۲۹ آذر ۱۴۰۲ - ۰۷:۳۵
بازدید:۲۲۰
صد آنلاین | دی سال ۱۴۰۱ گزارش مراجعه زنی با سوختگی شدید به بیمارستان به کلانتری ۱۴۸ انقلاب اعلام شد و پس از آن مأموران کلانتری به بیمارستان اعزام شدند و بعد از بررسی‌های اولیه مشخص شد که زن ۴۵ ساله دچار سوختگی شدید شده است.
کد خبر : ۶۰۲۷۴

به گزار ش صد آنلاین ، در ادامه با وجود تلاش کادر درمان زن میانسال ۱۰ روز بعد به علت شدت جراحات وارده در بیمارستان تسلیم مرگ شد.
از آنجا که در گزارش بیمارستان، مرگ مشکوک ثبت شده بود، مأموران برای روشن شدن ابعاد پنهان این ماجرا، تحقیقات‌شان را آغاز کردند و در نخستین گام همسر ۵۰ ساله او به نام اکبر تحت بازجویی قرار گرفت.

 

 

 



وی که خودش نیز به خاطر سوختگی، جراحت‌هایی داشت در توضیح ماجرا به مأموران گفت: روز حادثه به همراه همسرم کنار بخاری نشسته بودیم که بخاری به یکباره شعله‌ور شد و ما دچار سوختگی شدیم از آنجایی که من وضعیت بهتری داشتم خودم همسرم را به بیمارستان رساندم اما متأسفانه او فوت کرد.
اکبر در بازجویی‌های بعد عنوان کرد: من در آشپزخانه بودم که با صدای جیغ همسرم خودم را به پذیرایی رساندم و دیدم بخاری شعله‌ور شده و او در آتش می‌سوزد، همان موقع تلاش کردم آتش را خاموش کنم و به همین خاطر هم دست و صورتم سوخت.
از آنجایی که متهم در هر جلسه بازجویی اظهارات جدیدی را مطرح می‌کرد برای پلیس محرز شد که او واقعیت را پنهان می‌کند.
در تحقیقات بعدی مأموران پی بردند که اکبر و همسرش از مدت‌ها قبل با هم اختلافاتی داشته‌اند.
بعد از مشخص شدن این موضوع، وی بار دیگر احضار و بازجویی شد و این بار مدعی شد همسرش خودسوزی کرده بود.
در حالی که متهم قصد داشت هربار با اظهارات متناقض مسیر تحقیقات را منحرف کند دختر ۱۲ ساله آنها لب به سخن گشود و راز جنایت را فاش کرد. وی گفت: روز حادثه پدر و مادرم با هم دعوا کردند و پدرم عصبانی شد و مادرم را آتش زد. وقتی مادرم روی زمین افتاد و بیهوش شد، پدرم او را به بیمارستان رساند.
با افشای این راز، اکبر بازداشت شد و این بار به قتل همسرش اعتراف کرد و بعد از آن با بازسازی صحنه جرم و تکمیل تحقیقات، پرونده برای رسیدگی به شعبه ۱۰ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.

در دادگاه چه گذشت
در ابتدای این جلسه، مادر مقتول و دو دخترش به عنوان اولیای دم درخواست حکم قصاص کردند.
دختر ۲۰ ساله مقتول به قضات گفت: پدر و مادرم سال‌ها باهم اختلاف داشتند و به همین خاطر در خانه ما مدام دعوا و درگیری بود. آخرین بار پدرم مقابل چشمان خواهر ۱۲ ساله‌ام مادرم را به آتش کشید و کشت. من و خواهرم حاضر نیستیم به هیچ عنوان از خون مادرمان گذشت کنیم و تنها خواسته‌مان قصاص پدرمان است.
پس از آن دختر دیگر مقتول که شاهد جنایت بود به جایگاه رفت و گفت: روز حادثه وقتی پدر و مادرم دوباره دعوایشان بالا گرفت پدرم بیرون رفت و با یک گالن پر از بنزین برگشت و به سراغ مادرم که در آشپزخانه بود رفت و بعد از پاشیدن بنزین او را آتش زد.
من از ترسم فقط جیغ می‌کشیدم و از همسایه‌ها کمک می‌خواستم. بعد پدرم به دروغ به همه گفت مادرم خودسوزی کرده اما من نتوانستم این ظلم را در حق مادرم ببینم و سکوت کنم به همین دلیل واقعیت را به دایی‌ام گفتم و او هم از من خواست پلیس را در جریان قرار دهم.
سپس متهم به جایگاه رفت و در حالی که اشک می‌ریخت، گفت: باور کنید قصدم کشتن همسرم نبود.
فقط وقتی عصبانی شدم نتوانستم خودم را کنترل کنم و تحت فشار روانی دست به این کار زدم. من می‌خواستم با نشان دادن گالن بنزین او را بترسانم اما وقتی بنزین را روی او ریختم به خاطر روشن بودن اجاق گاز، همسرم به یکباره شعله‌ور شد همان موقع تلاش کردم آتش را خاموش کنم که دست‌هایم سوخت. حالا هم از کارم پشیمانم و از بچه‌هایم می‌خواهم من را ببخشند.
در پایان جلسه، قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.

 

4461/ی

اشتراک گذاری:
برچسب ها :
ارسال نظر
تازه‌ها
پربیننده‌ها پربحث‌ها