۲۵ شهريور ۱۴۰۲ - ۰۶:۲۴

نویسنده‌ای که برات کارش را از شهدا گرفت

بازدید:۸۸۰
اطرافش پر بود از نام شهید یک، دو، سه، ... یازده شهید در خانواده، انشایش به برادر شهیدش رفته بود، نویسندگی در حوزه دفاع مقدس برایش جذاب بود، کارش را شروع کرد، کار که به نوشتن از یک شهید مدافع حرم شهید حسین مشتاقی رسید، آرزوی چندین و چند ساله‌اش محقق شد و این یعنی شهدا مدیون کسی نیستند.
کد خبر : ۳۹۸۷۱

تا به خودش آمد دید حال و هوای خانه پر شده از عطر شهادت، ازدواج فامیلی پدر و مادر (دختر عمه با پسردایی) باعث شده بود تصاویر شهدای فامیل را در یک قاب جمع کرده بود، قاب عکسی که خبر از پرواز ۱۱ دلداده می‌دهند، اما در این میان خیره شدن به چشم‌های مظلوم یکی از آنها بدجوری دلش را به آتش می‌کشد.

 

 

 

این تصویر متعلق به برادر زینب، روح‌الله است، کسی که در هنگام شهادت ۲۴ سال سن داشت با رفتنش تعداد فرزندان خانه به پنج نفر رسید، گرچه او در سال ۱۳۶۷ به شهادت رسید اما روزی نیست که اعضای خانواده درباره‌اش صحبت نکنند. 

 

 

 

می‌گویند؛ بچه که بود شیطنت داشت، دانش‌آموز زرنگی بود دست خط خوبی داشت و انشایش عالی بود، در حالی که سن زیادی نداشت حال و هوای رفتن به جبهه سرش زده بود اما والدین راضی به این رفتن نبودند با هزار دردسر راهی و عضو سپاه لشکر سیدالشهدا شد، اصالتش فیروزکوهی و ساکن فریدونکنار بود.

روح‌الله تا اواخر جنگ در بیشتر عملیات‌ها در کنار شهدایی همچون شهید چمران حضور داشت، چندین بار مجروح شد، حتی یک بار که تیر به سرش برخورد کرده بود، پزشکان ناامیدانه می‌گفتند اگر عملش کنیم ذهنش دچار عقب‌ماندگی خواهد شد، اینجا بود که مادر با توسل به ائمه اطهار براش معجزه خواست و او نجات یافت اما باز هم راهی شد.

روح الله بابکی سرانجام در عملیات عقب‌نشینی سقوط فاو با اصابت ترکش تانک شهید شد البته به گفته دوستانش پیکرش مفقود و سرانجام بعد از ۱۰ سال چشم انتظاری به خانه بازگشت.

گفته شده شهید روح‌الله در کنار اینکه ولایت‌پذیری بالایی داشت، در صورت مشاهده بی‌عدالتی‌ها انتقاد میک‌رد و در وصیت‌نامه خود بر لزوم تحقق عدالت در دادگاه‌ها و اصلاح اوضاع آنها تاکید داشت.

خانواده زینب ۱۰ شهید دیگر نیز تقدیم انقلاب کرده‌اند، شهدایی که همه نوه‌های کربلایی محمدقلی بودند، کسی که طی سفر به کربلا از امام حسین (ع) خواسته بود پس از بازگشت از این سفر چشمش به گناه آلوده نشود، او سرانجام نابینا شد اما تمام کارهایش را خودش انجام می‌داد، این ۱۱ شهید از نسل چنین انسانی هستند.

زینب بابکی نیز خواهر شهید روح‌الله بابکی متولد سال ۱۳۶۲ است، انشایش به برادرش رفته و همیشه دلش می‌خواست در حوزه دفاع مقدس نویسندگی کند، البته می‌دانست که این کار ساده نیست، در دوره دانشجویی‌اش موفق به چاپ یک رُمان به نام "تبعیدی از بهشت" شد، اما آرزویش چاپ کتابش در حوزه دفاع مقدس بود.

از این رو طی تعامل و همکاری با مجموعه حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس مازندران باهدف روایت ماجرای سال ۱۳۶۰ در جنگل‌های مازندران، کتاب یکی از سردارانی که در لشکر عملیات و جبهه شمالی کشور فعالیت داشت را نوشت.

بعد از آن طی مصاحبه با خانم فرخنده قلعه‌نوخشتی که پرستار دفاع مقدس و اهل خرمشهر بود و بعدها با جانباز قائمشهری ازدواج کرد با نام " جنگ فرخنده" به چاپ رساند که سومین جلد آن در حال چاپ است.

زینب بابکی همچنین کتاب‌هایی همچون؛ "شهید بردبار" فرمانده تخریب لشکر، کتاب "شهید مشتاقی" مدافع حرم، کتاب "سردار رستمیان"، کتاب "آقای جعفری" جانباز دادستانی که در گذشته طلبه بود در راستای روایت تاریخ شفاهی خاطرات لشکر ۲۵ کربلا را به رشته تحریر درآورد.

 

اما همزمان با نگارش یکی از کتاب‌ها برایش معجزه‌ای رقم خورد، معجزه‌ای که سال‌ها منتظرش بود، او تا قبل از نویسندگی این کتاب شغل ثابتی نداشت، روی پروژه‌هایی در حوزه نویسندگی کار می‌کرد. 

تا اینکه یک روز که در حال بستن فایل کتاب شهید مدافع حرم نکایی شهید مشتاقی بود، در حالی که تصویر این شهید روی صفحه یارانه‌اش را مشاهده می‌کرد، در آزمون دبیری در رشته زیست‌شناسی بعد از ۱۲ سال چشم انتظاری شرکت کرده بود و به ناچار باید بین شهرهای سوادکوه بلده نور و نکا یکی را را انتخاب می‌کرد.

زینب رو به تصویر شهید کرد و گفت؛ حسین آقا شما اهل نکا هستید، من شهر نکا را انتخاب می‌کنم و از شما می‌خواهم کمکم کنید تا علاوه بر قبولی در آزمون در شهر نکا پذیرفته شوم چرا که به فریدونکنار نزدیک‌تر است.

اردیبهشت ماه سال ۱۳۹۹ بود، از آموزش و پرورش با زینب خانم تماس گرفته شد که مدارکت را بیاور و او درست سالروز شهادت شهید مشتاقی مدارکش را برد و حکم قبولی را گرفت، پس از آن با دسته گلی به مزار این شهید رفت و بابت این معجزه زیبا از او تشکر کرد.

 

این نویسنده که اکنون دبیر زیست‌شناسی است و کارهای انتقالی‌اش برای تدریس در شهر خودش نیز انجام شده معتقد است که شهدا مدیون کسی نمی‌ماند هر کسی کوچک‌ترین قدمی برایشان بر دارد بی‌جواب نخواهد ماند.

 

از طرفی تاکید دارد که خود شهدا باید بخواهند نخواهد هیچ‌وقت نمی‌توان برایشان کاری کرد، کتاب شهید حسین بهرامی چند سالی است که تمام نشده و نیازمند نگاه این شهید بزرگوار است.

منبع/فارس

 

 

 

21111س

اشتراک گذاری:
گزارش خطا
ارسال نظر
تازه‌ها
پربیننده‌ها پربحث‌ها