به گزارش صد آنلاین ، اگر آن طور که ترامپ و نتانیاهو، پیمان ابراهیم و عادی سازی روابط اسرائیل با بحرین و امارات متحده عربی و در ادامه مراکش و سودان را «معامله قرن» خواندند، حالا بایدن به دنبال جوش دادن «معامله بزرگ قرن» در سایه عادی سازی روابط عربستان با اسرائیل است. به باور توماس فریدمن، روزنامهنگار آمریکایی نزدیک به بایدن، «چنین توافقی بین ریاض و تل آویو حتی بزرگتر از پیمان صلح کمپدیوید بین مصر و اسرائیل است؛ زیرا عادی سازی روابط بین اسرائیل و عربستان سعودی که مقدسترین شهرهای جهان اسلام یعنی مکه و مدینه در آنجاست، راه را برای صلح بین اسرائیل و با دیگر کشورهای این جهان (اسلام)، ازجمله کشورهای مهمی مانند اندونزی و شاید حتی پاکستان هموار میکند.» با این بینش، فریدمن یقین دارد که دارد که عادی سازی روابط بین اسرائیل و عربستان یک میراث مهم سیاست خارجی برای بایدن خواهد بود.»
تا همین چند ماه پیش یک شکاف تحلیلی در محافل رسانهای و کارشناسی دال بر تصمیم سعودی ها برای عادیسازی روابط با اسرائیل مطرح بود. برخی معتقد بودند که ریاض به دلایل متعدد، خواه از سر میل و اشتیاق خود و خواه از سر اجبار و ناچاری عادی سازی روابط با تل آویو را در دستور کار خود قرار داده است و طیفی از ناظران هم این باور را داشتند که به واسطه جایگاه عربستان سعودی در جهان عرب و جهان اسلام، عادیسازی در مناسبات دو طرف صورت نخواهد گرفت. این طیف تاکید داشتند که نباید عربستان را با بحرین و امارات متحده عربی، ذیل پیمان ابراهیم مقایسه کرد. اما اکنون شواهد و قرائن حکایت از قطعی بودن عادی سازی روابط عربستان سعودی و اسرائیل دارد و در این میان تنها زمان و کیفیت این عادیسازی مطرح است.
«شرق» هم در گزارشات پیشین خود پیش شرطهای ریاض، تل آویو و واشنگتن را برای این عادیسازی بررسی کرد و اکنون در لا به لای انبوهی از اخبار واصله پیرامون دیدارهای سران و مقامات کشورهای جهان در مجمع عمومی سازمان ملل، گزارشات مهمی نیز دال بر احتمال نهایی شدن توافق بر سر عادی سازی روابط اسرائیل و عربستان سعودی هم مخابره شده است تا جایی که وزیر امور خارجه اسرائیل، اوایل سال آینده میلادی را زمان امده شدن چارچوب کلی توافق برای برقراری روابط دو طرف (اسرائیل و عربستان) با میانجیگری آمریکا اعلام کرد.
این موضوع را الی کوهن، در مصاحبه با رادیو ارتش اسرائیل مطرح کرد و ضمن اشاره به تلاش های برای پر کردن شکاف ها برای حصول توافق، اذعان داشت که این امر زمانبر است، اما پیشرفت حاصل شده است. کوهن در تشریح بیشتر این نکته، از آماده شدن چارچوب کلی توافق طی سه ماهه نخست سال ۲۰۲۴ گفت و به زعمش، بعد از چهار یا پنج ماه پروسه عادی سازی وارد مرحلهای می شود که در آن جزئیات توافق تکمیل خواهد شد.
اظهارات کوهن مبنی بر احتمال اعلام عادیسازی در سال آینده میلادی بعد از آن مطرح میشود که سه طرف (آمریکا، عربستان و اسرائیل) به حصول پیشرفت در مذاکرات پیچیده اشاره کردند. وزیر امور خارجه اسرائیل همچنین در اظهاراتی علیرغم پیچیده توصیف کردن توافق با عربستان، ادعا کرده است که بعد از برقراری روابط میان اسرائیل و عربستان که در دسترس است، بسیاری از کشورها روابط خود را با اسرائیل عادی خواهند کرد.
