سیاستگذاری خارجی عصر کنونی به گونهای است که شهروندان و بلکه برخی کارشناسان از درک واقعیت و بازی پشتپرده آن ناتوان شده و تنها نمایش یا همان نمای سیاستگذاری را نیت، هدف و اصل سیاستگذاری خارجی قلمداد میکنند.
بسیاری از سیاستهای خارجی چنان پیچیده هستند که برای شهروندان و کارشناسان، ساده محسوب می شود و آن را سیاستهای عادی و تکراری میدانند. این سیاستها در سیاستگذاری خارجیای طراحی و اجرا میشوند که همواره تلاش دارد نیت و هدف نهایی خود را با نمایشها و آدرسهای اشتباهی، پنهان کند و سیاستگذار یا حکمران را از پیامدهای نهانی اینگونه سیاستها در امان نگه دارد.
موفقیت و اثربخشی ارائه آدرس اشتباهی، دستکاری افکار عمومی و حتی تحلیل کارشناسان را میتوان نتیجه توانمندی و کارآمدی یک سیاست و سیاستگذار در حوزه سیاستگذاری خارجی عصر کنونی دانست که به شدت در بند موجهای سرگردان و پرشدت اطلاعات و ارتباطات است.
در دهکده جهانی که کمتر خبر یا سیاستی از چشمان تیزبین رسانههای رسمی و غیررسمی دور میماند، پنهان سازی نیت و هدف یک سیاست بهخصوص سیاست خارجی و راهنمایی رسانهها و افکار عمومی به آدرسهای اشتباه را میتوان یک مؤلفه مهم در برتری و موفقیت سیاستگذاری برشمرد.
سادهسازی الگوی یک سیاستگذاری عمومی بهویژه سیاستگذاری خارجی از سوی شهروندان میتواند به سود سیاستگذار باشد. اما چنین سادهسازی که مصداق آن را میتوان در ساده سازی الگوی مترو در شهرهای بزرگ مشاهده کرد، با واقعیات سیاست و سیاستگذاری خارجی، تفاوت بزرگی دارد، هرگز با برداشت و انگاره ذهنی افکار عمومی همخوانی نخواهد داشت. چنین فرآیندی از پیچیدگی سیاستگذاری خارجی و آدرسهای اشتباه آن را میتوان معمای سیاست خارجی دانست. معمایی که شهروندان و بلکه سایر بازیگران نظام جهانی در تحلیل آن دچار سادهسازی و سادهاندیشی می شوند و تنها همان لایه و نمای پوششی سیاست را می بینند و از واقعیات نهانی سیاست بیخبر میمانند. روابط ایران با دولت رجب طیب اردوغان در ترکیه را میتوان در چارچوب همین الگوی پیچیدگی سیاستگذاری و معمای سیاست خارجی مورد تحلیل
قرار داد. رویکردی که ایران و اردوغان را دو دشمن مطلق نشان میدهد، اما واقعیت این است که ایران از ادامه حکمرانی اردوغان در ترکیه حمایت میکند!
مؤلفههای سیاست حمایت ایران از ادامه حکمرانی اردوغان بر ترکیه را در موارد زیر مورد بررسی قرار میدهیم:
یکم - جلوههای دشمنی اردوغان با ایران: طی دو دهه اخیر بهخصوص یک دهه گذشته یعنی از 2011 به اینسو، همواره شاهد سیاستها و اقدامات گستاخانه و ضد ایرانی از سوی دولت ترکیه به ریاست رجب طیب اردوغان بودهایم. رویکردی از سیاستگذاری خارجی ترکیه که از مدار رقابت خارج و به مدار دشمنی وارد شده بود.
سیاستگذاری تهاجمی و گسترشگرای دولت اردوغان در سوءاستفاده از تحولات بهار عربی و البته همسویی با سازمانها و گروههای ستیزهجو و تروریستی، تهاجمی فراگیر و ترکیبی را علیه منافع راهبردی ایران در سراسر آسیای جنوب غربی آغاز کرد. تهاجمی که از حمله به دولت بشار اسد در سوریه آغاز شد، به تقویت اختلافات و درگیری فرقهای در عراق، تحریک دولت محمد مرسی در مصر علیه ایران، حضور نظامی و سیاسی غیرقانونی در اقلیم کردستان عراق و تحریک این اقلیم علیه ایران، ائتلافهای چندگانه با عربستان، قطر، امارات متحده عربی و ... علیه ایران منتهی شد.
