آخرین اخبار
۰۷ آبان ۱۴۰۲ - ۱۳:۰۱
بازدید:۳۸۵۲
صد آنلاین | از 7 اکتبر، سؤالاتی در مورد اینکه آیا حزب الله برای کمک به حماس در مبارزه با اسرائیل مداخله خواهد کرد یا خیر، و در مورد میزان دخالت ایران در حمله حماس به اسرائیل مطرح شده است. ایران از حماس و حزب‌الله حمایت می‌کند؛ آنها شرکای نظامی هستند و آموزش‌ها و نبردها را با پشتیبانی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی هماهنگ کرده‌اند. نه حماس و نه حزب الله تصمیمی برای اعلام جنگ یا صلح بدون موافقت قبلی صریح از سوی ایران نمی‌گیرند.
کد خبر : ۵۰۱۰۵

به گزارش صد آنلاین ، از 7 اکتبر، سؤالاتی در مورد اینکه آیا حزب الله برای کمک به حماس در مبارزه با اسرائیل مداخله خواهد کرد یا خیر، و در مورد میزان دخالت ایران در حمله حماس به اسرائیل مطرح شده است. ایران از حماس و حزب‌الله حمایت می‌کند؛ آنها شرکای نظامی هستند و آموزش‌ها و نبردها را با پشتیبانی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی هماهنگ کرده‌اند. نه حماس و نه حزب الله تصمیمی برای اعلام جنگ یا صلح بدون موافقت قبلی صریح از سوی ایران نمی‌گیرند.

 

 

 

 


با این حال، نبردها مانند جنگ تمام عیار نیستند. تا به امروز، حماس و حزب‌الله هرگز در دو جبهه علیه اسرائیل درگیر جنگ نبوده‌اند. این سناریویی است که نه این دو گروه و نه ایران آن را ساده نمی‌دانند، زیرا چنین سناریویی به منزله جنگ منطقه‌ای در خاورمیانه است که به نفع هیچ‌کس نیست.

اهداف حماس در حمله 7 اکتبر به اسرائیل سیاسی بود: حماس می خواهد خود را به عنوان تنها نماینده مشروع صداهای فلسطینی با دست زدن به اقدامی مطرح کند که از نظر حامیانش قهرمانانه تلقی می شود و جامعه بین المللی را وادار می کند با آن به عنوان یک اقتدار نظامی و سیاسی بالفعل درگیر شود.

حزب الله این رویکرد را به رسمیت می شناسد زیرا در جنگ خود با اسرائیل در سال 2006 استراتژی مشابهی را دنبال کرد. در آن زمان، حماس برای حمایت از حزب الله مداخله نکرد و حزب الله را به ادعای "پیروزی" یک دست در برابر اسرائیل رها کرد. از آنجایی که حزب‌الله مجهزتر از دو گروه شبه‌نظامی است، برای حزب‌الله ضروری است که به حماس اجازه دهد بازیگر اصلی این جنگ باشد تا از تعقیب موقعیت حماس کم نشود. به همین دلیل است که رهبر حزب الله، نصرالله، از 7 اکتبر به طور محسوسی در عرصه عمومی غایب بوده است.

از سوی دیگر، ایران همواره مطمئن بوده است که برتری خود نسبت به گروه‌هایی که از آنها حمایت می‌کند، مشخص است. ایران نیازی ندارد به حماس دستور دهد تا جنگ با اسرائیل را آغاز کند یا حتی مستقیماً در برنامه ریزی جنگی حماس دخالت داشته باشد. کاری که ایران انجام می دهد جزئی تر است: از یک طرف حمایت خود را از اقدامات حماس اعلام می کند اما سپس بوسیله حزب الله اسرائیل را تهدید می‌کند. این را در سخنرانی 12 اکتبر، وزیر امور خارجه ایران ، حسین امیرعبداللهیان، در جریان سفرش به بیروت مشاهده کردیم ، زمانی که او چشم انداز دریافت پاسخ اسرائیل از «بقیه محور مقاومت» را مطرح کرد. به این ترتیب ایران جایگاه حماس را تضعیف نمی‌کند، اما در عین حال دعوت از حزب‌الله آن را به عنوان جایگاهی برای همه شبه‌نظامیان مورد حمایت ایران در خاورمیانه - از جمله حماس - قرار می‌دهد و بنابراین موضع ایران را به عنوان حامی آنها تأیید می‌کند.

