به گزارش صد آنلاین ، به نظر میرسد داستان ماجراجوییهای جمهوری آذربایجان در قفقاز بعد از سپتامبر ۲۰۲۰ و جنگ دوم قرهباغ هر روز ابعاد گستردهتری پیدا میکند. طی هفتههای گذشته تصاویر و ویدئوهای زیادی از تحرکات معنادار امنیتی باکو در قالب انتقال تجهیزات نظامی جمهوری آذربایجان به مناطق مرزی با ارمنستان منتشر شده است که دوباره سناریوی احتمالی وقوع جنگ نظامی گسترده را پررنگ میکند.
هرچند پاییز سه سال پیش تاکنون درگیری گاه و بیگاه مرزی بین ارمنستان و آذربایجان روی داده و همچنان هم ادامه دارد اما این دور بیسابقه از تحولات و تحرکات نشان از برنامه الهام علیاف برای تغییر ژئوپلیتیک منطقه قفقاز جنوبی با تحمیل دالان موهوم و جعلی زنگهزور به ایروان و نیز تهران دارد.
بهخصوص آنکه جیحون بایراموف، وزیر امور خارجه جمهوری آذربایجان، پنجشنبه گذشته در مصاحبهای با خبرگزاری آزرتاک و روزنامه مجارستانی Magyar Demokrata در چارچوب سفر رسمی خود به این کشور (مجارستان) صراحتا از جدیت باکو برای اجراکردن این کریدور سراسر جعلی و موهوم (زنگهزور) در سال آتی میلادی خبر داد. البته بایراموف تلاش داشت با برخی دادهسازی و آمارسازیها، توجیهی برای تحمیل این دالان که موجب قطع مرزهای مشترک جمهوری اسلامی ایران و جمهوری ارمنستان و حصر ژئوپلیتیک این کشور (ارمنستان) میشود، پیدا کند، کمااینکه سکاندار سیاست خارجی جمهوری آذربایجان عنوان داشت «با بهرهبرداری از کریدور (جعلی و موهوم) زنگهزور حملونقل بار از طریق کریدور میانی سالانه پنج تا هشت میلیون تن افزایش خواهد یافت».
«کریدور میانی» یا Middle Corridor، مسیر حملونقل زمینی و دریایی بینالمللی چندوجهی است که از جنوب شرق آسیا و چین آغاز میشود و از طریق قزاقستان تا حدی ازبکستان و ترکمنستان و از طریق دریای خزر و آذربایجان و گرجستان تا دریای سیاه امتداد دارد. با توجه به این نکته بایراموف این را هم گفت که «کریدور زنگهزور یکی از عناصر مسیر حملونقل شرق به غرب است» که بهنوعی از تقلای او با هدف تلطیف فضا و بهنوعی راضیکردن ایروان و تهران در همراهی با باکو برای احداث این کریدور جعلی و موهوم حکایت میکند، خاصه آنکه سکاندار سیاست خارجی آذربایجان در مصاحبهاش به این نکته هم اشاره داشت که «این دالان نهتنها برای آذربایجان و ارمنستان بلکه برای سایر کشورها نیز مفید است» که قطعا روی سخنش با ایران است که مهمترین و جدیترین مخالف احداث این دالان است.
بااینحال بایراموف در گفتوگویش اعتقاد دارد که «افتتاح کریدور زنگهزور، یعنی ارتباط بدون مانع میان بخش اصلی آذربایجان و جمهوری خودمختار نخجوان، این بخشی از بیانیه سهجانبه است که در نوامبر به امضای رهبران آذربایجان، روسیه و ارمنستان رسید». البته وزیر امور خارجه جمهوری آذربایجان در ادامه مصاحبه لحن مثبت خود را کنار میگذارد و به سمت تهدید تغییر فاز میدهد، چنانی که بایراموف تأکید داشت «ارمنستان درخصوص افتتاح کریدور زنگهزور موضعی غیرسازنده اتخاذ کرده است». با این جمله، رئیس دستگاه دیپلماسی آذربایجان سراغ یک کلیدواژه رفت و از «پلن B» مدنظر باکو در صورت امتناع ایروان برای احداث این دالان جعلی گفت و تصریح کرد که «برای ما، این پروژه حتی بدون مشارکت ارمنستان اجرا خواهد شد؛ اما در این صورت، ارمنستان بهسادگی از ذینفعان نخواهد بود». به گفته بایراموف، باکو قصد دارد تا سال ۲۰۲۴ تمام اقدامات لازم برای راهاندازی کریدور جعلی و موهوم زنگهزور در خاک خود را به پایان برساند.
