آخرین اخبار
۱۲ اسفند ۱۴۰۱ - ۱۶:۴۵
بازدید:۷۲۹
صد آنلاین | سید محمد کاظم سجادپور در یادداشتی می نویسد: تاریخ جهان با نقاط عطف متعددی شناخته می‌شود، تاریخ معاصر جهان، با جنگ اول و دوم، جنگ سرد، فروپاشی شوروی، وقایع تروریستی سپتامبر ۲۰۰۱ (شهریور ۱۳۸۰) شناخته می‌شود. ولی بی‌تردید، نقطه عطف جدید جنگ اوکراین است. انتخاب تم «نقطه عطف» برای کنفرانس امنیتی مونیخ سال جاری حساب شده از نظر سیاسی و استراتژیک در قالب فعالیت‌های صهیونیستی ولی در عین حال، دقیق و بازتاب شرایط نوینی در روابط بین‌ا‌لمللی بود.
کد خبر : ۵۷۰۳

 با گذر از ۲۴ فوریه (۵ اسفند) جنگ اوکراین یک ساله شد و جهان سیاسی، سالی پرماجرا و پرکنش در رابطه با این منازعه کهن و نوین را پشت سرگذاشت. این منازعه از نظر ماهیت برخورد و خونین بودن، مانند سایر جنگ‌ها و نبردهای تاریخ، کشمکشی کهن است، اما به لحاظ، نوع درگیری و عناصر درگیر در جنگ و همه جانبه بودن درگیری، بی‌تردید از ماهیت متفاوت و نوینی در مقایسه با سایر جنگ‌های تاریخ خونبار بشری برخوردار است. در این یک سال میلیون‌ها نفر نه فقط در اوکراین و روسیه، بلکه در اروپا و تمامی جهان به خاطر پیامدهای این جنگ آسیب دیدند مجموعه‌‌های بشر دوستانه سازمان ملل در یکسالگی جنگ اعلام کردند که ۱۸ میلیون نفر یعنی تقریبا نیمی از جمعیت اوکراین نیازمند کمک‌های بین‌المللی‌اند از تا به حیات اولیه ادامه دهند.

تاریخ جهان با نقاط عطف متعددی شناخته می‌شود، تاریخ معاصر جهان، با جنگ اول و دوم، جنگ سرد، فروپاشی شوروی، وقایع تروریستی سپتامبر ۲۰۰۱ (شهریور ۱۳۸۰) شناخته می‌شود. ولی بی‌تردید، نقطه عطف جدید جنگ اوکراین است. انتخاب تم «نقطه عطف» برای کنفرانس امنیتی مونیخ سال جاری حساب شده از نظر سیاسی و استراتژیک در قالب فعالیت‌های صهیونیستی ولی در عین حال، دقیق و بازتاب شرایط نوینی در روابط بین‌ا‌لمللی بود.

در یک سالی که از حمله روسیه به اوکراین می‌گذرد، مخصوصاً در مدت اخیر، انواع و اقسام تحلیل‌ها در چگونگی دلایل شروع جنگ، تحولات جنگ و سرنوشت آن از ابعاد گوناگون در سرتاسر جهان ارائه شده و جالب آنکه این تحلیل‌ها، یا به عبارتی روایت‌ها در طرح‌ پرسش‌ها و پاسخ به آنها بسیار هنجار گرا و در حقیقت روایت‌های مختلفی‌اند که در جهت توجیه عمل طرف‌های درگیر یا میان آرزوهای آنها حرکت می‌کنند؛ اما ورای این روایت‌های هنجارگرایی‌ها و جابجایی تحلیل‌ها با آرزوها، چگونه می‌توان در یکسالگی بحران اوکراین، آنچه که گذشته است را مورد مداقه و تحلیل قرار داد؟ این پرسش جدی و در خور توجه و نیازمند سازماندهی داده‌های فراوان در قالب‌های تحلیلی برای فهم رخدادها، روندها و کنش‌هاست.

این پرسش و جواب محتمل برای جنگی که به تعبیر کارشناسان امور بشردوستانه با چهار کلمه که در انگلیسی با حروف (D) شروع می‌شوند، پیوند خورده کاری راحت نیست این چهار کلمه عبارتند از Destruetian (نابودی امکانات)، DeeTh (مرگ)، Devastiar (وخیم شدن) و (جابجائی) Displacemeat. مخصوصاً اگر در نظر بگیریم که جنگ اوکراین در فضای کرونای جهان رخ داد. این بلای خانمانسوز و بیماری همه گیر، بنا به برخی داده‌ها در سرتاسر جهان، ۷۰ میلیون نفر وارد خط فقر کرد. همزمان تغییرات آب و هوایی، فاجعه‌ها آفرید و در چنین شرایطی در دنیای به هم پیوسته، جنگ اوکراین دو بحران را تشدید کرد؛ بحران مواد غذائی و امنیت غذائی و بحران انرژی، به هر جهت در پاسخ به پرسش محوری این نوشتار که چگونه می‌توان تمامیت آنچه که در یک سال در اوکراین گذشت را تحلیل کرد، مفهومی گویا قابل ارائه و بحث است و آن آیینه بودگی بحران اوکراین از روابط بین‌المللی است.

در یک سال گذشته، بحران اوکراین بازتاب آنچه که در سطوح افقی و عمودی روابط بین‌المللی می‌گذرد، بود. این بازتاب بودگی و آیینه بودگی را می‌توان از ۳ زاویه به تصویر کشید: کنشگران بین‌المللی، ماهیت کنش‌ها و محیط کنش‌ جهانی از زاویه کنشگران بین‌المللی، بحران اوکراین نشان داد که کنشگران بسیار متعدد و متکثرند، اما هیچکدام نمی‌توانند هژمونی و تسلط خود را یک طرفه بر دیگران تحمیل کنند. به عبارت دیگر هژمونی ناپذیری روابط بین‌المللی کنونی پدیده‌ای انعکاس یافته در این بحران است. از زاویه کنش‌ها، بی‌تردید گرایش غالب در جهان در یک سال گذشته، تشدید گرایش‌های خصمانه و نظامی‌تر شدن روابط بین‌المللی است و از زاویه محیط کنشگری، محیط بین‌المللی به هم تنیده، ولی عمیقاً پرابهام و پرتضاد شده است.هرکدام از این سه زاویه در خور بحث و توجه بیشتری هستند که در نوشتارهای آینده آینه بودگی آنها از تحولات یکساله اوکراین و نسبت این بحران با روابط بین‌المللی، مورد مداقه قرار خواهند گرفت.

اشتراک گذاری:
ارسال نظر
تازه‌ها
پربیننده‌ها پربحث‌ها