۰۸ آذر ۱۴۰۲ - ۰۶:۵۶
بازدید:۳۵۸
تزریق سخت افزار نظامی و پرسنل بیشتر و حتی ارسال سلاح های مدرنتر با کمیت بالا برای اسرائیل و دیگر متحدان امریکا در منطقه، می تواند به گرفتار شدن آمریکا در تعهدات بی پایان امنیتی در منطقه ای بینجامد که واشنگتن تا همین اواخر تلاش داشت پای خود را از آن بیرون بکشد.
کد خبر : ۵۶۴۲۱

نویسندگان: جنیفر کاواناگ Jennifer Kavanagh و فردریک وری  Frederic Wehrey 

 

 


این روزها همه منتظرند ببینند برای دولت ایالات متحده امریکا برای آینده خاورمیانه چیست. آیا آتش بس غزه تداوم خواهد یافت و این که جو بایدن، رئیس جمهوری امریکا و دولتش چگونه می توانند رفتارها و کردارهای اسرائیل را مدیریت کنند که بیش از هر زمانی در اسرائیل تندروست؛ همچنین پژواک های گسترده تر ژئوپولیتیکی جنگ، پیامدهای دور رسی برای پایداری منطقه دارد. همچنین توانایی واشنگتن در مقابله و بازداری حریفانش در خاورمیانه و دیگر جاها از جمله روسیه برسر اوکراین و چین برسر تایوان نیز محل سوال است.

 

 

تزریق سخت افزار نظامی و پرسنل بیشتر و حتی ارسال سلاح های مدرنتر با کمیت بالا برای اسرائیل و دیگر متحدان امریکا در منطقه، می تواند به گرفتار شدن آمریکا در تعهدات بی پایان امنیتی در منطقه ای بینجامد که واشنگتن تا همین اواخر تلاش داشت پای خود را از آن بیرون بکشد. شبیه همان اتفاقی که در اوکراین افتاد در حالی که تا قبل از آن ایالات متحده اصرار داشت مسئولیت اروپا را در قبال تهدیدهای امنیتی اش بیشتر کند.

 

 

با توجه به این مخاطرات است که سیاست خاورمیانه ای آمریکا به شدت نیازمند اصلاح مسیر است. البته این ضرورت، پیش از هفتم اکتبر 2023 هم وجود داشت ولی اکنون بیشتر از هر زمان دیگری احساس می شود.

 

 

با این حال دولت بایدن هیچ نشانه ای از اصلاح و سازگاری های کوتاه و میان مدت با هدف چاره کردن ناکامی ها و ریسک های راهبرد کنونی اش بروز نداده و به جای آن، خود را پایبند یک رویکرد به شدت امنیتی کرده که متکی بر استقرارهای نظامی سنگین تر در منطقه و عادی سازی میان کشورهای عربی و اسرائیل به عنوان سنگ بنای یک بلوک تازه امنیتیِ تحت رهبری ایالات متحده آمریکا در خاورمیانه است. یعنی مشابه همین سیاستی که در اروپا برسر اوکراین پیش گرفت و قبل از آن اصرار داشت از اتخاذ آن خودداری کند ولی در آخر باز هم به گزینه نظامی رو آورد، در اینجا نیز دقیقا همان سیاست با شدت و حدت بیشتری دنبال می شود.

در حالی که به محض این که بحران جاری در غزه آرام شود، واشنگتن باید سریعا دست به کار بیرون کشیدن نیروهایش و نیز کاهش اساسی و بازآرایی حضور نظامی اش در این منطقه بشود و کاری هم به فشارها و تقاضاهای اسرائیل نداشته باشد. همزمان هم باید روی ظرفیت سازی و تاب آوری شرکای منطقه ای اش سرمایه گذاری کند تا آنها بتوانند بطور موثرتری با هم برای حفظ ثبات منطقه عمل کنند و چالش های امنینی را با حمایت کمتر آمریکا مدیریت کنند. تنها این رویکرد دو وجهی است که می تواند آمریکا را در مسیر یک سیاست متوازن تر خاورمیانه ای قرار دهد.

روشن نیست که سیاستگذاران آمریکایی، درباره پیامدها و تاثیرات سطح دوم و سومِ گسیل نیروی نظامی و افزایش نقش امنیتی آمریکا در منطقه اندیشیده اند یا نه و نیز درباره اینکه دوستان و دشمنان آمریکا، چه برداشت و دریافتی از این کار خواهند داشت. به طور مشخص، دولت بایدن باید به سه ریسک اذعان کند و چاره ای برای آنها بیندیشد: تشدید، پاتَش (Backfire) و گسترش بیش از حد حضور نظامی.

گسستی که با حمله حماس به وجود آمده، فرصتی را برای توسعه توسعه یک رویکرد پایدار و کم ریسک تر آمریکا به خاورمیانه فراهم می آورد. این بحران نشان می دهد تا زمانی که واشنگتن ده ها هزار سرباز خود را در خاورمیانه حفظ کند، احتمال زیادی وجود دارد که به یک جنگ منطقه ای گسترده و پرهزینه کشیده شود، حتی اگر چندان منافعی هم در کار نباشد. برای پرهیز از این وضعیت است که آمریکا باید حضور نظامی اش را کاهش دهد و بازآرایی کند.

 

 

منبع:فارن فارز

 

 

21111/aqqqqa

اشتراک گذاری:
ارسال نظر
تازه‌ها
پربیننده‌ها پربحث‌ها