علاوه بر آنچه وزیر خارجه جمهوری آذربایجان در این مصاحبه ادعا کرد، او جمعه گذشته نیز در دیدار با سفرای کشورهای خارجی مقیم باکو، در اظهاراتی توپ را در زمین ایروان انداخت و مدعی شد که ارمنستان برای «ماجراجویی بعدی» در منطقه آماده میشود. در این خصوص بایراموف عنوان داشت که «ارمنستان خندقهای جدید حفر میکند، استحکامات دفاعی تشکیل میدهد و پرسنل و تجهیزات را برای ماجراجویی نظامی بعدی خود جمعآوری میکند». وزیر خارجه جمهوری آذربایجان در ادعای دیگری هم به این نکته ورود کرد که «ارمنستان درحال خروج از تمامی توافقهای از پیش حاصلشده است و هدف ارمنستان حفظ تجزیهطلبی در اراضی جمهوری آذربایجان است». بایراموف همچنین گفت که «ضروری است تا تدابیر مناسبی برای جلوگیری از وقوع رفتارهای غیرمسئولانه از سوی ارمنستان اتخاذ شود».
از تأکید مجدد بر خط قرمزها تا هشدار به باکو
درحالیکه پیرو مواضع مقامات باکو و نیز تحرکات نظامی آذربایجان در مناطق مرزی، امکان وقوع درگیری نظامی با هدف تحمیل دالان موهوم و جعلی زنگهزور به ارمنستان تقویت میشود، مجددا تهران بر خطوط قرمز خود دال بر مخالفت با هرگونه تغییر ژئوپلیتیک منطقه قفقاز جنوبی و قطع مرزهای ارمنستان و ایران تأکید کرد؛ این را سیدابراهم رئیسی در گفتوگوی تلفتی دیروز شنبه با نیکول پاشینیان، نخستوزیر ارمنستان عنوان کرد. به گفته معاون سیاسی دفتر رئیسجمهور، رئیسی همچنین مطرح کرده است که «غیر از فرمت ۳+۳، همکاری با هر بیگانه، اجرای رزمایش با آنها و سفرهای مشکوک فقط اوضاع را پیچیده میکند. لذا ایران آماده هرگونه کمک به دو طرف برای حلوفصل موضوع است». این دومین تماس تلفنی رئیسی با پاشینیان در سه ماه گذشته است.
در سوی دیگر هم آنطورکه دفتر نخستوزیری ارمنستان طی بیانیهای از گفتوگوی نخستوزیر این کشور و رئیسجمهور ایران درباره روابط دوجانبه و کاهش تنشها در منطقه قرهباغ گزارش داده، گویا در این تماس مسائل مربوط به منطقه (قفقاز) از جمله بدترشدن بحران انسانی در منطقه ناگورنو - قرهباغ به دلیل محاصره غیرقانونی کریدور لاچین، تجمع نظامیان جمهوری آذربایجان در منطقه ناگورنو - قرهباغ و افزایش تنشها در مرز ارمنستان – آذربایجان، بهطور ویژه مورد توجه و بحث دو طرف قرار گرفت. دفتر نخستوزیری ارمنستان اعلام کرد که پاشینیان دوباره بر تعهد نسبت به توافقهای پراگ در ششم اکتبر ۲۰۲۲ و بروکسل در ۱۴ می۲۰۲۳ و رویکرد حلوفصل تمامی مسائل، منحصرا از طریق شیوههای دیپلماتیک و فضایی سازنده تأکید کرد.