ریاض قبل تر از چهار پیششرط مهمش برای عادیسازی روابط با تل آویو خبر داد که پیششرط اول به امضای یک معاهده امنیتی دوجانبه در سطح ناتو بازمیگردد که ایالات متحده را موظف میکند در صورت حمله به عربستان سعودی از این کشور دفاع کند. پیششرط دوم، اجرای برنامه هستهای غیرنظامی برای عربستان تحت نظارت ایالات متحده است. پیششرط سوم شامل خرید تسلیحات پیشرفتهتر آمریکایی، مانند سامانه دفاع موشکی تاد است، با این هدف که برای سعودیها در برابر زرادخانه موشکهای میانبرد و دوربرد دیگر کشورها مفید واقع شود. پیش شرط چهارم عربستان نیز بر به رسمیت شناختن یک کشور فلسطینی تاکید دارد.
و در مقابل آن طور که بایدن می خواهد، عربستان در سه پیش شرط آمریکایی ها باید هرچه سریعتر نسبت به پایاندادن جنگ در یمن اقدام کند که البته درگیریها در سال گذشته کاهش یافته است و اخباری هم مبنی بر اولین سفر چهارشنبه هفته گذشته هیات انصارالله یمن به عربستان و گفت و گوهای صنعا – ریاض منتشر شد. در کنار آن، واشنگتن خواهان ارائه یک بسته کمکی بزرگ و بیسابقه از جانب عربستان به مؤسسات فلسطینی در کرانه باختری اجرائی است و از همه مهمتر، کاخ سفید، ریاض را متعهد به اعمال محدودیتهای درخورتوجه در روابط رو به رشد عربستان با چین میکند. این پیششرطهای عربستان سعودی و ایالات متحده آمریکا برای همدیگر با هدف عادیسازی روابط ریاض - تلآویو به این معناست که هم بن سلمان و هم جو بایدن برنامههای جدی را در سایه منافع ملی خود طراحی کردهاند.
بحران سیاسی کودتای قضایی و پیگری آرمان فلسطین
البته با در نظر گرفتن شکافی که طی هشت ماه اخیر از زمان بازگشت بی بی به قدرت در مناسبات آمریکا و اسرائیل روی داده است و نیز با درنظرگرفتن وضعیت بغرنج کنونی در روابط تل آویو - واشنگتن به واسطه عملکرد دولت افراطی نتانیاهو و همچنین زیر سؤال رفتن نخست وزیر اسرائیل از منظر جهانی در سایه موضوع کودتای قضائی، برخی هنوز معتقدند که شرایط برای عادی سازی روابط دو طرف (عربستان و اسرائیل) فراهم نیست. با این وجود مهدی ذاکریان در گفت وگویی که با «شرق» داشت، متذکر میشود که، «در شرایط فعلی ناشی از روی کار آمدن دولت افراطی در تل آویو، عربستان سعی میکند یک ژست ضداسرائیلی را برای حفظ وجهه خود در جهان عرب و جهان اسلام داشته باشد؛ اما این ژست لزوما به معنای آن نیست که بن سلمان از امتیازات کلان و مهم اعطایی آمریکا ذیل عادیسازی روابط با اسرائیل بگذرد.» از زاویه دید این استاد حوزه بینالملل،« ریاض سعی خواهد کرد در فضای مناسبتر و در شرایط ایدئالتر که دیگر حساسیتی روی اسرائیل نباشد، مذاکرات را جدیتر پیش ببرد.»
اما شاید یکی از مهم ترین موضوعتی که می تواند قدری در حصوص معماله بزرگ قرن وقفه ایجاد کند، درخواست عربستان برای به رسمیت شناخت یک کشور فلسطینی است و به نظر می رسد که ریاض بر این خواسته اش هم بسیار جدی است، کما اینکه ۲۱ مرداد/ ۱۲ آگوست بود که نایف بن بندر السدیری، سفیر عربستان در اردن، نسخهای از استوارنامه خود بهعنوان سفیر فوقالعاده و تامالاختیار و غیرمقیم در فلسطین و سرکنسول در بیتالمقدس را تحویل مجدی الخالدی، مشاور رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین در امور دیپلماتیک داده است.
