استفاده از واژه «نسل کشی» آنقدر مهم است؟
کشورهای اروپای غربی همگی حماس را محکوم کرده اند و تاکید کردهاند که اسرائیل طبق قوانین بینالمللی حق دفاع از خود را دارد. با این حال، غرب برای جلوگیری از پاکسازی قومی فلسطینیان در غزه به طور جدی واکنش نشان نداده است. در این راستا، نخبگان سیاسی غرب راه حل اسرائیل برای نوار غزه را خواهند پذیرفت، حتی اگر برخی از آنها به طور علنی علیه استفاده بی رویه از زور که تاکنون منجر به کشته شدن حدود 20 هزار فلسطینی از جمله ۶۰۰۰ کودک شده است، صحبت کرده باشند. یعنی مواضع انتقادی مقامات فرانسه، اسپانیا، ایرلند، بلژیک و نروژ در قبال استفاده بی رویه اسرائیل از زور، درحد شعار است و اقدامات اساسی در مجامع بین المللی برای توقف کشتار درغزه دنبال نشده است. آرون دیوید میلر، پژوهشگر ارشد بنیاد کارنگی برای صلح بینالمللی و مشاور پیشین دولتهای دموکرات و جمهوریخواه ایالات متحده آمریکا ضمن اشاره به عدم توازن در سیاست خارجی ایالات متحده می گوید: رویکرد واشنگتن سرشار از موارد غیرعادی، ناهماهنگی، تناقض و البته دورویی است.
یک روزنامهنگار انگلیسی، نوشته است «استاندارد دوگانه واضحی در تایید تروریسم در اوکراین و رد کردن آن درباره فلسطین وجود دارد. بسیاری از کاربران شبکه های اجتماعی میگویند دیپلماتها و رسانههای غربی از اوکراینیها حمایت میکنند، اما فلسطینیهایی را که علیه اسرائیل میجنگند به عنوان «تروریست» میخوانند. بدون هیچ مقایسهای بین جنگ اوکراین و موضوع فلسطین واضح است که مردم فلسطین تحت یک رژیم سرکوبگر و اشغالگر قرار دارند. در روزهای اخیر کاربران بار دیگر بیانیههای قبلی را بازنشر کرده اند و آنچه را که آنها ریاکاری غربی نامیده اند، منتشر کرده اند. گروهها و مقاماتی که درباره جنگ اوکراین صحبت میکردند اکنون در قبال حملات رژیم صهیونیستی علیه فلسطین سکوت کرده و واکنشی نشان ندادهاند. بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی به خوبی میداند که پایان عملیات طوفان الاقصی و قبول بی قید وشرط آتشبس به مفهوم پایان عمر سیاسی او خواهد بود. لذا نخست وزیراسرائیل قصد دارد تا معادله میدانی را که اکنون به سود حماس و جهاد اسلامی است با یک پیروزی نظامی وسیاسی تغییر دهد تا در آینده خود را پیروز عملیات طوفان الاقصی تلقی کند.