آخرین اخبار
۲۴ شهريور ۱۴۰۲ - ۱۵:۵۵
بازیگران اصلی دومینوی کودتاها به منفع مشترک رسیده اند

رد پای ترکیه و روسیه در کودتاهای آفریقا

بازدید:۵۴۳
رامین فخاری در یادداشتی می نویسد: از میان حداقل ۲۴۲ نظامی موفقی که از سال ۱۹۵۰ رخ داده آفریقا با ۱۰۶ کودتا بیشترین تعداد کودتا را در جهان  را به خود اختصاص داده است. باید به این مسئله اشاره کرد که کودتاهای جدید عمدتاً در کشورهای فرانسوی‌زبان که قبلاً مستعمره فرانسه بوده‌اند و نفوذ فرانسه در آنها بیشتر است رخ‌داده است.
کد خبر : ۳۹۷۸۳

 کمربند کودتا کشورهای آفریقایی را دربرگرفته است و یک خط متشکل از کشورهای سودان، چاد، نیجر، مالی، گینه و بورکینافاسو کشورهایی بودند که طی دو سال گذشته با کودتا مواجه شده‌اند. همچنین کشور گابن نیز اخیراً دچار یک کودتا شد.

 

 

 

از میان حداقل 242 نظامی موفقی که از سال 1950 رخ داده آفریقا با 106 کودتا بیشترین تعداد کودتا را در جهان  را به خود اختصاص داده است. باید به این مسئله اشاره کرد که کودتاهای جدید عمدتاً در کشورهای فرانسوی‌زبان که قبلاً مستعمره فرانسه بوده‌اند و نفوذ فرانسه در آنها بیشتر است رخ‌داده است.

 

 

 


در قاره آفریقا تاکنون "سودان" با ۱۷ کودتا "چاد" با ۷ کودتا "نیجر" با هشت کودتا "نیجریه" با هشش کودتا  ثبات در "مالی" با هشت کودتا "گینه بیسائو" با نه کودتا "سیرالئون" با ۱۰ کودتا  "غنا" با ۱۰ کودتا  "بروندی" با ۱۱ کودتا "کامرون" با نه کودتا بیشترین تعداد کودتا را تجربه کرده‌اند. در کمربند کودتا که از سودان تا نیجر است و اخیراً گابن نیز به آن اضافه شده در سه سال گذشته هشت کودتا رخ داده است.

در ۲۶ ژوئیه 2023 رئیس‌جمهور "محمد بازوم" رئیس‌جمهوری "نیجر" از سمت خود برکنار و محبوس شد و رهبران نظامی کودتا "بازوم "را در اتاقی در محوطه ریاست‌جمهوری محبوس کرده‌اند در ۳۰ اوت 2023 دوره ریاست‌جمهوری "علی بونگو" در گابن با یک کودتا به پایان رسید.

اکثر کودتاهایی که در سه سال گذشته در آفریقا انجام‌ شده توسط افسران جوان‌تر انجام‌شده و عموماً بدون خون‌ریزی بوده و با استقبال‌های مردمی نیز مواجه شده است. در دو کودتای اخیر در نیجر و گابن این مورد مشابه بوده است.

دو کشور از این کودتاها بیشترین سود را می‌برند 

روسیه: 

کشور اول روسیه است؛ زیرا با توجه ‌به حمایت غرب از اوکراین در جریان جنگ، این کشور سعی دارد از طریق قاره آفریقا منافع فرانسه را در این قاره محدود کند و یک ابزار فشار در راستای سلب حمایت فرانسه از اوکراین در جریان جنگ داشته باشد. علاوه بر این باتوجه‌به این‌که نظم جهانی در حال تغییر است این موضوع محیط مناسبی را برای افزایش تسلط روسیه در کمربند کودتاها ایجاد کرده است و برخی از تحلیلگران، روسیه را به‌عنوان شریک کودتاها معرفی می‌کنند. باتوجه‌به این‌که ایالات متحده به دنبال رقابت استراتژیک با چین است ظرفیت این کشورها برای حضور در قاره آفریقا پیدا کرده و الزامات استراتژیک این کشورها  از فهرست اولویت‌های آمریکا حذف شده و این مسئله زمین را برای حضور روسیه در قاره آفریقا بیشتر کرده است. روسیه  در راستای رقابت‌های خود واقعاً و عقب راندن کشورهای اروپایی ازجمله فرانسه بر کمربند کودتا که کشورهای فرانسوی‌زبان را شامل می‌شوند تمرکز کرده است.

در برخی از گزارش‌ها آمده که چند روز پس از کودتای ژوئیه در نیجر یک فرد مرتبط با ارتش روسیه  وارد این کشورها شده و از چند سایت نظامی دیدن کرده است و یک هفته پیش از آن نیز دروس مرتبط با گروه نظامی واگنر در مالی حضور داشتند. باید افزود که در کشور مالی یک دولت نظامی همسو با دولتی که در نیجر کودتا کرده است حضور دارد. در هفته‌های منتهی به کودتای ۳۰ اوت در "گابن" تحریکات یک فرد مرتبط با روسیه بین روسیه و تأسیسات نظامی "کشور گابن" توسط سرویس‌های امنیتی غرب رصد شده است و در مالی دو نفر در ارتباط با گروه واگنر در زمان نزدیک به کودتای نیجر فرودگاه مسکو را به سمت این کشور ترک کردند و نتیجه کودتاها براین‌اساس شکل‌گرفته که دولت‌های مورد حمایت کرملین در جریان کودتا بر سرکار آمده‌اند.
 