البته محسن فایضی همان زمان در گفتوگو با «شرق»، این اقدام عربستان سعودی برای اعزام سفیر خود به فلسطین برای اولین بار را «نه ورود به فاز اجرائی توافق عادیسازی روابط با اسرائیل، بلکه ورود به فاز اجرائی امتیازگیری از تلآویو و واشنگتن با هدف افزایش سقف خواستهها و انتظارات خود و تقویت توان چانهزنی دیپلماتیکش قلمداد میکند. البته این کارشناس ارشد مسائل اسرائیل اذعان دارد که سالهاست روابط سیاسی، اقتصادی، تجاری و امنیتی بین عربستان سعودی و اسرائیل برقرار است و به نظر این تحلیلگر، عادیسازی روابط دو طرف تنها بهمعنای افتتاح سفارت و برقراری روابط رسمی دیپلماتیک است.»
فایضی در پاسخ به این پرسش که عربستان سعودی بهعنوان یکی از مهمترین کشورهای جهان عرب و جهان اسلام تمایلی به عادیسازی روابط با اسرائیل دارد یا خیر، بر این باور است که این تمایل در طرف سعودی برای عادیسازی وجود دارد؛ اما به گفته او، سعودیها نمیخواهند عادیسازی روابط با اسرائیل بدون تأمین و تحقق منافع و اهداف آنها صورت بگیرد. تحلیلگر ارشد مسائل خاورمیانه در ادامه ارزیابیاش این نکته کلیدی را هم مطرح میکند که تعیین سفیر عربستان برای فلسطین میتواند یک گام برای تطهیر چهره ریاض در جهان عرب و جهان اسلام برای هرگونه تلاشی در راستای عادیسازی روابط با اسرائیل هم قلمداد شود تا از منظر فایضی، ریاض خود را کشوری معرفی کند که نقش کلیدی برای پیشبرد راهحل دو دولتی و تأسیس کشور فلسطین داشته است.
آب پاکی که بن سلمان روی دست همه ریخت
اوایل هفته گذشته بود که یک مسئول در دفتر بنیامین نتانیاهو مدعی شد که ریاض به اطلاع واشنگتن رسانده است که هرگونه مذاکره در ارتباط با عادی سازی روابط با تل آویو یا هرگونه اقدامی در قبال آن را متوقف می کند. بر پایه همین خبر این موضوع مطرح شد که ران درمر، وزیر امور استراتژیک اسرائیل که از نزدیکان نتانیاهو است، اخباری ساختگی را به روزنامه آمریکایی وال استریت ژورنال، درباه آنچه به گفته این روزنامه، دیدارهای محرمانه بین مقمات ریاض و اسرائیل توصیف شده، درز داده است.
هم چنین نشریه عربستانی ایلاف گزارش داده بود که، ریاض با ارسال پیامی از طریق آمریکا توضیح داده «افراط گرایی دولت راستگرای کنونی در اسرائیل تحت رهبری بنیامین نتانیاهو، هر گونه امکان همگرایی با فلسطینیها و در نتیجه، با عربستانیها را از بین میبرد.» در گزارش ایلاف آمده که، به سبب مخالفت با تقاضاهای مطرح شده سعودی ها از سوی امثال ایتامار بن گویر، وزیر امنیت داخلی اسرائیل و بتسلئیل اسموتریچ، وزیر دارایی، ریاض هم از رسیدن به توافق صلح بالقوه ناامید شده است.
