۰۲ آبان ۱۴۰۲ - ۰۹:۵۱
بازدید:۲۳۲
صد آنلاین | زنی جوان با همدستی مرد غریبه سناریوی قتل شوهرش را اجرا کرد و می‌خواست مرگ او را یک حادثه جلوه دهد اما درنهایت دستش رو شد.
کد خبر : ۴۸۷۵۳

به گزارش صد آنلاین ،27اسفند سال گذشته مردی حدودا 47ساله به بیمارستانی در پایتخت منتقل شد اما بررسی‌ها نشان می‌داد که چند ساعتی از مرگ وی می‌گذرد. همسر این مرد مدعی بود که او به‌دلیل بیماری، داروهای مختلف مصرف می‌کرده و شب قبل دوز داروهایش را بالا برده و همین موجب مسمومیت شدید و درنهایت مرگ او در خواب شده است. به‌رغم ادعای این زن، خانواده مرد 47ساله اعتقاد داشتند که مرگ پسرشان مشکوک است. در این شرایط قاضی محمدجواد شفیعی، بازپرس شعبه پنجم دادسرای جنایی تهران دستور انتقال جسد به پزشکی قانونی برای آزمایش سم شناسی را صادر کرد.

 

 

 




مرگ به خاطر متادون


اوایل امسال بود که پزشکی قانونی علت اصلی مرگ متوفی را مسمومیت به‌دلیل مصرف متادون اعلام کرد. این در حالی بود که خانواده متوفی می‌گفتند که پسرشان از مدت‌ها قبل با همسرش اختلاف داشته است. ماموران با انجام تحقیقات متوجه شدند که زن جوان با مردی غریبه ارتباط پنهانی دارد و دستور بازداشت هر دوی آنها صادر شد.

اما مرد غریبه سارقی سابقه‌دار بود که مدتی قبل به جرم سرقت دستگیر شده و در زندان بود. در این شرایط بازپرس دستور داد تا این مرد از زندان به دادسرای جنایی احضار شود. از سوی دیگر همسر مرد جان باخته نیز به دادسرا انتقال یافت و این دو متهم بعد از چند ساعت تحقیق به ارتکاب جنایت اعتراف کردند. زن جوان گفت: شوهرم به من توجهی نمی‌کرد تا اینکه چندماه قبل با مردی به نام کاوه آشنا شدم و با همدستی یکدیگر تصمیم به قتل شوهرم گرفتیم اما درنهایت بعد از گذشت 8‌ماه دستمان رو شد و حالا به‌شدت پشیمانم.این دو متهم پس از اقرار به جنایت، با قرار قانونی به اداره دهم پلیس آگاهی تهران منتقل شدند و تحقیقات از آنها ادامه دارد.




نقشه قتلی که سرانجام اجرا شد



کاوه حدودا 40ساله و معتاد به شیشه و هروئین است.او می‌گوید که نقشه قتل را همسر مقتول کشیده و وی ناچار شده با او همکاری کند. گفت‌وگو با کاوه را می‌خوانید.



با همسر مقتول چطور آشنا شدی؟


در جریان معامله تویوتا با یک زمین. اوایل مهر سال 1401بود که همسر مقتول به بنگاه املاکی که من در آنجا کار می‌کردم آمد و گفت قصد خرید یک زمین را دارد. شوهرش پولدار بود و می‌خواست ماشین تویوتایش را بدهد و زمین بخرد. همین مسئله موجب آشنایی من و ترانه شد.


خبر داشتی او متاهل است؟

 


اوایل آشنایی نمی‌دانستم و بعد ازمدتی او گفت که شوهر و فرزند دارد. ترانه برایم تعریف کرد که شرایط زندگی‌اش خوب نیست و می‌خواهد از همسرش جدا شود اما او زیر بار طلاق نمی‌رود. آنقدر در گوشم خواند که من ناچار شدم به او کمک کنم.


از نقشه‌تان بگو.


اوایل ترانه می‌گفت که برایش اسلحه تهیه کنم. بعد گفت در خیابان با شوهرش درگیر شوم و با ضربات چاقو جانش را بگیرم.حتی گفت قاتلی اجیر کنیم و مرگ او را اختلاف مالی نشان دهیم چون می‌گفت شوهرش به‌خاطر ثروت زیادی که دارد دشمن هم زیاد دارد. اما بعد به این نتیجه رسیدیم تا با خوراندن قرص متادون به او جانش را بگیریم. من قرص‌ها را تهیه کردم و به ترانه رساندم. او هم در آبمیوه شوهرش حل کرد و همراه داروهایش به او داد. همان شب شوهرش در خواب جان باخت.


برای این کار به تو دستمزدی داده بود؟


دستمزد که نه اما برای تولدم ساعت و گوشی موبایل گران‌قیمتی خرید.


بعد از قتل چرا دستگیر شدی؟


گوشی موبایل فردی را سرقت کردم و گیر افتادم. من هروئین و شیشه می‌کشم و به خاطر تامین هزینه مواد، ‌سرقت می‌کردم.

اشتراک گذاری:
برچسب ها :
ارسال نظر
پربیننده‌ها پربحث‌ها