ترکیه:

کشور دوم که از جریان کودتاهای آفریقا سود می‌برد ترکیه است که در جریان یک دهه گذشته و با روی کار آمدن حزب عدالت و توسعه بیشترین حضور را در قاره آفریقا داشته است. حزب عدالت و توسعه یک رویکرد مرکانتیلیستی  در قاره آفریقا داشته است. به طور مثال در جریان ناآرامی‌های لیبی نیروهای نظامی ترکیه وارد لیبی شدند و با حمایت از دولت این کشور حضور نظامی  ترکیه را در لیبی تثبیت کردند. سپس ترکیه توانست نفت ارزان‌قیمت را از لیبی وارد و کالاهای خود را به لیبی صادر کند. 

در سومالی نیز ترکیه یک رویکرد مشابه داشت و به دلیل این‌که سومالی درگیر گروه نظامی الشباب بود در ابتدا نظامیان ترکیه وارد سومالی شدند و یک پایگاه نظامی که بزرگ‌ترین پایگاه نظامی ترکیه در بیرون از خاک خودش بود را در سومالی تأسیس کردند و به نظامیان سومالی آموزش‌های نظامی دادند. سومالی به‌این‌ترتیب توانست گروه تروریستی الشباب را سرکوب کند؛ اما میزان صادرات ترکیه به سومالی پس از حضور نظامی ترکیه در سومالی تقریباً هفتاد برابر شد.

اما حضور نظامی ترکیه در قاره آفریقا تنها به این کشور محدود نمی‌شود و ترکیه و قطر از یک‌سو و عربستان سعودی، مصر، رژیم صهیونیستی، فرانسه و یونان از سوی دیگر در دو قطب‌بندی مختلف در دریای مدیترانه در حال رقابت‌های ژئوپلیتیک هستند و حضور ترکیه در قاره آفریقا به حساسیت فرانسه و مصر منجر شده است. ترکیه و فرانسه در قاره‌ی آفریقا دارای رقابت‌های ژئوپلیتیک هستند و ترکیه سعی دارد از طریق ترویج و گسترش اسلام‌گرایی در قاره آفریقا و حمایت از گروه‌های نظامی حضور فرانسه را در قاره آفریقا محدود کند و حضور خودش را در قاره آفریقا تثبیت کند که در رابطه ‌با کودتای نیجر نیز این مسئله  مشهود است؛ اما عمده رقابت ترکیه و فرانسه در شمال غربی آفریقاست. باید گفت که مشارکت فرانسه در مستعمرات سابقش  که هم‌اکنون در کمربند کودتاها قرار دارند نمی‌تواند شکاف حضور ایالات متحد آمریکا را  پر کند و ترکیه با استفاده از قدرت نرم خود به توانسته است به‌خوبی به احساسات ضدفرانسوی در این کشورها دامن بزند و حضور فرانسه را در قاره آفریقا محدود کند. یک موضوع دیگر این است که ترکیه توانسته است به‌واسطه کودتاها و ناامنی در قاره آفریقا در سال‌های اخیر مقادیر زیادی سلاح به این کشورها بفروشد و صنعت اسلحه‌سازی خود را توسعه بدهد.

نکته دیگر دررابطه‌با این دو کشور این است که با وجود این‌که ترکیه در لفظ از اوکراین حمایت کرده و حتی به این کشور در جریان جنگ پهپاد فروخته است؛ اما ترکیه بیشترین سود را در جریان جنگ اوکراین برده است و به دلیل این‌که به یک واسطه برای فروش منابع انرژی روسیه به اروپا مبدل شده و همچنین توانسته به‌عنوان یک هاب در زمینه فروش غلات و محصولات کشاورزی روسیه و اوکراین به سراسر جهان مخصوصاً آفریقا مبدل شود یک اتحاد بین دو کشور شکل‌گرفته است. این مسئله می‌تواند به تحولات آفریقا نیز تسری پیدا کند. 

نکته دیگر این است که در کشور لیبی نیز گروه واگنر حضور دارد و علاوه بر گروه واگنر ترکیه نیز در کشور لیبی حضور دارد. علاوه بر این مسئله در دست‌گرفتن فروش غلات نیز نفوذ ترکیه در قاره آفریقا را گسترش داده است و به نظر می‌رسد که یک همگرایی و یک مشارکت استراتژیک بین ترکیه و روسیه در قاره آفریقا شکل‌گرفته است.

البته باید به این مسئله نیز اشاره کرد که کنشگری روسیه و ترکیه در قاره آفریقا در راستای تامین منافع اقتصادی و تامین منافع ملی خودشان است و اگر از عینک یک تبعه روس و یا یک تبعه ترک به این موضوع نگاه کنیم این مسئله از دیدگاه آنها جنبه منفی ندارد و یک عمل قهرمانانه در راستای تامین منافع ملی کشورشان است و اگر از عینک یک تبعه فرانسوی به این موضوع نگاه کنیم دخالت ترکیه و روسیه در قاره آفریقا یک ضدارزش محسوب می‌شود. 

تحلیل حضور ترکیه و روسیه در قاره آفریقا در جایی که فعلاً ایران در آن حضور نظامی و امنیتی ندارد و یا دچار تضاد منافع با طرفین درگیری نیست، در راستای برسی تحولات قاره آفریقا و نه در راستای روس ستیزی و ترک ستیزی انجام می‌گیرد، اما باید به این مسئله اشاره کرد که قاره آفریقا قاره‌ای است که هم اکنون ترکیه، چین، روسیه سعی می‌کنند در آن حضور فعال داشته باشند و نمی توان از حضور ایران در این قاره غافل شد. حضور بخش اقتصادی ایران و حضور فعال‌تر دستگاه دیپلماسی ایران در این قاره نیز می‌تواند متضمن تامین منافع ملی ایران باشد.

اشتراک گذاری:
ارسال نظر
پربیننده‌ها پربحث‌ها