نخستوزیر ارمنستان همچنین برای مذاکرات فوری با رئیسجمهور آذربایجان و کاهش تنشها اعلام آمادگی کرد. در کنار این تماس تلفنی و تأکید رئیسی بر خطوط قرمز تهران و همزمان با تشدید تنشها در منطقه قرهباغ و قفقاز جنوبی، برخی منابع خبری در شبکههای اجتماعی از ارسال پیام جدی ایران به جمهوری آذربایجان سخن گفتهاند. مهر دراینباره نوشته که همزمان با تشدید تنشها در منطقه قرهباغ و قفقاز، انتشار خبرهای ضدونقیضی از سوی منابع منطقهای درخصوص احتمال وقوع جنگ، برخی مراجع خبری از جمله اکانت خبری - تحلیلی «گزارش جنگ قفقاز» در شبکه اجتماعی ایکس مدعی شده است که تهران از طریق تماسهای دیپلماتیک و جلسات مختلف به باکو برای خویشتنداری در صورت حمله به منطقه سیونیک در مجاورت مرز ایران هشدار جدی و اکید داده است.
پای جنگ روانی در میان است؟
با توجه به نکاتی که طرح شد، امیر علیپور در گپوگفتش با «شرق» احتمال وقوع جنگ نظامی گسترده بین جمهوری آذربایجان و جمهوری ارمنستان بهخصوص در استان سیونیک و در مجاور مرزهای ایران را آن هم در شرایط فعلی منتفی میداند اما این کارشناس اوراسیا درعینحال تأکید دارد که گفتهاش لزوما بهمعنای آن نیست که احتمال وقوع درگیری نظامی باکو - ایروان در کنار مرزهای ایران صفر خواهد شد. تحلیلگر مسائل قفقاز برای تبیین بیشتر این تناقض خود روی گزاره «جنگ روانی» تأکید دارد و معتقد است که «جمهوری آذربایجان در شرایط کنونی سعی دارد با مانورهای نظامی در کنار مرزهای ایران و ارمنستان و نیز تحرکات سیاسی و رسانهای و تلاشهای دیپلماتیک، یک جنگ روانی را علیه ایروان با هدف تحمیل و تحقق کریدور جعلی زنگهزور به ایران و ارمنستان پیش ببرد».
علیپور در ادامه ارزیابی خود این را محتمل میداند که شاید برای اجراشدن بخشی از این فاز جنگ روانی، حتی جمهوری آذربایجان با حمایت ترکیه و تحریک و تحرکات اسرائیل دست به درگیریهای مرزی مقطعی و کوتاهمدت با ارمنستان در کنار مرزهای ایران و در استان سیونیک بزند، بااینحال تحلیلگر ارشد مسائل اوراسیا گزینه «جنگ نظامی گسترده» را منتفی میداند؛ چراکه از منظر این کارشناس، «بزرگترین مشکل جمهوری آذربایجان و بهخصوص ترکیه مخالفت جمهوری اسلامی ایران با احداث کوریدور زنگهزور و تغییر ژئوپلیتیک در منطقه قفقاز جنوبی است». در همین رابطه علیپور اذعان دارد که «اگر در سه سال اخیر تهران با احداث کوریدور زنگهزور موافقت میکرد، مطمئنا ارمنستان تاکنون مجبور به پذیرش آن و موافقت با احداث این دالان موهوم میشد، چون ایروان بهتنهایی توان تقابل با باکو را ندارد.
بنابراین از دیدگاه علیپور، اکنون چالش و مانع بزرگ آنکارا و بهخصوص باکو برای احداث کریدور زنگهزور، تهران است». پیرو این نکته امیر علیپور، آنا مگردیچیان، نماینده جریان اپوزیسیون پارلمان ارمنستان، در گفتوگویی که با «شرق» داشت، بهصراحت اذعان کرده بود که «بارها در سخنانم از کشور دوست و برادر جمهوری اسلامی ایران بابت مواضع طرفدارانه خود قدردانی کردهام و بارها هم گفتهام که دولت امروز ارمنستان کار را به جایی رسانده که بهجای آنکه ما به دنبال منافع خود باشیم و از استان هممرز با ایران یعنی سیونیک دفاع کنیم، این ایران است که از منافع ما دفاع میکند و این جای قدردانی بسیار دارد».
