سیاستگذاری عمومی بسیاری بازیگران نظام جهانی در عصر آشوبناک کنونی که آرمان و انگاره هژمونیک دارند در سیاستگذاری خارجی بر ائتلافسازی و اتحاد فراگیر منطقهای بنیان شده است. ائتلافسازی مانند شکلگیری پیمانهای ناتو، سازمان شانگهای، جنبش عدم تعهد، سازمان همکاری اسلامی، آ سه آن، اتحادیه عرب، گروه بریکس، اتحادیه اروپا و ... که هر کدام به بازیگران نظام جهانی تبدیل شدهاند و نقشی فراتر از دولتها در روابط بین الملل و سیاستگذاری خارجی دارند.
نظم نوین جهانی طی چند دهه اخیر بر ظهور و اقتدار ائتلافها و اتحادیههای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و نظامی برنامهریزی شده است. نظم نوین جهانی پیشین که پیامد جنگ جهانی دوم و ظهور سازمان ملل متحد به عنوان یک سازمان و اتحادیه جهانی بود با طرحریزی دو سازمان متخاصم یعنی ائتلاف ورشو و ائتلاف ناتو تشدید شده و جهان دو قطبی را شکل داده بود.
نظم جهانی کنونی که با فروپاشی اتحاد شوروی و اغمای کمونیسیم آغاز شده بود با حمله 11 سپتامبر 2001 به قلب ایالات متحده امریکا تکمیل شده و جهان تک قطبی با استانداردهای امریکایی را شکل داده و نظم نوین جهانی غربگرا را بر جهان حاکم کرد. نظمی که فارغ از اندیشههای دینی و مذهبی، بر بسط هژمونیک فرهنگ، تمدن و حکمرانی سیاسی و نظامی ایالات متحده بر جهان بهخصوص در شرق اصرار داشت.
نظم جهانی در چند دهه اخیر و بلکه سدههای گذشته دارای کانون و محور غربی یا طراحی و اجرای تغییرات نظم جهانی با استاندارهای جدید توسط قدرتها، ائتلافها یا اتحادیههای غربی بوده است. همین قدرت ائتلاف سازی و اتحادیه گرایی غربی به یکی از ابزارها و ظرفیتهای اصلی غرب بهویژه ایالات متحده امریکا برای سلطه بر نظم جهانی تبدیل شده است.
در شرایط کنونی که جلوههایی از پوستاندازی نظام جهانی و ظهور نظم نوین جهانی در مناسبات قدرت و رویدادهای جهانی نمایان شده، این تغییر و اصلاح نظم و نظام جهانی دارای رویکردی شرقی است. آسیای جنوب غربی به عنوان یکی از مراکز قدرت جهانی دارای مؤلفهها و ظرفیتهای معدودی برای برتری در نظم نوین جهانی است.
آسیای جنوب غربی یکی از کانونهای تمدنی و تاریخی است که کمترین ظرفیتها در ابعاد نظامی، اقتصادی (جز نفت و منابع طبیعی)، نظامی و ... را برای ایفای نقش جهانی در نظم نوین دارد. اما آسیای جنوب غربی میتواند از ظرفیت تمدنی و توان مدنی خود در اصلاخ و تغییر نظم کنونی بهره برده و یکی از مدعیان سلطه بر نظم نوین جهانی باشد.
یکی از مهمترین ظرفیتها و مؤلفههای تمدنی، مدنی و فرهنگی آسیای جنوب غربی را میتوان همدلی، همیاری، همسویی، همزبانی سیاسی، اجتماعی و ... یا یک همگونی فراگیر در برگزاری و بزرگداشت اربعین حسینی دانست.
اربعین امام حسین و گرایش روزافزون شهروندان مسلمان و غیر مسلمان منطقه و جهان برای حضور و همراهی در این مراسم میتواند یکی از مؤلفهها و ظرفیتهای اقتدار و برتری آسیای جنوب غربی در نظم نوین جهانی در الگوی اتحادیه بزرگ آسیای جنوب غربی باشد. توان و ظرفیت اربعین برای برسازی یک اتحادیه بزرگ در آسیا و آفریقا که فراتر از الگوی اتحادیه اروپا باشد را میتوان در محورهای زیر مورد بررسی قرار داد:
یکم – اربعین و نظم نوین منطقهای: همزمان با تهاجم ایالات متحده امریکا به عراق در 2003 و سقوط دولت صدام حسین در این کشور، شرایط سیاسی و اجتماعی منطقه نیز دستخوش تغییراتی شد که مهمترین جلوه آن اشتیاق شیعیان و سایر فرقههای مسلمان برای حضور در اماکن مقدس عراق بهویژه نجف و کربلا با نیت زیارت و بزرگداشت یاد و خاطره امامان شیعه بوده است.