سیاستهای اردوغان برای تبدیل ترکیه به قلب معاملات و ترانزیت نفت و گاز منطقه و شاه کلید صدور انرژی به اروپا با حذف ایران از خطوط انتقال را میتوان یکی دیگر از مؤلفههای سیاستنگذاری تهاجمی دولت ترکیه علیه ایران دانست.
برخی سخنان و تهدیدهای گستاخانه مسئولین ارشد ترکیه بهویژه سلیمان سویلو، وزیر کشور ترکیه برای اقدام علیه گروههای کُرد در داخل ایران را نیز میتوان ازجمله تهدیدات تمامیت ارضی ایران قلمداد کرد که البته با سخنان و اقدامات تنشآمیز دولت علی اف در جمهوری آذربایجان همسو بوده و تشدید شده است.
در یک نگاه کلی به روابط دولت اردوغان در ده سال اخیر، جلوههای بیشماری از دشمنی آنان با ایران و تلاششان برای تهدید منافع راهبردی ایران در منطقه را میتوان مشاهده کرد. جلوههایی از دشمنی دولت اردوغان، که هر تحلیلگری را به ضرورت تلاش ایران برای سرنگونی دولت اردوغان متمایل می کند و تحلیلها را به رویکرد تلاش برای حذف اردوغان از سپهر سیاسی ترکیه رهنمون میسازد.
دوم - ایران حامی اصلی قدرتیابی اردوغان در ترکیه: مؤلفههای دشمنی دولت اردوغان با ایران که بر هر کارشناس و تحلیلگر مستقلی آشکار است، سبب شده تا این اشتباه در تحلیلها و افکار عمومی طرح شود که ایران تلاش دارد تا دولت اردوغان را سرنگون کند!
واقعیت این است که ایران ازجمله حامیان اولیه قدرتیابی رجب طیب اردوغان و حزب عدالت و توسعه در 2001 در ترکیه بوده است، با وجود تمام رقابتها، دشمنیها و گستاخی دولت ترکیه به ایران، سیاستگذاران ارشد ایران همچنان از حضور و حکمرانی اردوغان در سپهر سیاسی ترکیه حمایت میکنند.
دلایل حمایت ایران از ادامه حکمرانی اردوغان در ترکیه را میتوان چنین بیان کرد:
- ضعیف شدن شدید اردوغان و حزبش در سپهر سیاسی ترکیه.
- شکست سیاستهای تهاجمی اردوغان در آسیای جنوب غربی.
- پایان الگوسازی از دولت اردوغان در نظام منطقهای و جهانی برای جهان اسلام.
- حساسیت و تقابل شدید اردوغان با هر گونه استقلال طلبی و خودمختاری مناطق کردنشین سوریه، عراق، ترکیه و ایران.
- اجبار پذیرایی دولت اردوغان از چندین میلیون آواره سوریهای که پیامد سیاست تهاجمی اردوغان بوده و اکنون بر اقتصاد، سیاست و اجتماع ترکیه فشار سنگینی وارد میکنند.
- ناامیدی افکار عمومی ترکیه از سیاستهای تهاجمی دولت اردوغان بهویژه علیه سوریه و موافقت 80 درصدی آنان با برقراری روابط با سوریه1
- درگیری شدید دولت اردوغان با مسائل و بحرانهای سیاسی و اجتماعی داخلی مانند جریان فتح الله گولن و حزب دموکراتیک خلقها که مورد سرکوب دولت اردوغان قرار گرفته و نارضایتی از اردوغان را افزایش داده و تضعیف وی در سپهر سیاسی ترکیه را عمیقتر کرده است.
این انگیزههای حمایت ایران از حاکمیت اردوغان در ترکیه را که پیامد تضعیف عمیق مقبولیت و مشروعیت ایشان و حزبش در ترکیه است را میتوان با مؤلفههای زیر نیز تقویت کرد:
- اردوغان یک معاملهگر با قیمتهای مختلف در روابط بینالملل است که با توجه به ضرورتهای زمانی، میتوان از وی برای تحقق برخی اهداف ایران بهره برد.