اما چند اتفاق، عملا تمام این اخبار و گزارش ها تایید نشده را زیر سوال برد؛ نخست وزارت امور خارجه آمریکا در صفحه خود در ایکس (توییتر سابق) با تکذیت توقف هرگونه مذاکره در ارتباط با عادی سازی روابط با تل آویو توسط ریاض، نوشت که «ایالات متحده همچنان به تقویت ارتباطات منطقهای اسرائیل پایبند است؛ از جمله این امور، دیپلماسی فعالی است که هدف از آن عادیسازی روابط میان اسرائیل و عربستان است. مذاکرات ادامه دارد و ما خواهان مذاکرات بیشتر با طرفین هستیم.» در سوی دیگر شامگاه چهارشنبه هفته گذشته به وقت تهران، بنیامین نتانیاهو طی دیدارش با جو بایدن در حاشیه نشست مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک پیرامون امکان دستیابی به آنچه که او «صلح تاریخی بین اسرائیل و عربستان سعودی» خواند، اطمینان داد.
هم چنین رسانههای عبری از نشستهای محرمانه میان مسئولان عربستانی و اسرائیلی هم خبر دادند. آن طور که ایسنا به نقل از شبکه عبری زبان کان ۱۱ اعلام کرد، در روزهای اخیر نشستهای محرمانهای میان مسئولان ریاض و تل آویو برگزار شد؛ اما مسئولان از فاش کردن محتوای این نشستها به دنبال اظهارات ایراد شده از سوی محمد بن سلمان، بنیامین نتانیاهو و جو بایدن در این باره خودداری میکنند.
اما در این بین آب پاکی را محمد بن سلمان روی دست همه ریخت و صراحتا از مذاکرات جدی بین ریاض و تل آویو پرده برداشت تا جایی کوچک ترین شک و شبهه ای پیراموت تلاش ها در جهت عادی سازی روابط عربستان و اسرائیل باقی نماند. ولیعهد سعودی در گفت وگویی با «بایت بایر» از شبکه فاکس نیوز که پنجشنبه گذشته به وقت محلی آمریکا پخش شد، «هر گونه تعلیق مذاکرات درباره روابط با اسرائیل را رد کرد.» در این مصاحبه فاکس نیوز با محمد بن سلمان که در شهر جدید نیوم عربستان انجام شد، ولیعهد سعودی رسما عنوان داشت که، «هر روز به عادیسازی نزدیکتر میشویم.» به گفته بن سلمان، «در صورتی که دولت جو بایدن، رئیس جمهوری آمریکا موفق به ایجاد توافق میان عربستان و اسرائیل شود، این بزرگترین توافق از زمان پایان جنگ سرد خواهد بود.»
همکاری هسته ای چراغ خاموش تل آویو
شاید مهم ترین خبری که طی روزهای اخیر پیرامون تلاش ها برای عادی سازی روابط اسرائیل و عربستان منتشر شده باشد ناظر به گزارش ادعایی وال استریت ژورنال باشد. این روزنامه امریکایی مدعی شد که مقامات اسرائیلی بی سر و صدا با دولت بایدن روی پیشنهاد راهاندازی توانمندی غنیسازی اورانیوم با مدیریت آمریکا در عربستان به عنوان بخشی از یک توافق پیچیده عادی سازی روابط میان ریاض- تل آویو کار میکنند.
در گزاش وال استریت ژورنال به این موضوع اشاره شد که بنیامین نتانیاهو به کارشناسان ارشد هستهای و امنیتی اسرائیل دستور داده است برای مصالحه میان طرفین (ریاض و تل آویو)، بر سر این موضوع با مذاکرهکنندگان آمریکایی همکاری کنند که باعث میشود عربستان سعودی پس از ایران، به دومین کشور در خاورمیانه تبدیل شود که غنیسازی اورانیوم انجام میدهد. واشنگتن در حال چانهزنی با ریاض بر سر توافقی برای سازش با تلآویو در ازای کمک آمریکا برای راهاندازی برنامه صلحآمیز هستهای عربستان و دیگر امتیازات است. انتظار میرود که دیگر جنبههای این توافق شامل امتیازاتی برای فلسطینیها و تضمینهایی از سوی آمریکا باشد.
