سیاستگذاری عمومی فرایندی است که بر ایمنسازی امور عمومی و حکمرانی سیاسی تمرکز دارد و اداره امور عمومی را برای سیاستگذاران آسان و ایمن میکند. ایمن سازی که مترادف با گریز از خطر است، به معنای پرهیز یا کاهش ریسک است و از اصول بنیادین سیاستگذاری قلمداد میشود. چنین اصلی در سیاستگذاری، روندی عقلانی و پیشگیرانه دارد تا سیاستها و سیاستگذاران را از گزند ناکارآمدی، عدم مشروعیت، خودتخریبی و ... حفظ کند.
اصل ایمنی در سیاستگذاری خارجی و پرهیز از ریسک، به معنای گریز از واقعیات موجود در نظام جهانی نیست. آرمانگرایی افراطی و توهم در سیاست خارجی میتواند یکی از مؤلفههای ریسک و فاجعه باشد که سیاستگذار باید از آن پرهیز یا گریز کند. این فرایند پرهیز یا گریز از خطر و فاجعه، همان ایمن سازی سیاستگذاری خارجی است که میتواند ارتباطات و تعاملات بینالمللی هر بازیگر نظام جهانی را اصلاح و بهبود بخشد.
وضعیت آنارشی جهانی و الگوهای تغییر و فروپاشی نظم جهانی از نظم کهنه غربی – آمریکایی به نظم نوین شرقی – چینی، اهمیت ایمنی سیاستگذاری خارجی را افزایش داده است. ایمنی در چنین وضعیتی، میزان یا درجه گریز (فرار) سیاستگذاری از خطر شکست و ناکارآمدی را نشان میدهد.
ایمن سازی سیاستگذاری خارجی و سیاستهای خارجی به معنای عدم ریسک مطلق یا سرکوبی کامل خطر نیست. اگر یک حکمرانی توان طراحی و اجرای سیاستهای مطلقاً موفق و مطلوب را داشت، هرگز به سیاستگذاران و سیاستهای جدید نیاز نبود. در چنین فضایی از ضرورت ایمنسازی سیاستگذاری خارجی، چند الگوی ایمنسازی سیاستگذاری خارجی را مورد بررسی قرار میدهیم:
یکم – ایمنسازی سخت با الگوی پوتین: روسیه نوین از فردای شکلگیری خود در سال 1991 با میزان فزایندهای از ریسکهای حکمرانی و قدرت جهانی خود مواجه بود. این درجه خطر و افزایش آن با گسترش اتحادیه اروپا و سازمان ناتو به شرق و مرزهای روسیه سبب شد تا ولادیمیر پوتین همزمان با تعامل با غرب بهویژه آلمان در اروپا با اهرم تأمین انرژی، رویکرد سخت را در دستورکار سیاستگذاری خارجی خود قراردهد. سیاستی که پیامد انقلابها و جنبشهای اصلاحطلب یا همان انقلابهای رنگی در اغلب جمهوریهای اتحاد شوروی سابق مانند گرجستان، اوکراین و قرقیزستان بوده بهخصوص اوکراین را از وضعیت یک دولت همسو و دستنشانده مسکو به یک رقیب و دشمن ژئوپلیتیک تبدیل کرد. در چنین وضعیتی بود که پوتین برای ایمنسازی سیاستگذاری خارجی و حفظ هژمونی جهانی روسیه، تهاجم نظامی به اوکراین و گرجستان را طراحی و اجرا کرد.
تهاجم به گرجستان در سال 2008 با تصرف اوستیا و آبخازیا، سپس تهاجم به اوکراین در سال 2014 و تصرف کریمه، بخشی از الگوی ایمنسازی سیاستگذاری خارجی روسیه بود که پوتین برای اجتناب از شکلگیری انقلاب های رنگی و فروپاشی روسیه، عملیاتی کرد و سرانجام به مرحله نهایی آن یعنی تهاجم به اوکراین در 2022 منجر شد.
هدف روسیه از تهاجم فراگیر به اوکراین، پیشگیری از تقویت جریانهای ملیگرای نازی در اوکراین علیه تمامیت ارضی روسیه اعلام شده است که خود را در قالب جنگ پیشدستانه پوتین عملیاتی ساخت. اهداف و نیات پوتین از تهاجم پیشدستانه که همزمان ماهیت جنگ پیشگیرانه را نیز دارد، سرکوبی و تضعیف کامل رویکردهای ملیگرای تهاجمی علیه روسیه بود که در نهایت بر نمایش اقتدار روسیه مقابل اروپا تمرکز داشت.
تهاجم روسیه به اوکراین (جنگ پیش دستانه و پیشگرانه) را میتوان الگوی ایمنسازی سخت پوتین دانست که تلاش دارد ریسکهای سیاستگذاری خارجی راهبردی روسیه در آینده را با راهکار جنگ سخت، کاهش و سرکوب کند. این الگو در سیاست خارجی اردوغان طی چند سال اخیر با حمله نظامی به سوریه، عراق و اشغال بخشهایی از این دو کشور نیز مشاهده میشود.
دوم – الگوی نرم ایمنسازی سیاستگذاری خارجی: بسیاری از بازیگران نظام بین الملل به خصوص قدرتهای بزرگ منطقهای و جهانی برای تضمین بقا و اقتدار خود به الگوها و ابزارهای نرم متوسل میشوند.