- دولت اردوغان و ترکیه یک کشور حایل میان دو دشمن سرسخت یعنی ایران و اسرائیل هستند که به کاهش برخی تنشهای این دو دشمن کمک میکنند.
- سیاستگذاری داخلی اردوغان که با سرکوب و کاهش روندهای دموکراتیک همراه بوده است، این دولت را در کنار ایران در مقابل سیاستهای مداخلهجویانه حقوق بشری غرب بهخصوص اروپا قرار میدهد.
- رویکرد معاملهگری دولت اردوغان برای دور زدن تحریمهای ایران با دریافت حق دلالی (پورسانت) از ایران، کمک فراوانی به ادامه مقاومت ایران در مقابل غرب میکند.
چنین دلایلی است که ایران را به حمایت از ادامه حاکمیت و حکمرانی اردوغان در ترکیه تشویق میکند. حمایتی که پیامد شناخت بهتر از سیاستهای اردوغان است، در حالی که سیاستهای ائتلاف ضد اردوغان را نمیتوان پیشبینی و میزان سود و زیان پیروزی آنان در انتخابات پیشرو را برای ایران محاسبه کرد.
*
اردوغان طی دو دهه اخیر نشان داده که از چالشهای انتخاباتی با سربلندی و موفقیت خارج شده است و 20 سال اخیر را به عنوان یک حاکم مطلق در نظام سیاسی ترکیه حضور داشته و توان مهندسی انتخابات برای یک پیروزی حتی شکننده و فاقد مشروعیت در انتخابات آینده را دارند. بنابراین برخی کشورهای منطقه بر ادامه حکمرانی هر چند تضعیف شده اردوغان بر ترکیه طی چند سال آینده، قمار میکنند.
زلزلههای بزرگ در جنوب شرق ترکیه که علاوه بر خسارات بیش از 80 میلیارد دلار و بیش از 44 هزار نفر کشته، گسل دولت و شهروندان ترکیه را فعالتر و عمیقتر کرده، اکنون دولت اردوغان را با چالش مشروعیت و ادامه بقا در سپهر سیاسی این کشور مواجه کرده و اردوغان را به کسب حمایتهای خارجی بیشتر، متمایل کرده است.
یکی از بازیگران اصلی سیاست منطقهای که توان حمایت از اردوغان را داشته و این حمایت را در پیدایش و شکلگیری دولت اردوغان و نیز کودتای کاریکاتوری 2016 از اردوغان نشان داده، ایران است که اکنون نیز از ادامه حکمرانی اردوغان حمایت می کند و البته از چنین حمایتی، مزایای بسیاری خواهد داشت.
*
شکنندگی اردوغان در سپهر سیاسی ترکیه و نظام جهانی به بالاترین میزان خود رسیده و حکمرانی ترکیه مانند حکمرانی ایران (با پیامدهای سنگین تحریم)، چنان شکننده نشان میدهد که این دو بازیگر برای بقای خویش نیازمند حمایت و همراهی متقابل هستند.
معمای سیاست خارجی ایران در برخی همکاریها و حمایتها از دولت کنونی ترکیه و تمایل برای ادامه حاکمیت و حکمرانی اردوغان در ترکیه را میتوان یکی از جلوههای پیچیدگی سیاستگذاری خارجی برشمرد. ایران که از نخستین و اصلیترین حامیان ظهور حزب اردوغان در 2001 بود، همچنان و با وجود برخی گستاخیها و سیاستهای تهاجمی دولت وی علیه ایران، همچنان از دولت اردوغان حمایت میکند.
برای ایران، یک دولت ضعیف، بیمار و شکننده مانند دولت اردوغان که با مشکلات و بحران فراگیر داخلی و خارجی مواجه است، بسیار بهتر و کارآمدتر از یک دولت جدید و توانمند و دارای مشروعیت در افکار عمومی ترکیه است.
منابع:
1- المانیتور. 15 شهریور 1401. به آدرس: https://www.al-monitor.com/originals/2022/09/far-right-turkish-leader-likens-syrian-refugees-garbage-vows-
منبع / دیپلماسی ایرانی