پیرو ادعای وال استریت ژورنال، شبکه اسرائیلی کان ۱۱ نیز طی گزارشی تاکید کرد که، پیشنهاد آمریکا به عربستانیها درباره غنی سازی اورانیوم شامل غنی سازی اورانیوم به صورت غیرنظامی و ممانعت از رسیدن آن به سطح سلاح هستهای است. این پیشنهاد شامل احداث تاسیسات غنیسازی اورانیوم در خاک عربستان با مدیریت آمریکاییها یا افراد مقیم در یک کشور دیگر است. بر اساس این پیشنهاد سربازان آمریکایی نظارت بر این تاسیسات هستهای را بر عهده خواهند گرفت. این شبکه اعلام کرد، این پیشنهادات باید کسانی را مطمئن کند که نگران این هستند که عربستانیها بخواهند هر کاری را که باب میلشان باشد در این تاسیسات انجام دهند. اما برخی مخالفان میگویند امنیت ۱۰۰ درصدی وجود ندارد و این مسئله مانع مسابقه تسلیحات منطقهای نمیشود.
در ادامه، وال استریت ژورنال با اشاره به اینکه نه آمریکا و نه اسرائیل تا کنون روی تاسیساتی توافق نکردهاند که امکان غنیسازی اورانیوم در عربستان سعودی را فراهم کند، مدعی شد که توافق در این زمینه، نشانگر تغییر در سیاست طرفین خواهد بود که تلاش کردهاند مانع دستیابی کشورهای منطقه به این توانمندی شوند.
گزارش مذکور تاکید دارد به موازات برنامهریزی در جهت بسترسازی برای امکان غنیسازی اورانیوم توسط آمریکا در عربستان، واشنگتن به دنبال بررسی دیگر گزینهها است، چراگه به گفته منابع مطلع، جو بایدن، رییس جمهور هنوز ایده موافقت با غنیسازی اورانیوم توسط عربستان را امضا نکرده است. با این حال به گفته یک مقام رسمی اسرائیلی، « واشنگتن و تل آویو از همان ابتدا در زمینه هستهای، کاملا همنظر بودهاند.» کما اینکه یک مقام ارشد دولت بایدن نیز پس از دیدار او (بایدن) با نتانیاهو در حاشیه نشست مجمع عمومی سازمان ملل متذکر شد که هرگونه حمایت از خواستههای هستهای عربستان سعودی مطابق «بالاترین استانداردهای منع اشاعهای آمریکا» خواهد بود.
عربستان هسته ای، ایران هسته ای
به دنبال تلاش های ریاض برای رسیدن به توان هسته ای، این روزها بخشی از مصاحبه پنج شنبه محمد بن سلمان با فاکس نیوز مبنی بر توازن هسته ای ریاض – تهران، حتی در سطح نظامی بازتاب وسیعی پیدا کرده است که تقریبا بی ارتباط به گزارش ادعایی وال استریت ژورنال در خصوص همکاری چراغ خاموش اسرائیل در قبال هسته ای شدن عربستان نیست.
به گفته ولیعهد سعودی، دستیابی ایران به سلاح هسته ای به این معنی است که «ما (عربستان) هم باید آن را در اختیار داشته باشیم. » بن سلمان درباره احتمال کسب سلاح هسته ای توسط هر کشوری بیان داشت، «این اقدام بدی است. اگر از آن استفاده کنید، باید وارد یک نبرد بزرگ با بقیه جهان شوید.» لذا به زعم ولعهد سعودی، ـایرانیها نیازی به دستیابی به سلاح هستهای ندارند، زیرا نمیتوانند از آن استفاده کنند، اما اگر آنها به این سلاح دست پیدا کنند، ما نیز باید به آن دست پیدا کنیم.»
بن سلمان در پاسخ به این سوال که اگر ایران واقعاً به بمب هستهای دست یابد چه اتفاقی میافتد، جواب محتاطانه ای داد و با ذکر این جمله که، «اگر آنها (ایران) به بمب هستهای دست پیدا کنند، ما نیز به دلایل امنیتی و به خاطر موازنه قوا در خاورمیانه باید به آن دست پیدا کنیم، خاطر نشان کرد که ما نمیخواهیم شاهد چنین چیزی باشیم.» او درباره ازسرگیری روابط با ایران هم گفت که دو کشور شروع خوبی داشته اند و ابراز امیدواری کرد که این روند ادامه یابد. بن سلمان درباره توافق ازسرگیری روابط ایران و سعودی با میانجیگری چین گفت: «ما چین را انتخاب نکردیم، چین انتخاب کرد که واسطهای باشد تا این اتفاق بیفتد.»