البته رجب طیب اردوغان، رئیسجمهوری ترکیه، هم فقط دو هفته پس از انتخاب مجددش به ریاستجمهوری ترکیه در ۲۲ خرداد/۱۲ ژوئن پس از سفر به قبرس راهی باکو شد تا با الهام علیاف، متحد سالهای اخیر خود، دیدار کند. اردوغان در نشست خبری مشترک با علیاف بار دیگر بهصراحت اظهار کرد که «ترکیه در منطقه قفقاز دستور کار ویژهای را با جمهوری آذربایجان دنبال میکند و آن راهاندازی کریدور زنگهزور است». او تأکید کرد «دو کشور ترکزبان همسایه بر این هدف متمرکز شدهاند که این مسیر را از طریق جاده و ریل راهاندازی کنند». بااینحال نکته مهمتر آنجاست که اردوغان عنوان کرده بود که مشکل تحقق کریدور زنگهزور «ایران» است و مدعی شد «گشایش کریدور جعلی و موهوم زنگهزور، مسئلهای با ایران است، نه ارمنستان».
نمیتوان گزینه جنگ نظامی را نادیده گرفت
جلال ناصری بهعنوان دیگر کارشناس در گپوگفتش با «شرق» با بخشی از ارزیابی امیر علیپور دال بر به راه انداختن جنگ روانی جمهوری آذربایجان علیه جمهوری ارمنستان و جمهوری اسلامی ایران موافق است؛ کمااینکه در همین زمینه ناصری، به موضوع تشدید محاصره غیرقانونی ساکنان دالان لاچین و منطقه قرهباغ در هفتهها و ماههایی اشاره میکند که به گفته این تحلیلگر ارشد مسائل قفقاز یقینا هدف محوری الهام علیاف از این محاصره انسانی، صرفا فشار بر ایروان برای پذیرش و موافقت با احداث کریدور جعلی و موهوم زنگهزور است. درباره ارزیابی ناصری، تنشهای اخیر میان ارمنستان و جمهوری آذربایجان با محوریت گذرگاه لاچین شدت گرفته است؛ چون کریدور لاچین تنها مسیری است که ارمنستان را به مرکز قرهباغ کوهستانی متصل میکند.
گروهی از اتباع جمهوری آذربایجان که خود را فعال محیط زیست میخواندند، ۱۲ دسامبر ۲۰۲۲ (۲۱ آذر ۱۴۰۱)، کریدرو لاچین را که نیروهای حافظ صلح روسیه در آن مستقر شدهاند، مسدود کردند که تاکنون این محاصره ادامه دارد و هر روز هم حلقه این حصر تنگتر میشود تا جایی که ساکنان اکنون در بحران غذایی و دارویی شدید و بیسابقه قرار دارند. باوجوداین باکو مدعی شده که هدف مسدودکردن هیچ جادهای نبوده و خودروها میتوانند آزادانه در هر دو جهت حرکت کنند؛ اما ایروان آن را اقدامی تحریکآمیز از سوی باکو با هدف ایجاد یک فاجعه انسانی در منطقه ارمنینشین قرهباغ تلقی میکند. در پی ادامهدارشدن این محاصره غیرقانونی، ارمنستان چندی پیش به دیوان بینالمللی دادگستری در شهر لاهه هلند شکایت کرد و این دیوان نیز به نفع ایروان رأی داد. همچنین ارمنستان خواستار مداخله شورای امنیت سازمان ملل برای پایاندادن به این محاصره در لاچین هم شد.
