یکی از اصلیترین ابزارهای ایالات متحده آمریکا برای سیطره بر اقتصاد بینالملل و تحکیم پایههای سلسله مراتب دستوری واشنگتن در جهان، واحد پول این کشور یعنی دلار بوده که بارها در جنگ اقتصادی علیه واحدهای ملی ناهمسو نیز به کار رفته و میرود. از این رو کشورهایی مانند ایران میکوشند با استفاده از سیاستها و روشهای گوناگون از زیر فشار دلار رهایی یابند؛ ضرورتی که اینک مورد توجه و تاکید بیشتری قرار گرفته است.
رهبر معظم انقلاب در سخنرانی نخستین روز سال در حرم مطهر رضوی با اشاره به وابستگی اقتصاد کشور به دلار به عنوان نقطه ضعفی مهم تصریح داشتند: برخی کشورهایی که مورد تحریم غرب قرار گرفتند با قطع وابستگی خود به دلار و کار کردن با پولهای محلی، وضع بهتری پیدا کردند که ما نیز باید همین کار را انجام دهیم.
تاکید مکرر رهبر انقلاب بر دلارزدایی، ضرورتهای این مهم را بیش از هر زمان دیگری روشن میسازد تا راههای دستیابی به آن به یکی از ریلگذاریهای اصلی اقتصاد کشور تبدیل شود. به همین دلیل اداره کل پژوهش ایرنا پروندهای را با عنوان «دلارزدایی؛ ضرورت یا انتخاب؟» گشوده و نظر کارشناسان را در این زمینه جویا شده است.
آمریکا در مقابل انتشار یک کاغذ به عنوان ۱۰۰ دلاری که ظاهرا ۴۰ سنت خرج انتشارش میشود، میتواند ۹۹ دلار و ۶۰ سنت بقیه آن خرج کند و قادر است که کالا وارد کند؛ یعنی در مقابل چاپ کاغذ کالا وارد میکند
متن پیش رو حاصل مصاحبه با «حسین راغفر» استاد اقتصاد و عضو هیات علمی دانشگاه الزهرا است. در ادامه متن این گفتوگو را میخوانیم؛
- مختصات و شرایط اقتصادی که در آن به سر میبریم چیست که اقتضای آن دلارزدایی است؟
اول باید ببینیم منظور شما از دلارزدایی چیست؟ ببینید اقتصاد دلاری یعنی اقتصادی که مبنای پولی آن یا به دلار متصل باشد یا اینکه با دلار انجام گیرد. بنابراین اگر منظور از دلارزدایی در اقتصاد ایران، سیاستی است که دولتها در ۳۵ سال بعد از جنگ انتخاب کرده و اقتصاد را به اینجا رسانده که باید اینگونه گفت این سیاست دلارزدایی ابتدا میبایست به تقویت پول ملی اهتمام میورزید. در صورتی که مشاهده میکنیم حتی در بعضی از فعالیتها نهادهای حافظ امنیت ملی و اقتصادی کشور، پول ملی خودمان را قبول ندارند. برای نمونه در جاهایی مانند وزارت امور خارجه و بانک ملی در قبال خدماتی که ارائه میکنند، گفته میشود که باید یورو پرداخت شود. البته آنها مدعی هستند بانک مرکزی به آنها گفته که حاضر نیست در مقابل ریالی که دریافت میکنند معادل ارز تعهد کنند. بنابراین باید در وهله نخست این تضعیف پول ملی که در مدت سه دهه گذشته انجام گرفته اصلاح شود. تقویت پول ملی یکی از عوامل اصلی دلارزدایی است زیرا وقتی پول ملی تقویت شود، مردم به آن اعتماد میکنند و گرایشی برای تبدیل پول ملی به ارزهای خارجی از جمله دلار نخواهند داشت. نتیجه اینکه مساله دلارزدایی را باید از اصلاح سیاستهای داخلی شروع کنیم.