بن سلمان در حالی این مواضع ضدایرانی را با اتهام زنی به تهران طرح کرد که اول فرودین ماه سال جاری، محمد اسلامی، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران از تمایل کشورمان برای همکاری صلح آمیز در زمینه هستهای با عربستان سعودی خبر داد. پیرو آنچه که در مصاحبه بن سلمان با فاکس نیوز و نیز گزارش ادعایی وال استریت ژورنال مطرح شد، مارک دوبوویتز، مدیرعامل اجرایی اندیشکده «بنیاد دفاع از دموکراسیها» در بخشی از همین گزارش روزنامه آمریکایی با ایده همکاری اسرائیل و آمریکا برای غنی سازی هسته ای در عربستان مخالف است و در تبیین چرایی مخالفت خود در این باره میگوید که، «حمایت تلآویو از غنیسازی سعودی ها نشانگر تغییری بنیادین در سیاست رژیمی است که همواره با اشاعه هستهای در خاورمیانه مخالف بوده و نخست وزیری که کار خود را وقف مخالفت با غنیسازی ایران کرده است.»
اگرچه اسرائیل تاکنون به طور علنی اعتراف نکرده، اما تنها دولت منطقه است که تسلیحات هستهای دارد و دوست ندارد که شاهد باشد رقبایش در منطقه به این باشگاه کوچک بپیوندند. تلاش عربستان برای غنی سازی اورانیوم به عنوان یکی از سختترین مسائل پیش روی رهبران آمریکا و اسرائیل در تلاش برای دستیابی به توافق است. وال استریت ژورنال مدعی شد که دستور نتانیاهو به مقامات امنیتی و هسته ای اسرائیل برای آغاز مذاکرات در این زمینه، واضحترین نشانه از این است که او آماده است به عربستان سعودی اجازه دهد که خواستههای هستهای خود را پیگیری کند، اگرچه به گفته منتقدان، این موضوع ممکن است باعث شتاب گرفتن رقابت تسلیحاتی در منطقه شود.
در ادامه گزارش وال اسریت ژورنال که ایسنا هم آن را منتشر کرده، کارشناسان می گویند ممکن است تدابیری وجود داشته باشد که بتوان از راه دور یک تاسیسات غنی سازی را خاموش کرد، از مکانیسم خاموش کردن رسمی از راه دور گرفته تا سیستمهایی که سرعت سانتریفیوژها را تا جایی که میشکنند، افزایش دهند. کارشناسان هستهای میگویند، با این حال، هیچ سیستمی برای خاموش کردن یک تاسیسات از راه دور وجود ندارد که نتواند توسط افرادی که مکان را تحت کنترل فیزیکی دارند، مسدود شود.
عربستان سعودی سالها به دنبال برخورداری از توانمندی هستهای بوده است اما مقامات سعودی میگویند، با توافقی که آمریکا تاسیسات هستهای عربستان را اداره کند نیز موافقت خواهند کرد. آنها این ایده را با الگوی احداث آرامکو، شرکت ملی نفت عربستان سعودی مقایسه میکنند. آرامکو در سال ۱۹۳۰، توسط شرکت استاندارد اویل نیویورک و با عنوان شرکت نفتی عربی آمریکایی احداث شد. عربستان سعودی در دهه ۱۹۵۰ شرکت را تهدید به ملی کردن کرد و در نهایت در سال ۱۹۸۰ کنترل کامل را به دست گرفت.
