آخرین اخبار
۲۲ مهر ۱۴۰۴ - ۱۶:۱۰

ناگفته های تازه از چگونگی قتل زهرا قائمی

ناگفته های تازه از چگونگی قتل زهرا قائمی
بازدید:۴۰۵
صد آنلاین | شوهر دخترعموی زهرا قائمی می‌گوید: نمی‌خواهم وارد جزئیات زندگی مرحوم بشوم؛ مشاجره‌شان بیشتر برای موضوعات مالی بود؛ علی به اموال خانمش، زهرا چشم داشت و اگر کلی بخواهید ثبت کنید، همین بود.

به گزارش صد آنلاین ، خبر کوتاه بود و باز هم از یک زن‌کشی و خشونت خانگی حکایت داشت؛ قتل زهرا قائمی از کارمندان دانشکده علوم خانواده دانشگاه تهران به‌دست همسرش، در شامگاه هفدهم مهرماه رقم خورده است. اصغر حسن‌زاده، شوهر دخترعموی زهرا قائمی در گفتگو با خبرآنلاین ماجرای قتل کارمند دانشگاه تهران به دست همسرش را روایت کرده است؛ او ضمن اعلام رضایت خانواده قائمی برای انجام این گفتگو می‌گوید: خواهش می‌کنم چیزی به حرف‌هایم اضافه نکنید و همین‌ چیزهایی که گفتم را منتشر کنید. او ادامه می‌دهد: نمی‌خواهم وارد جزئیات زندگی مرحوم بشوم؛ مشاجره‌شان بیشتر برای موضوعات مالی بود؛ علی به اموال خانمش، زهرا چشم داشت و اگر کلی بخواهید ثبت کنید، همین بود.

 

 

ادامه این‌ گفت‌وگو را اینجا بخوانید:

آقای حسن‌زاده از شب این ماجرای تلخ بگویید.

زهرا با ما در ارتباط بود و همه چیزمان با هم بود؛ ۴۲ سالش بود، حادثه چهارشنبه ۱۶ مهرماه اتفاق افتاده است، ما آن شب شهرستان و در مسیر برگشت بودیم؛ زهرا خواهرزاده خود را به سرپرستی گرفته بود و با او زندگی می‌کرد؛ چون دانشگاه خواهرزاده‌اش روبه‌روی محل زندگی‌اش بود، آنجا ثبت‌نامش کرده بود که درسش را ادامه بدهد. خواهرزاده زهرا شب حادثه با ما تماس گرفت که من به خانه آمده‌ام؛ خاله‌ام نفس نمی‌کشد، کبود است نبض ندارد، چه کار کنم، خودتان را برسانید. به او گفتیم ما شهرستانیم؛ سریع به اورژانس زنگ بزن که تا ما برسیم.

بعد پیگیری‌ها متوجه شدیم زهرا تمام کرده است؛ همان لحظه‌ای که تماس من با خواهرزاده زهرا قطع شد، من به شوهر زهرا که اسمش علی است، زنگ زدم؛ گفتم علی کجایی، گفت من بیرونم؛ گفتم علی چکار کردی بگو؛ گفتم حرف راست را بزن که بتوانم کمکت کنم؛ چیزی که برگشت گفت این بود: من توی خیابان هستم و گفت من و زهرا دعوا کردیم، اعصابم خورد شد و یک لحظه بلند شدم دست انداختم و خرخره خانمم را گرفتم و بعد که ولش کردم، افتاد روی زمین؛ بعد ترسیدم و از خانه زدم بیرون؛ گفتم خب لامصب اورژانس خبر کن، به همسایه‌ای کسی بگو و کمک بگیر؛  زمانی که این تماس با ما انجام شده بود، ۴۰ تا ۴۵ دقیقه از لحظه‌ای که کار علی گذشته بود، فردای آن روز من متوجه شدم که علی یک ربع به ۱۱ شب از خانه بیرون زده است و فردا هم از طریق دوربین‌ها متوجه شدند که همسر زهرا همان ساعت یک ربع به ۱۱ از خانه خارج شده است.

تماسی که خواهرزاده زهرا با ما گرفت حدود ساعت ۱۱:۲۰ دقیقه شب بود و بعد هم که اورژانس بخواهد بیاید ۱۰ دقیقه تا یک ربع هم خود این موضوع زمان برده است و تا اورژانس برسد زهرا تمام کرده و فوت شده بود؛ چون زمان زیادی از خفگی او گذشته و دیگر قابل احیا نبود.

علی نگفت که با همسرش سر چه چیزی دعوا کرده بودند؟ 

نمی‌خواهم وارد جزئیات زندگی مرحوم بشوم؛ مشاجره‌شان بیشتر برای موضوعات مالی بود؛ علی به اموال خانمش، زهرا چشم داشت و اگر کلی بخواهید ثبت کنید، همین بود.

شغل همسر زهرا چه بود؟

این آقا اول با دروغ‌های فراوان که من فلان شغل را دارم، جلو آمده بود و بعد فهمیدیم که او در شرکت{....} راننده خاور بوده و اصلا سواد آنچنانی نداشته و فرد تحصیلکرده‌ای هم نبوده است.

آیا زهرا و همسرش سابقه درگیری جدی قبلی هم داشتند؟ آن‌ها ۴ سال بود که با هم ازدواج کرده بودند و از هم بچه‌ای نداشتند؛ زهرا از ازدواج اولش یک دختر داشت که با همسرش زندگی می‌کرد و خواهرزاده‌اش هم که با زهرا و همسرش زندگی می‌کرد. گاهی درگیری‌های جزئی داشتند که آن‌ها را هم با کدخدامنشی بین هم حل می‌کردیم و البته از این درگیری‌های معمولی در زندگی همه هست.

علی خودش را به پلیس معرفی کرد یا دستگیر شد؟

برادر این آقا شغل نظامی دارد و من بعد از اینکه متوجه اتفاق شدم با او تماس گرفتم و گفتم فلانی داداشت همچین کاری کرده است؛ حتی بعد از اینکه علی در تماس گفت که من زهرا را خفه کردم، به او گفتم برو خودت را معرفی کن؛ تنها کمکی که می‌شود به تو کرد این است که می‌گویم برو خودت را معرفی کن؛ ولی علی با برادرش تماس گرفته بود و به سمت خانه آن‌ها رفته بود و با مشورت برادرش صبح رفته و خودش را معرفی کرده بود؛ چون برادرش هم می‌دانست که علی با او تماس گرفته و اگر خودش را معرفی نکند و آگاهی بخواهد پیگیری کند، می‌فهممد که او کجا آمده و آخرین تماسش با برادرش بوده و بخواهد خودش را معرفی نکند، آن بنده خدا  هم دچار دردسر می‌شود، به اتفاق رفته‌اند و علی خود را معرفی کرده است.

ظاهرا هنوز علت دقیق فوت را به خانواده مرحوم زهرا قائمی اعلام نکرده‌اند؛ درست است؟

بله هنوز علت اعلام نشده است و گفته‌اند ۲ ماه دیگر اعلام می‌شود و زمان‌بر است اما جواز دفن صادر شد و دیروز زهرا را به خاک سپردیم. خانواده زهرا شکایت اولیه را انجام داده‌اند اما چه فایده؛ مهم خود زهرا بود که رفت./اعتماد آنلاین