- حرکت به سمت دلارزدایی در مقطع فعلی آیا محرکی درونی دارد یا همراهی با روندی جهانی است که به خصوص از سوی قدرتهای شرقی و اقتصادهای نوظهور دنبال میشود؟
در این مورد باید به منافع ملی توجه کرد. طبیعتا مساله ما تنها دلار نیست. مساله این است که آیا اقتصاد ملی ما قادر به خلق ارزش است؟ چرا که در این صورت میشود گفت میتواند به تقویت پول ملی کمک کند. مشکل اساسی در اقتصاد ما این است که تولید نداریم و اینها بیشتر شبیه به شعار است که ما مثلا دلارزدایی کنیم. منظور از دلارزدایی در اینجا سلطه دلار است. البته سلطه دلار در اقتصاد جهانی یک مساله بسیار واقعی است که طی دههها شکل گرفته و قدرت فوقالعادهای به اقتصاد آمریکا داده است که در مقابل انتشار یک کاغذ به عنوان ۱۰۰ دلاری که ظاهرا ۴۰ سنت خرج انتشارش میشود میتواند ۹۹ دلار و ۶۰ سنت بقیه آن خرج کند و قادر است که کالا وارد کند؛ یعنی در مقابل چاپ کاغذ کالا وارد کند.
این روند و تقاضا برای آن کاغذ در بازارهای جهانی مشهود است از جمله در اقتصاد پول ایران؛ در آمریکا کاغذ چاپ میکنند اینجا مردم جلوی بانکها صف میکشند. مردم با اشتیاق کاغذ میخرند. علت این اشتیاق در واقع تضعیف پول ملی است و اینکه مردم میکوشند که پول ملی خود را تبدیل به یک کاغذی کنند که در جهان اعتبار دارد. بنابراین برای اینکه گرایش مردم را در داخل تغییر دهیم باید به تقویت پول ملی کمک کنیم چون تغییری که برای ارز در بازار وجود دارد نوعاً به خاطر این است که مردم احساس میکنند پول ملی آنها روز به روز ارزش خود را از دست میدهد علت آن هم سیاستهای خود حاکمیت است.
اگر قرار باشد دلارزدایی در اقتصاد جهانی صورت گیرد اما در ایران هیچ اقدام جدی برای تقویت پول ملی نشود هیچ فایدهای نخواهد داشت چرا که دلارزدایی از این جهت امتیاز دارد که در واقع تقاضا برای دلار کم میشود
- دلارزدایی چه مزیتهایی برای اقتصاد ایران به همراه دارد؟
اگر قرار باشد دلارزدایی در اقتصاد جهانی صورت گیرد اما در ایران هیچ اقدام جدی برای تقویت پول ملی نشود هیچ فایدهای نخواهد داشت چرا که دلارزدایی از این جهت امتیاز دارد که در واقع تقاضا برای دلار کم شود و جای آن قطعا یک پول دیگری برای مناسبات جهانی استفاده شود؛ از جمله آنها میتواند یورو باشد یا میتواند ارزهای دیگر مثل یوان باشد. البته این روند هیچ امتیازی برای اقتصاد خُرد ما نخواهد داشت مگر اینکه پول ملی ما تقویت شود. آن وقت در مقابل هر ارز خارجی دیگر میتواند معنای دلارزدایی در حکم کاهش سلطه اقتصاد آمریکا بر اقتصاد جهانی را نشان دهد. شواهدی هم برای آن وجود دارد که به عنوان مثال میبینیم عربستان با چین معامله بزرگی براساس یوان منعقد میکند اینها میتواند روی تقاضا برای دلار در بازار جهانی تاثیر بگذارد یعنی اقتدار سیاسی و اقتصادی آمریکا را تضعیف کند.
- آیا دلارزدایی مانع از ریزش ارزش پول ملی کشورمان خواهد شد؟
ارزش پول ملی در ایران بستگی به دلارزدایی در روابط بینالملل ندارد. ارزش پول ملی ما به تولید و ظرفیتهای تولید داخلی مرتبط است و آن هم نه تنها تولید نفت و گاز و منابع طبیعی بلکه تولیدی که در آن نقش فناوری و نقش نیروی انسانی بسیار برجسته است. از این جهت، صرفا با دلارزدایی ما نمیتوانیم امیدوار باشیم که پول ملی ما تقویت شود.
- آیا دلارزدایی تنها در حوزه تجارت مطرح است؟
پیامدهای دلارزدایی روی اقتدار آمریکا در اقتصاد جهانی و به تبع آن بر روی نفوذ سیاسی آمریکا در کشورهای دیگر دنیا قطعا بسیار موثر است به همین دلیل آمریکاییها نسبت به این مساله بسیار حساس هستند.
سقوط دلار یا کاهش ارزش دلار یا خروج دلار از این سلطهای که دارد و تبدیل آن به یک پول متداول، کاهش نفوذ سیاسی آمریکا را به دنبال خواهد داشت و به دنبال آن قطعا روی سلطه اقتصادی آمریکا در جهان اثر منفی دارد. افول اقتصاد آمریکا به معنای افول اقتصاد غرب تلقی خواهد بود و به نظر میرسد که پیامدهای آن بسیار فراتر از حوزه اقتصاد است. بستگی دارد که کشورهایی که متاثر از سلطه آمریکا بودند تا چه حد از این افول ارزش دلار در مناسبات بینالمللی بتوانند منتفع شوند اما به تنهایی آنها نمیتوانند از این دستاورد بهرهای ببرند.