اشتیاق وصفناپذیر شیعیان سراسر جهان برای سفر به عراق و زیارت عتبات عالیات در حالی که هنوز امنیت در این کشور برقرار نشده و تحت اشغال و حکمرانی ایالات متحده و انگلیس قرار داشته و روزانه دهها عملیات تروریستی به ویژه علیه شیعیان رخ میداد، نظم داخلی عراق و نظم مرزهای منطقهای را با چالشی بزرگ مواجه ساخته و نظم نوین منطقهای را شکل داد.
نظم نوین پساصدام را میتوان پیامد محبوبیت و مشروعیت انگارههای مطلوب و ارزشمند آزادگی و قیام علیه حکمرانی ظالم از سوی امام حسین و یارانش در سال 61 هجری قمری دانست که در 1400 سال بعد از این قیام، بار دیگر در عراق و هجوم دوستداران ایشان، بر منطقه مسلط شده و ساختار سیاسی و اجتماعی منطقه و ژئوپلیتیک آن را با چالش روبه رو ساخت.
برسازی پیادهروی اربعین و تبدیل آن به هویت تمدنی و مدنی منطقهای توانست مرزهای جغرافیایی و سیاسی را دستخوش سستی کرده و فروپاشی اینگونه مرزها در برابر هویت تمدنی پسامدرن را نیز نشان دهد. نظم برآمده از احیای پیادهروی اربعین، نظم نوین منطقهای بود که بسیار فراتر از مراسم مذهبی یا دینی جلوهنمایی کرده است.
دوم – اصل ملت سازی اربعین: نظم منطقهای اربعین در دو دهه اخیر بر مؤلفههایی از ملتسازی استوار بوده است. این ملتسازی اربعین حسینی، بسیار متفاوت از الگوهای ملتسازی مدرن و کلاسیک بوده و تاحدودی در چارچوب پسامدرن جای میگیرد.
تکثر قرائتها، انگاره، اندیشه و حتی قومیتها و مذاهب و ... در یک مسیر با ظاهر پیادهروی که بر انگاره و آرمان آزادگی و آزادیخواهی بنیان شده و ملتی متکثر از قومیتها، مذاهب و ... را با انگاره راه و مکتب امام حسین همگون میکند.
همگونی دوستداران امام حسین در پیادهروی اربعین که شهروندان از ملیتها و کشورهای متفاوت از عراق، ایران، سوریه، عربستان، آذربایجان، ترکیه، تایلند و بنگلادش تا کانادا و امریکا و اروپا را شامل میشود، برسازی ملتی جدید است که بسیار فراتر از ائتلافها و اتحادیههای موفق مانند ناتو و اتحادیه اروپا عمل کرده و فارغ از هر گونه انتفاع، ملت امام حسین یا ملت اربعین را عینیت میبخشد.
سوم – اصل دولتهای ملتگرا: پیادهروی اربعین همزمان با تغییر و اصلاح روابط ملل منطقه و جهان در قالب الگوی تعامل، مدارا، همراهی و همیاری شهروندان آزادیخواه و آزادیجوی منطقه، بر بازیگران اصلی نظام جهانی یعنی دولتها نیز اثرگذار بوده و دولتهای آسیای جنوب غربی را به همراهی با شهروندان خود مجبور کرده است.
دولتهای آسیای جنوب غربی که دارای برخی چالشها و تقابلهای شدید هستند، پیرو انگارهها و حرکت شهروندانشان در مراسم اربعین امام حسین، همراهی و همکاری برای برگزاری و پشتیبانی مراسم اربعین را در دستورکار سیاست خارجی خود قرار دادهاند.
این دولتها که جلوههایی از ملتگرایی نوین را نمایش میدهند، بر انبساط مرزی برای حضور شهروندان سایر دولتها در مراسم اربعین راضی شده و در تأمین امنیت، تدارکات و ... این مراسم نیز همکاری میکنند. اغلب کشورهای جهان از دولت پادشاهی کویت تا تایلند و بنگلادش و ... با برپایی مواکب خود در مسیر اربعین میان دو شهر نجف و کربلا، علاوه بر نمایش پرستیژ بینالمللی خود، ملتگرایی و تبعیت از شهروندان خود را نمایش میدهند.
مراسم اربعین در دو دهه اخیر سبب تغییر فرایند تابعیت میان برخی دولتها و شهروندان شده است، به گونهای که برخی دولتها دارای تابعیت شهروندان خود شده و ملتگرایی خود را در تسهیل حضور و تأمین همه جانبه آنان و شهروندان سایر کشورها در مراسم اربعین نمایش میدهند.
