به گزارش صد آنلاین ، اگر چه زمان تعیینشده قبل از سفر هیئت ایرانی هم از سوی برخی رسانههای محلی مورد واکاوی و یادآوری قرار گرفته بود و بعد از سفر هم یکی از مقامات استانی سیستان.وبلوچستان با حضور در شبکۀ استانی «هامون» بر آن صحه گذاشت اما در هر روی، این بازدید بدون هیچ دستاوردی پایان یافت. در حین بازدید از دستگاه سنجش دهراوود شاهد اظهارنظرهای مختلف و نگرانکنندهای از سوی مقامات دو کشور بودیم.
این نخستین بازدید رسمی با هدف سنجش آب در دهراوود بود و در معاهده نیز چگونگی تقاضای بازدید از سوی کمیسار و حل مناقشۀ فیمابین آمده است. در هنگام مناقشۀ آبی کمیسار ایران تقاضا میدهد و طرف افغانی آن را بررسی میکند و برای زمان بازدید، طرفین به توافق میرسند تا پس از بازدید و سنجش میزان آب وارده به سد کجکی، حق سیستان از آورد هیرمند تعیین و تأمین شود. از همان ابتدای سفر هیئت ایرانی، اخبار نگرانکننده بود و از شفافیت برخوردار نبود. سکوت مقامات حاضر در افغانستان و اطلاع.رسانی اندک بر احتمال عدم حصول نتیجه میافزود.
خبرها حاکی از آن بود که طرف افغانی اجازه بازدید نداده است، اما ناگهان طرف افغانی خبر از توافق با هیئت ایرانی و حلوفصل مناقشه را داد. سپس معاون اجرایی رئیسجمهوری بدون بیان نتیجۀ گفتوگو از حلوفصل مناقشه سخن گفت و رفتهرفته فیلمهایی از بازدید هیئت ایرانی از مناطق پاییندست «کمالخان» در فضای مجازی منتشر شد.
مقامات کشوری و استانی خبر از تأیید خشکسالی دادند. این خبر شوکی برای مردم سیستانی بود که دل به این سفر بسته بودند. بلافاصله امامجمعۀ «نیمروز» در سیستان خواهان شفافسازی شد. معاون استاندار در شبکۀ هامون حاضر شد و خبر خشکسالی در افغانستان را تأیید کرد و مستندساز دولتی، در راستای تطهیر طالبان از آنتن شبکۀ هامون درصدد دستاوردسازی برآمد و منتقدین وضع موجود را به باد انتقاد گرفت و خیرخواه منافع مردم نمیدانست.
نمایندۀ مجلس در تأیید طالبان، فاصلۀ مرز تا صد کجکی را ۷۰۰ کیلومتر خواند. انگار تاکنون کسی مطلع نبوده است و مدعی شد درصورت رهاسازی حقابه، آب به سیستان نخواهد رسید. همچنین معاون استاندار سیستانوبلوچستان در شبکۀ هامون این سفر را دستاوردی بزرگ برای دولت خواند؛ چراکه برای اولینبار از زمان احداث سد کجکی، یک هیئت از دهراوود بازدید کردهاند.طبق معاهده ۱۳۵۱، حتی در سالهای خشک و کاهش آورد هیرمند، سهم آب ایران به صفر نمیرسد و فقط متناسب با میزان آورد تغییر میکند
مجموعه ادعاهای عجیبی که بیشتر باعث نگرانی مردم سیستان شد تا دلگرمی به دستگاه دیپلماسی برای گرفتن حقابه. زمان زیادی از وعده و توافق طالبان مبنیبر جلوگیری از ورود آب به گودزره نمیگذرد. آنها آب را برای مناطق پاییندست سد کمالخان رها کردند، اما همین که آب به سیستان رسید دریچهها را بستند و میلیاردها مترمکعب را برخلاف توافق به گودزره منحرف کردند.