روسای جمهور دموکرات و جمهوری خواه آمریکا مدتهاست در برابر تلاشهای کشورهای خاورمیانه برای غنی سازی اورانیوم مقاومت کردهاند. در سال ۲۰۰۹، ایالات متحده یک قرارداد توسعه هستهای با امارات متحده عربی امضا کرد که این کشور خلیج فارس را از غنی سازی اورانیوم در خاک خود منع میکند. این توافق به عنوان استاندارد طلایی برای همکاری هستهای ایالات متحده با سایر کشورها شناخته شده است و پیشنهاد بیش از این به عربستان سعودی میتواند یک مانع جدید ایجاد کند. برخی از چهرههای اسرائیلی نگران هستند که حمایت واشنگتن از برنامه هستهای غیرنظامی در عربستان راه را برای ریاض برای دستیابی به تسلیحات هستهای هموار کند و میتواند در را به روی امارات متحده عربی باز کند.
این ایده همچنین مخالفتهایی را در واشنگتن به دنبال دارد. به باور مارک دوبوویتز، «واشنگتن باید این چشم انداز را در نظر بگیرد که عربستان سعودی میتواند روزی توسط رهبران متخاصم اداره شود که میتوانند کنترل تاسیسات غنی سازی اورانیوم تحت کنترل ایالات متحده در این پادشاهی را در دست بگیرند که میتواند برای ساخت سلاح هستهای استفاده شود.» از منظر مدیرعامل اجرایی اندیشکده «بنیاد دفاع از دموکراسیها»، «ما تنها به اندازه یک گلوله با وقوع فاجعه در عربستان سعودی فاصله داریم. اگر خدای ناکرده یک مخالف تندرو کنترل را در دست بگیرد چه اتفاقی میافتد؟»
یوئل گوزانسکی، یک مقام سابق امنیت ملی اسرائیل که اکنون به عنوان کارشناس ارشد در مؤسسه مطالعات امنیت ملی در تل آویو فعالیت میکند، گفته، «توافقی که اجازه غنی سازی اورانیوم در عربستان سعودی را میدهد، نشان دهنده یک پیروزی خیره کننده برای محمد بن سلمان است، که بایدن قول داده بود به دلیل سابقه این کشور در زمینه حقوق بشر، از جمله قتل جمال خاشقجی روزنامهنگار در استانبول در سال ۲۰۱۸ زمانی که او به قدرت برسد به عنوان فردی مطرود دیده شود.» او تغییر جایگاه عربستان، از یک کشور مطرود دو سال پیش به یک کشور دارای قابلیت هستهای؟ قابل توجه دانست. لذا به نظر یوئل گوزانسکی، «هر امتیازی که راه را برای عربستان سعودی برای تولید تسلیحات هستهای هموار کند، ممکن است ارزش این هزینه را نداشته باشد.» هر چند که به زعم او، «شاید این هزینه برای آشتی به خصوص برای اسرائیل خیلی بالا باشد.»
دو توافقنامه امنیتی
در کنار توافقات بر سر غنی سازی هسته ای در عربستان، موضوع پیش شرط های امنیتی، نظامی و دفاعی هم مطرح است. در بخش نخست گزارش عنوان شد که عربستان مشخصا دو پیش شرط از چهار پیش برای عادی سازی روابط با اسرائیل را به این مقوله مرتبط می داند؛ خرید تسلیحات پیشرفتهتر آمریکایی، مانند سامانه دفاع موشکی تاد است، با این هدف که برای سعودیها در برابر زرادخانه موشکهای میانبرد و دوربرد دیگر کشورها مفید واقع شود و از همه مهم تر، امضای یک معاهده امنیتی دوجانبه در سطح ناتو بازمیگردد که ایالات متحده را موظف میکند در صورت حمله به عربستان سعودی از این کشور دفاع کند.
با توجه به این پیششرطهای ریاض برای واشنگتن، آکسیوس در تشریح جزئیات این خواسته ای سعودی ها، طی گزارشی به نقل از مقامات اسرائیلی و آمریکایی عنوان کرد که، «ریاض خواهان توافقی بودند که شامل تعهد «ماده ۵» به سبک ناتو باشد که در آن ایالات متحده با هرگونه حمله علیه عربستان سعودی مانند حمله به ایالات متحده برخورد میکند.» البته یک مقام آمریکایی گفته دولت بایدن این درخواست را نپذیرفته، اما موافقت کرده درباره آنچه برخی از مقامات آمریکایی آن را تعهد «ماده ۴.۵» میخوانند، بحث کند؛ مادهای که یک تضمین امنیتی کمتر از انتظارات عربستان است، ولی همچنان درخور توجه خواهد بود.»