انبساط مرزهای سیاسی، اجتماعی در آسیای جنوب غربی و جذب شهروندانی از سراسر جهان با ادیان و مذاهب گوناگون در مراسم اربعین، مؤلفهای از فرایند اجتماعی و مدنی بودن پیادهروی اربعین حسینی است.
چهارم – از اتحادیه اروپا تا جامعه ملل آسیای جنوب غربی: وضعیت کنونی آسیای جنوب غربی به عنوان یکی از کانونهای تنش ژئوپلیتیک جهان که نمایشی از ستیزها و جنگهای داخلی و تروریستی فراگیر است، تضادی بزرگ با شرایط و فضای مراسم اربعین دارد که خود جلوه کارآمدی و اثربخشی اربعین در فرآیند تغییر و اصلاح سپهر سیاسی و اجتماعی منطقه دارد.
اتحادیه اروپای 2023 هرچند درگیر تنشهای داخلی و خارجی بزرگ است، میتواند الگویی از ظهور یک اتحادیه فراگیر اجتماعی و مدنی بر مدار اربعین در آسیای جنوب غربی باشد.
گذر از مرزهای سیاسی و جغرافیایی که در مراسم اربعین بسیار آسانتر از عبور و سفر داخلی بسیاری دولتهای منطقه است، میتواند زیربنای تشکل اتحادیه بزرگ آسیای جنوب غربی باشد که سایر ابعاد یک سیاستگذاری عمومی فراگیر منطقهای مانند پول مشترک، پلیس و ارتش مشترک، پارلمان اتحادیه و ... را تسهیل میکند.
*
مراسم بزرگ پیادهروی اربعین حسینی در عراق را میتوان گذر از آرمان امت اسلامی به ملل متحد اسلامی دانست که بر مدار یک آرمان بزرگ یعنی آزادیخواهی و آزادیجویی بنیان شده و تکثر نژادها، قومیتها، فرقهها، ادیان و مذاهب را در یک مسیر تمدنی و مدنی با ظاهری به نام پیادهروی، وحدت میبخشد.
کثرت در عین وحدت که مؤلفه اصلی مراسم اربعین و شهروندانی است که از سراسر جهان با ادیان، مذاهب، نژاد و ... مختلف در یک آرمان، یک مسیر و چشمانداز و دالان تمدنی به سوی حرم امام حسین حرکت میکنند، میتواند یکی از ابزارهای اصلی شکلگیری اتحادیه یا جامعه ملل آسیای جنوب غربی باشد.
مراسم اربعین و جلوههای منطقهای و جهانی این مراسم که با یک همپوشانی انگارههای ذهنی و عینی زیارت کنندگان، سیاستگذاران و کارگزران آن مواجه است، امکانپذیری تشکیل اتحادیه بزرگ آسیای جنوب غربی را اثبات میکند.
**
مراسم اربعین را نباید یک لشکرکشی مذهبی معرفی کرد، وقتی که شهروندانی از همه ادیان و مذاهب، قومیتها و نژادها از سراسر جهان با شوق و شور بینظیر در مسیری سخت، چنین گرم و سوزان در میان انبوهی از پرچمهای گوناگون، یکصدا و یکدل، متحد و منسجم با وحدت کامل و بینظیر حرکت کرده و تمام کلیشههای سیاسی، اجتماعی، قومی و ... را شکسته و خود را ملت امام حسین و پیرو آرمان آزادگی ایشان میدانند.
مراسم پیاده روی اربعین حسینی در عراق و تأمین تدارکات آن در همه کشورهای منطقه بهویژه ایران را میتوان جلوهای آشکار از تغییر نظم منطقهای و جهانی برشمرد که نظم نوین جهانی را با تمرکز بر وحدت و اتحاد ملل منطقه نمایان میسازد.
اربعین حسینی نظم منطقهای و جهانی را چنان دستخوش تغییر کرده و نظم نوین خود را جایگرین کرده که چشم انداز آن یک اتحادیه یا جامعه ملل متحد آسیای جنوب غربی را امکانپذیر ساخته است. پیاده روی اربعین، پیشزمینه و پسزمینه سیاستگذاری آن را میتوان مؤلفه مهم امکانپذیری جامعه ملل متحد آسیای جنوب غربی دانست.
برسازی جامعه ملل متحد آسیای جنوب غربی را میتوان در سیاستگذاری خارجی دولتهای منطقه بهویژه سیاست خارجی ایران، عراق، سوریه، پاکستان، عربستان، ترکیه و ... جانمایی کرده و گذار از کانون تنش به مرکز وحدت تمدنی و مدنی در آسیای غربی را با تمرکز بر اربعین حسینی ممکن کرد.