- دلارزدایی یک انتخاب است یا ضرورت؟
ارزهای دیجیتال به نظر یک موضوع مشکوکی است. آن چیزی که مسلم است، این است که دولت آمریکا و نظام اقتصادی آمریکا پشت این ارزهای دیجیتال هستند و اگر قرار شود که منافعی از این جهت نصیب کشوری شود آنها قطعا روی این مساله مداخله خواهند کرد
دلارزدایی به یک معنا دارای ضرورت است به ویژه برای کشورهایی مثل ایران؛ منتهی این مساله نیازمند الزاماتی است و به نظر هم نمیرسد که در شرایط کنونی مثلا با صرف عضویت در بریکس بتوان به این مهم دست یافت. دلارزدایی به معنای این است که کشورها حاضر باشند در مناسبات اقتصادی خود به جای دلار از ارزهای دیگر استفاده کنند. این الزام را چینیها آغاز کردند اما پیامدهای آن را برای اقتصاد خودشان و واکنشهای آمریکا را شاهد هستند و میدانند و اطلاع دارند. از سوی دیگر چینیها نسبت به دیگر کشورها بیشتر منتفع هستند، اما به الزامات تلافیجویانه آمریکا هم واقفند. به همین دلیل سعی میکنند خود را با تقاضاهای آمریکا تطبیق بدهند تا خصومت را و فشارهای آمریکا نسبت به اقتصاد خود بکاهند.
شما در بریکس کشورهایی دارید که اینها سیاستهای خارجی و اقتصادیشان با ما بر اساس فشارهای آمریکا تنظیم میشود مثل هند و در خیلی از موارد سایر کشورهایی که با ما مناسبات اقتصادی دارند به شدت متاثر از تحریمهای آمریکا هستند و بنابراین آنها حاضر نیستند که در مقابل فشارهای آمریکا برای تامین منافع ملی ما مقاومت کنند. آنها تا الان نشان دادند اینطوری نبوده است، بنابراین این خیلی امیدواری خوشبینانهای است که در شرایط کنونی و کوتاهمدت تاثیر تعیین کنندهای بر اقتصاد ما داشته باشد.
- تا چه میزان دلارزدایی ممکن است و دورنمای تلاشهای کنونی در سطح اقتصاد ملی و بینالمللی در این مسیر چیست؟
دلار زدایی قطعاً اتفاق خواهد افتاد این منتهی یک زمان نسبتاً طولانی را طی خواهد کرد، حداقل ممکن است ۲۰ سال طول بکشد.
- راهکارهایی مانند استفاده از ارزهای دیجیتال تا چه حد مسیر دلارزدایی را هموار میکند؟
ارزهای دیجیتال به نظر یک موضوع مشکوکی است. آن چیزی که مسلم است، این است که دولت آمریکا و نظام اقتصادی آمریکا پشت این ارزهای دیجیتال هستند و اگر قرار شود که منافعی از این جهت نصیب کشوری شود آنها قطعا روی این مساله مداخله خواهند کرد و احتمالا با دستکاری در ارزش این ارزهای دیجیتالی میتوانند به بعضی کشورها ضربه بزنند. بنابراین به این ارزهای دیجیتال خیلی خوشبین نیستم.
اما مساله اصلی تولید در کشور است و بعد از آن، بحث امنیت تولید در حوزه تولید صنعتی نه تولید نفت و منابع طبیعی است. وقتی به تولید صنعتی با نگاهی به آینده فناوری بهخصوص صنایع و فناوری نوظهور توجه کنیم و بتوانیم در بازارهای جهانی فرصت رقابت داشته باشیم، در این صورت میتوان گفت ارزش پول ملی ما قطعا تقویت خواهد شد اما با شرایط کنونی این امکان وجود ندارد. بنابراین به نظر میرسد که اقتصاد ما متاسفانه دچار یک مشکلان جدی است که باید از آنها خارج شود. وضعیت اقتصاد کنونی مبتنی بر دلالی و سفتهبازی است که میبایست از این وضعیت، خارج و وارد یک وضعیت تولیدی محصولات قابل رقابت در سطح جهانی شویم.
منبع: ایرنا