اما این یک روی سکه است. در روی دیگرش، هرچند ماهیت و نفس تلاشهای جو بایدن برای عادیسازی روابط عربستان سعودی و اسرائیل به شکل محسوس و بارزی بر نظم سیاسی و دیپلماتیک و ترتیبات امنیتی غرب آسیا اثرگذار است، اما تلآویو درصدد است بهطور مستقیم پای ایران را به این عادیسازی باز کند. در این زمینه چهار مقام اسرائیلی و آمریکایی به آکسیوس گفتهاند که بنیامین نتانیاهو میخواهد به توافقی امنیتی با ایالات متحده دست یابد که بر بازدارندگی در بحث ایران تمرکز دارد؛ معاملهای که در چارچوب توافق بزرگی که دولت بایدن در تلاش است با عربستان سعودی و اسرائیل به دست آورد.
با توجه به پیش شرط عربستان در خصوص انعقاد توافقی نظیر تعهد «ماده ۵» به سبک ناتو و برنامه بایدن برای تحقق توافقی در قالب تعهد «ماده ۴.۵»، مقامات اسرائیلی هم گفتهاند نتانیاهو و ران درمر، وزیر امور راهبردی اسرائیل خواهان چیزی مشابه هستند و فکر میکنند در یک چارچوب گستردهتر از توافق آمریکا، عربستان سعودی و اسرائیل، دستیابی به چنین توافق امنیتی آسانتر خواهد بود. پیش از این خبرگزاری بلومبرگ اعلام کرد، دولت آمریکا امضای توافقهای دفاعی رسمی با عربستان و اسرائیل را در راستای عادیسازی روابط میان ریاض و تلآویو بررسی میکند. دولت جو بایدن معتقد است که یکی از راههای عادیسازی روابط میان عربستان و اسرائیل امضای دو توافقنامه امنیتی فراگیر است. پیرو این نکات وحید بیانی هم در گفت وگو با «شرق»، هرگونه توافقی بین اسرائیل، عربستان سعودی و ایالات متحده آمریکا را چه در قالب توافقی ذیل ماده «۵ ناتو» و یا «ماده ۴.۵»، به معنای پوست اندازای در ترتیبات امنیتی - نظامی منطقه خاورمیانه می داند؛ پوست اندازی که به اذعان این تحلیلگر حوزه دفاعی میتواند شرایط خاصی را برای ایران در منطقه ایجاد کند و عملا دایره ای از محدودیت ها را برای تهران ترسیم کند.
بیانی به بخشی از سخنان ران درمر، وزیر امور استراتژیک اسرائیل در کنفرانس نوامبر ۲۰۱۹ واشنگتن رجوع می کند که گفته بود که یک معاهده دفاعی با ایالات متحده به اسرائیل «لایه بازدارندگی اضافی در برابر شدیدترین تهدیدهایی که اسرائیل با آن مواجه است» ارائه میدهد. با در نظر گرفتن این نکته، تحلیلگر حوزه بین الملل تاکید دارد، «اگر معاهده امنیتی، نظامی و دفاعی بین تل آویو، واشنگتن و ریاض در قالب «ماده ۵ ناتو» و یا «ماده ۴.۵»، شکل بگیرد قطعاً این لایه بازدارنگی وسعت بیشتری از سرزمینها در فلسطین اشغالی پیدا خواهد کرد و میتواند به محدوده حاشیه خلیج فارس هم کشیده شود، ضمن آنکه در ادامه بیانی گزاره مهمی را هم پیش می کشد و به «شرق» می گوید: «حتی باید منتظر این هم بود این لایه از رویکرد بازدارندگی به رویکرد هجومی تغییر ماهیت دهد.»
4461/ب