با این حال، در حالی که آنها مراقب بوده‌اند از نقش رهبری حماس در جنگ کم نکنند، موقعیت حزب الله این توقع را دارد که در حالی که متحدش درگیر مهم‌ترین نبرد تاریخ خود علیه اسرائیل است، ثابت بماند. این به حملات تشدید شده اما حساب شده حزب الله به مناطقی در شمال اسرائیل تبدیل می‌شود. این حملات عمدتاً به اهداف نظامی و مناطق مورد مناقشه که حزب‌الله آن‌ها را لبنانی اما اشغال شده توسط اسرائیل می‌داند، بوده است. موشک‌های حزب‌الله مانند سال 2006 به مناطق دورتر در داخل اسرائیل نرسیده است. اگرچه اسرائیل با بمباران جنوب لبنان و کشته شدن دو غیرنظامی و یک خبرنگار رویترز در حملات جداگانه پاسخ داده است، وسعت این بمباران در 3 کیلومتری مرز جنوبی لبنان و بیشتر آنها باقی مانده است. از اهداف به حزب الله متصل است. از اقدامات حزب‌الله و واکنش‌های اسرائیل آشکار است که هر دو همچنان به قوانین اعلام‌نشده تعامل خود پایبند هستند که به موجب آن هیچ‌یک از طرفین جرقه جنگ جدیدی را برنمی‌تابند.

اهداف اسرائیل در مورد مقاصد خود در غزه واضح است - رهبران جهان نمی توانند نسبت به آنچه در راه است اظهار بی اطلاعی کنند

 

اما تهدیدی وجود دارد که هنوز وجود دارد: اگر چنین جنگی دوباره اتفاق بیفتد، اسرائیل گفته است که دیگر فرقی بین حزب الله و بقیه لبنان نخواهد گذاشت. با این حال، به نفع اسرائیل نیست که یک جبهه شمالی را در حالی که درگیر در یک جبهه جنوبی مهم است، بخصوص با توجه به اختلافات سیاسی در داخل کشور و علامت سوال بر سر دستگاه های امنیتی و اطلاعاتی آن، که نتوانستند حمله حماس را ببینند، باز کند.

 در حالی که ممکن است این فرصت مناسبی برای حزب الله به نظر برسد، اما این گروه باید به افکار عمومی لبنان نیز پاسخ دهد.

 لبنان از بدترین بحران مالی در تاریخ مدرن خود رنج می‌برد و نمی‌تواند هزینه جنگ دیگری را تحمل کند. بر خلاف سال 2006، زمانی که این کشور می‌توانست پس از جنگ از کشورهای عربی خلیج فارس انتظار کمک و پول بازسازی داشته باشد، این کشورها به صراحت اعلام کرده‌اند که دیگر در این نوع نجات بدون قید و شرط شرکت نخواهند کرد.

همانطور که اوضاع پیش می‌آید، احتمال تشدید تنش از سوی حزب‌الله کم است و با این واقعیت که برخلاف سال 2006، برای تحکیم موقعیت خود در کشور نیازی به «پیروزی» دیگری ندارد، زیرا به راحتی قوی‌ترین قدرت سیاسی است، کاهش می‌یابد. بازیگر در لبنان همچنین ایران نمی‌خواهد دستاوردهای سیاسی حزب‌الله را قربانی حماس کند، زیرا نقش این گروه شبه‌نظامی لبنانی در کمک به متحدان ایرانی در سراسر جهان عرب برای نفوذ منطقه‌ای ایران کلیدی است.

روش ارجح ایران برای ایجاد توازن میان سیاست و اقدام نظامی این است که متحدانش در خط مقدم علیه اسرائیل قرار گیرند تا بتوانند آنها را به‌عنوان پیروز و شهید در آن واحد تجلیل کنند. به این ترتیب، هم ایران و هم این گروه‌های شبه‌نظامی از منافع سیاسی برخوردار می‌شوند و در عین حال خاک ایران را از خط آتش دور نگه می‌دارند. به همین دلیل است که جبهه لبنان بعید است: این به نفع ایران نخواهد بود، زیرا مستلزم مداخله ایالات متحده است که قبلاً ناوهای هواپیمابر را به عنوان یک عامل بازدارنده به شرق مدیترانه فرستاده است. مداخله آمریکا جرقه‌های بالقوه گسترش جنگ به خود ایران را می‌دهد که آخرین چیزی است که ایران می‌خواهد. به نظر می رسد نقش آن و موضع حزب الله نشان می دهد که، مگر اینکه چیزی به طور چشمگیری تغییر کند، آنها به موضع بازدارندگی متقابل خود پس از سال 2006 پایبند هستند.

*لینا خطیب: مدیر موسسه خاورمیانه سواس و همکار برنامه خاورمیانه و شمال آفریقا در چتم هاوس است.

اشتراک گذاری:
ارسال نظر
پربیننده‌ها پربحث‌ها