آبی که میتوانست مناقشۀ آبی سیستان را حل و از مهاجرت دهها هزار نفر سیستان جلوگیری کند. دو تا سه میلیارد مترمکعب آبی که به شورهزار گودزره منحرف شد، نیاز آب شرب و کشاورزی سیستان و زمینهای پاییندست سد کمالخان در افغانستان را تأمین میکرد. با ورود آب مازاد بر نیاز مردم به دریاچه، بستر تالاب تبدیل به بزرگترین منبع گردوغبار و حرکت شنهای روان بهسوی زمینهای کشاورزی و محل سکونت روستاییان نمیشد. از صرف صدها میلیارد تومان بودجۀ کشور برای انجام پروژههای فوری و غیرمطالعاتی مانند حفر کانال در بستر دریاچه، چاهها و چاهکهای بینتیجه جلوگیری بهعمل میآورد.
هنوز از شهادت مرزبانان ایرانی در مرز سیستان، زمان زیادی نمیگذرد. از رعب و وحشتی که هر چند مدت یکبار برای مناطق اطراف مرز به وجود میآوردند، اما بدون در نظر گرفتن همۀ این مسائل، برخی نمایندگان و مقامات دولتی در استان و کشور، برای آنکه این سفر بیدستاورد نباشد و افکار عمومی آنها را شماتت نکند، درصدد دستاوردتراشی بر یک سفر بیدستاورد برآمدند.
یکی از دستاوردسازیهای هیئت بازدیدکننده، تأکید بر دریافت اجازه از بازدید دهراوود است. آنها با تأکید بر اینکه تاکنون در هیچ دولتی زمینۀ چنین بازدیدی مهیا نشده و این دیپلماسی موفق دولت رئیسی است که آن را رقم زده است. تا قبل از ایجاد سازۀ انحرافی کمالخان نیاز به بازدید از دهراوود نبوده است. سد ذخیرۀ کجکی ظرفیت مشخصی دارد و مازاد آن در بستر هامون جاری میشده و خواه ناخواه به سیستان میرسیده است.
در سه دهۀ گذشته بهدلیل کاهش میزان بارش و کاهش میزان آب سیستان با بحران مواجه شد و ضرورت گفتوگو با افغانها و دریافت سهمیه از کجکی مطرح شد و میان کمیساران دو طرف نشستهایی صورت پذیرفت، اما باز هم کمبود آب بهگونهای نبود که سیستان برای تأمین آب شرب خود به مشکل بخورد. درواقع تا قبل از ایجاد سد کمالخان ورودی آب به سیستان بهگونهای بود که سیستان بیشتر از سهم خود آب دریافت میکرد و هر گونه تقاضای بازدید از سد کجکی به ضرر سیستان بود. تا قبل از ساخت سد کمالخان، نه افغانها توان مهار و انحراف آب را داشتند و نه طرف ایرانی ضرورتی بر بازدید از دستگاه سنجش دهراوود را احساس میکرد.
هیئت بازدید از افغانستان و ایستگاه سنجش دهراوود بهدلیل عدم اطلاع از مفاد قرارداد، عدم شناخت نسبت شرایط جغرافیایی و آبوهوایی و بدتر از همه با یک نگرش سیاسی، یک سفر بدون دستاورد داشتند و بعد از سفر درصدد دستاوردتراشی برآمدند. طبق معاهده، سیستان از هیرمند سهم دارد. این سهم بسته به شرایط آورد آن کاهش مییابد، اما به صفر نمیرسد.
اکنون زمزمههایی به گوش میرسد که بازدیدهای بعدی از دهراوود هم از سوی طالبان در زمانی نامناسب پیشنهاد شده است. طبق معاهده طرف ایرانی هم در تعیین زمان بازدید حق دارد و نباید در زمان کمآبی، برای سنجش رفت. زمان بازدید و سنجش میزان آب وارده هم نباید محدود به زمانی اندک و لحظهای باشد.
از آنجا که آورد هیرمند در محل دهراوود متغیر است، باید طی چند روز و در ساعات مختلف آورد آن محاسبه شود و سپس بر طبق قرارداد، سهم ایران مشخص شود. با یک بازدید کوتاهمدت یا لحظهای نمیتوان و نباید سرنوشت یک سال زندگی مردم سیستان فدای زیادهخواهی و نامهربانی طالبان شود. قبل از هر سفر باید هیئت اعزامی علاوه.بر خواندن معاهده با صاحبنظران بومی منطقه گفتوگو کنند تا مبادا باز هم فرصتی دیگر از دست برود.