نویسنده: گوورگ میرزاییان
سیاره ما دستخوش تحولی عظیم است. رئیس صندوق بین المللی پول هشدار داد: پس از دهه ها ادغام جهانی، این خطر فزاینده وجود دارد که جهان به بلوک های اقتصادی متخاصم تقسیم شود. چرا این اتفاق می افتد، جهان آینده چگونه خواهد بود و روسیه چه جایگاهی در آن خواهد داشت؟
جهانی شدن تا همین اواخر، این کلمه یک اعتقاد واقعی برای کل جهان مترقی بود. جهانی شدن، اوج تکامل جامعه بشری اعلام شد که از ساختارهای قبیله ای تا درک هویت مشترک، سرنوشت مشترک و رفاه مشترک راه درازی را طی کرده است. و اگر جهانی شدن بر اصول امنیت تفکیک ناپذیر، همکاری اقتصادی عادلانه، چند فرهنگی و احترام متقابل استوار بود، شاید چنین بود. شاید، تمدن بشری واقعا، این قله تکامل اجتماعی را فتح می کرد.
به جای اصل امنیت تقسیم ناپذیر، اصل مداخلات بشردوستانه و غیره مطرح شد. غرب (و بالاتر از همه، ایالات متحده امریکا) سایر کشورها (یوگسلاوی، عراق، لیبی، ایران، چین و دیگران) را به زور، مجبور به پذیرش قوانین بازی سیاسی و اقتصادی مورد نیاز خود کرد.
جای تعجب نیست که جهانی شدن در این قالب شکست خورده است و سپس، گروهی از قدرتمندترین کشورهای جنوب جهانی (عمدتا کشورهای بریکس) از ایجاد مدل های توسعه جایگزین حمایت کردند. در نتیجه، جهانی شدن به تدریج، با منطقه ای شدن جایگزین می شود. همکاری میان کشورهای همسایه که عمیق تر درک می کنند، بیشتر احترام می گذارند و بیشتر به یکدیگر وابسته هستند. به ویژه، همین روسیه در حال ادغام در چارچوب فضای پس از شوروی است.
امریکا شروع به از دست دادن رقابت پذیری کرده است. این کشور شروع به درک این موضوع کرده است که کشورهای دیگر، به لطف جهانی شدن، سریعتر و با موفقیت در حال توسعه هستند. خود امریکا با واقعیت غیرصنعتی سازی مواجه است. امریکایی ها زمانی روابط سرمایه گذاری و تجاری را تقویت کردند، اقتصادهای بازار را در چین، روسیه و سایر کشورهای در حال توسعه توسعه دادند، اما این توسعه را عمدتا از منشور تغییر دولت ها در جهت لیبرال دموکراتیک می نگریستند.
هر جهانی سازی حدی دارد و پس از هر نوبت، عقبگردی به دنبال دارد. با این وجود، گروه های ادغام منطقه ای که اکنون، در سراسر جهان شکل می گیرند، باید همچنان به قواعد بازی مشترک و همکاری بین منطقه ای علاقه مند باشند. امریکا با کمک سیاست های حمایتی و همچنین با کمک مکانیسم های اداری، زنجیره های تولیدی و تکنولوژیکی خود را به کشورهای دوست نزدیک می کند.
کشورهای غیر غربی سیاست متفاوتی را دنبال می کنند. بقیه جهان همچنان، به جهانی شدن ادامه می دهد. در زمینه ای از مشی واشنگتن، این کشورها ناگزیرند، نه با غرب، بلکه در بین خود ادغام شوند، به ویژه با روسیه. در غرب، جایی برای روسیه وجود ندارد. بنابراین، جای روسیه همان جایی خواهد بود که با کمک زور، دیپلماسی و اقتصاد، آن را برای خود بخرد. اما، در هر صورت، روسیه با چین، هند، جهان عرب و افریقا دوست خواهد بود.
در نتیجه، زمانی به وجود می آید که یک رویارویی بین بلوکی در امتداد خط غرب جمعی – جنوب جهانی به وجود می آید. رویارویی که یکی از عناصر آن به ویژه، عملیات نظامی ویژه در اوکراین است. این روند، راهی برای وادار کردن دشمن به توقف تلاش برای به بردگی کشیدن اقتصاد ماست. در واقع، نبرد در اوکراین، یک جنبش آزادی بخش ملی کلاسیک علیه استعمارگران است که در سال 2014 میلادی، یک دولت دست نشانده را برای روس ها و اوکراینی ها انتخاب کردند. اکنون، روس ها و اوکراینی ها برای آزادی خود علیه ناتو و نیروهای بومی خود می جنگند.
منبع:وز گلیاد روسیه
211111/ش