الگوهای نرم ایمنسازی سیاستگذاری خارجی با ابزارهای گوناگون مورد بهرهبرداری قرار میگیرد. ابزارهایی که بیشتر بر اقتصاد و تجارت تمرکز داشته و طیفی از سیاستهای اقتصاد سیاسی مانند تحریم، اتحادهای اقتصادی و ... را شامل شده و بر ایمنسازی سیاستگذاری خارجی با تضعیف رقیبان در اقتصاد جهانی استوار است.
شکلگیری و ظهور ائتلافها و اتحادهای اقتصادی مانند آسهآن، اتحادیه اروپا، اکو، اوپک، شانگهای، بریکس، ایده دلارزدایی در تجارت جهانی و ... پیامد اندیشه و اهداف ایمنسازی سیاستگذاری خارجی در الگوی نرم خود با هدف نهایی تضعیف رقیبان در نظام بینالمللی است.
سوم – ایمنسازی با الگوی همآغوشی با ریسک: این الگوی ایمنسازی که از سوی قدرتهای بزرگ منطقهای و جهانی مورد استفاده قرار میگیرد، ادامه الگوی ایمنسازی نرم با ابزارهای دیگر است.
برخی روندهای سیاستگذاری از همآغوشی با ریسک به عنوان رویکرد ایمن بهره میبرند. این روند سیاستگذاری خارجی بسیاری کشورهای جهان است که در همآغوشی دولتهای گسترشگرای ژئوپلیتیک با گروهها و سازمانهای ستیزه جو، مزدور نظامی و تروریستی قابل مشاهده است.
بازیگرانی که از این الگو بهره میبرند، از جنگ نظامی دوری می گزینند و تلاش دارند از تلفیق ابزارها و سیاستهای اقتصادی با برخی تاکتیکها و اقدامات چالشبرانگیز، از شکلدهی ریسکها و تنشها استفاده کنند و سیاستگذاری خارجی خود را ایمن کنند یعنی ریسکها و تنشهای کوچک را مانع شکلگیری بحران و فاجعه در سیاست خارجی خود کنند. این الگوی ایمنسازی که مصداقی از همآغوشی با ریسک و تنش است، در سیاستگذاری خارجی ایران البته با تاکتیکها و ابزارهای خاص خود، مشاهده میشود. تهدید و عملیاتیسازی توقف نفتکشهای خارجی در خلیج فارس، تقویت انقلابیون یمن علیه عربستان و ...، حمایت از تثبیت مرزها در قفقاز جنوبی، سرنگونی پهپاد فوق پیشرفته ایالات متحده امریکا بر فراز خلیج فارس و ... ازجمله جلوههای ایمنسازی سیاست خارجی با همآغوشی با تنش است.
ایمنسازی سیاستگذاری خارجی ایران طی چند دهه اخیر با روندها و رویکردهایی از همآغوشی با تنش همراه بوده که بیشتر بر تقابل و تهدید منافع راهبردی غرب بهویژه ایالات متحده امریکا استوار بوده است.
*
جهان آشوبناک کنونی و تلاش ائتلافهای دو سوی جهان برای بسط هژمونی خود، همه ابعاد سیاستگذاری عمومی قدرتهای بزرگ جهانی و منطقهای را درگیر کرده و آرمانهایی مانند فروپاشی نظم امریکایی با ابزارهایی چون ائتلافهای شانگهای، بریکس، دلارزایی از معاملات جهانی، تهدید اروپا با قدرتنمایی روسیه در شرق این قاره و ... را تقویت کرده است که هر کدام میتواند مؤلفهای از سیاست ایمن سازی سیاستگذاری قدرتهای بزرگ شرقی محسوب شود.
ایجاد بحران یا شوک به نظام جهانی و منطقهای مانند تهاجم روسیه به اوکراین، ترکیه به سوریه و ... که به عنوان الگویی از کاهش ریسک یا گریز از خطر ژئوپلیتیک در سیاستگذاری خارجی و راهبردی توصیف و تفسیر میشود، بر ایمنسازی سخت سیاستگذاری خارجی بنیان شده است.
**
الگوی ایمنسازی سیاستگذاری خارجی ایران در تقابل با الگوی نرم اقتصادی و سیاسی غرب، بیشتر بر همآغوشی با ریسک استوار است. همآغوشی با ریسک در دور زدن تحریمها، توقیف نفتکشها، حمایت از جنبشهای مردمی ضد غربی در سراسر جهان، حضور فعال در ائتلافها و سازمانهای ضد ایالات متحده امریکا و ... که ریسکها را به تنش بدل میکند اما همچنان از تبدیل ریسکها به خطر فراگیر جنگ جلوگیری میکند.
شکلگیری و ظهور ریسکها و تنشها در سیاستگذاری ایران، اجتنابناپذیر است. به همین دلیل است که سیاستگذاران ارشد ایران به الگوی ایمنسازی سیاستگذاری خارجی با همآغوشی با ریسکها متمایل شدهاند. رویکردی که سیاست خارجی ایران را در مقابل درگیری و جنگ نظامی مستقیم با سایر قدرتهای بزرگ منطقهای و جهانی ایمن کرده است.