با وجود درخواست ایروان از شورای امنیت، کارشناسان مسائل قفقاز ضمن بیان اینکه شورای مذکور (امنیت) در حل بحرانهایی مانند قرهباغ منشأ اثر نبوده است، بر این گزاره نیز تأکید دارند، از آنجا که انگلیسیها منابع نفت و گاز جمهوری آذربایجان را در اختیار دارند، اعمال نفوذ بسیاری هم دارند و مسائل انساندوستانه و حل بحرانها قربانی مطامع انگلیسیهاست. اهداف و منافع باکو از تداوم انسداد دالان لاچین رفتهرفته یک فاجعه انسانی را در قرهباغ رقم زده است. دراینباره بهتازگی پایگاه «دویچه وله» در گزارشی درباره بالاگرفتن مجدد مناقشه میان ارمنستان و جمهوری آذربایجان بر سر منطقه قرهباغ چنین نوشته که «فروشگاهها در شهر استپاناکرت (خانکندی- مرکز قرهباغ) هنوز باز هستند؛ اما قفسههای فروشگاه از کالا خالی است. مواد غذایی، دارو، سوخت و کالاهای بهداشتی در این پایتخت غیررسمی منطقه جداافتاده قرهباغ، با کمبود شدید و بحران مواجه است».
پیشتر ناصر کنعانی، سخنگوی وزارت خارجه جمهوری اسلامی ایران، تأکید کرده بود که «اجرای کامل مفاد بیانیه سهجانبه آتشبس نهم نوامبر ۲۰۲۰ میتواند نقطه پایانی بر اختلافات بین جمهوری آذربایجان و ارمنستان باشد». کنعانی همچنین در واکنش به مسدودسازی کریدور لاچین از سوی جمهوری آذربایجان، با بیان اینکه استقرار صلح و ثبات در منطقه نیازمند پرهیز از هرگونه تنش غیرضروری است، ابراز امیدواری کرد که «سریعا موضوع رفع انسداد کریدور لاچین از طریق گفتوگو و بهصورت مسالمتآمیز بین طرفین حلوفصل شود». درعینحال کرملین هم بارها تأکید کرده اجرای توافقات سهجانبه بین روسیه، ارمنستان و جمهوری آذربایجان امکان دستیابی به توافق صلح در قفقاز جنوبی را فراهم میکند.
بنابراین ناصری همانطورکه تحرکات نظامی این روزهای آذربایجان در مجاورت استان سیونیک و مرز با ایران و نیز تهدیدات سیاسی، دیپلماتیک و رسانهای باکو را بخشی از جنگ روانی میداند، تأکید دارد که محاصره دالان لاچین هم در قالب همان جنگ روانی با هدف تحمیل دالان زنگهزور درحال اجرا است. با این خوانش، ناصری برخلاف علیپور گزینه جنگ نظامی گسترده را دور از ذهن نمیبیند و معتقد است با توجه به اهداف کلانی که ترکیه، آذربایجان و نیز اسرائیلیها از احداث کریدور جعلی و موهوم زنگهزور و به تبع آن قطع روابط مرزی ایران و جمهوری ارمنستان برای خود تعریف کردهاند، باید امکان وقوع جنگ نظامی را هم جزء سناریوهای احتمالی دانست؛ چراکه آنکارا، باکو و تلآویو سعی دارند از طریق اتصال مرزی جمهوری نخجوان به جمهوری آذربایجان و نهایتا اتصال به دریای خزر علاوه بر افزایش نقشآفرینی خود در منطقه خزر، مزاحمتهایی هم برای تهران فراهم کنند.
جلال ناصری در بخش مهمی از ارزیابی خود به سراغ مصاحبه پنجشنبه گذشته جیحون بایراموف میرود و ذیل گفته وزیر امور خارجه آذربایجان درباره اهمیت دالان زنگهزور برای تکمیل «کریدور میانی» به این نکته کلیدی اشاره دارد که مبدع و مبتکر دالان زنگهزور، ترکیه است تا با تسلطش بهعنوان عضوی از ناتو بر مسیر تجاری مدنظر چین از طریق دالان میانی که پکن را به اروپا و آفریقا متصل میکند، به برگ برنده استراتژیکی در جهت موازنه بیشتر با چین دست پیدا کند که البته از نگاه ناصری میتواند هدف محور غربی برای آینده هم باشد که از طریق ترکیه درحال پیگیری است. دراینباره دیگر تحلیلگران هم اعتقاد دارند که تلاش محور ترکی – غربی برای راهاندازی کریدور زنگهزور یا همان دالان تورانی بهواسطه اشغال بخشی از سرزمینهای ارمنستان با محوریت استان سیونیک در مجاورت مرزهای ایران، تلاشی است برای تحت کنترل قراردادن و تسلط بر مسیر شرق به غرب جهان که میتواند در آینده دسترسی چین به اروپا و آفریقا را فراهم کند.
صحنهگردانی واشنگتن
محسن پیرنیا هم دیگر کارشناسی بود که در تکمیل ارزیابی جلال ناصری و در مصاحبه با «شرق» معتقد است که موضوع احداث کریدور زنگهزور را باید فراتر از تحریک و تحرکات و نقش مخرب ترکیه، آذربایجان و حتی اسرائیل دید؛ چراکه به نظر این تحلیلگر ارشد مسائل قفقاز اکنون پای ناتو و ایالات متحده آمریکا در میان است. به گفته پیرنیا، اوایل تیرماه سال جاری شاهد دیدار سهجانبهای بین وزرای امور خارجه ایالات متحده آمریکا، جمهوری آذربایجان و جمهوری ارمنستان در واشنگتن بودیم که از جزئیات این دیدار خبری منتشر نشده است؛ اما به نظر مفسر تحولات اوراسیا، بعد از این نقشآفرینی کاخ سفید بود که اکنون باکو تحرکات خود را در منطقه افزایش داده است.
این نقشآفرینی مخرب ایالات متحده آمریکا در منطقه قفقاز به قدری برای ایران نگرانکننده بود که به تماس تلفنی پنجم تیرماه سال جاری سیدابراهیم رئیسی با نیکول پاشینیان منجر شد؛ بنابراین پیرنیا در ادامه گپوگفتش با «شرق» دراینباره هشدار میدهد که «اگر تهران پس از روبهروشدن با تهدیدات اولیه در قفقاز نظارت کامل و تحت کنترل را اعمال نکند، این تنشها به مرور با تبدیلشدن به مناقشه دائمی میتوانند از حالت مناقشه دیپلماتیک به مناقشه امنیتی و ژئوپلیتیکی، یکی از بحرانهای مرزی تهران را شکل دهد»؛ کمااینکه کارشناس حوزه اوراسیا دوباره به تنش در روابط ایران و جمهوری آذربایجان بازمیگردد و تأکید دارد که تداوم این اختلافات فرصت ایدئال را برای آمریکا رقم میزند تا واشنگتن، تهران را از رسیدگی به اولویتهایش در غرب آسیا بازدارد.
با بیان این نکات، پیرنیا تأکید دارد «نباید در این شرایط که ما با موضوع مناقشه مرزی با افغانستان و قرارگرفتن پنج هزار هکتار از زمینهای ایران پشت دیوار امنیتی یا مناقشه با عراق در مسئله توافق الجزایر و منطقه اروندرود و ادعاهای واهی ابوظبی بر سر جزایر سهگانه ایران مواجهیم، اجازه نقشآفرینی مخرب در منطقه قفقاز و حذف کامل مرزهای ایران با جمهوری آذربایجان داده شود»؛ پس به گفته او مسئله به قدری حساس است و با تمامیت ارضی، منافع ملی و امنیت ملی گره خورده است که با این دست تماسهای تلفنی ابراهیم رئیسی و حسین امیرعبداللهیان با مقامات جمهوری ارمنستان و جمهوری آذربایجان یا ترکیه قابل پیگیری نیست.
از منظر پیرنیا، مسئله به قدری بغرنج و پیچیده است که باید از سوی نهادهای دولتی و نظامی ایران یک برنامهریزی دقیق و منسجم و مبتنی بر تهدیدات جاری در همه ابعاد نظامی، سیاسی، دیپلماتیک و امنیتی ترسیم شود. این کارشناس در پایان با نقدی به عملکرد سیاست خارجی محمدجواد ظریف و دولت روحانی در قبال جنگ دوم قرهباغ در سپتامبر سال ۲۰۲۰، هشدار میدهد که نباید دولت رئیسی هم مرتکب همان اشتباهات شود؛ چون به نظر او طرف مقابل در موضع خود بسیار جدی است.
منبع/ دیپلماسی ایرانی