به گزارش صد آنلاین ، خلاصه اظهارات مقامات رسمی درباره دریاچه ارومیه به یک جمله ختم میشود: «وضعیت دریاچه وخیم و بحرانی است.» نگاهی به نوع مدیریت منابع آبی، افزایش تعداد سدها، چاهها و وسعت کشاورزی در حوضه دریاچه نشان میدهد در واقع خودمان این بلا را سر دریاچه آوردیم.
حال ناخوش دریاچه ارومیه بر کسی پوشیده نیست. تصاویر ماهوارهای از یک سو و مشاهدات میدانی کارشناسان و مردم از سوی دیگر، نشان میدهد که بخش زیادی از بستر دریاچه خشک و از آن تلی از نمک به جای مانده است.
دریاچه ارومیه به طور کامل خشک نشده است، چراکه به گفته محمد درویش، فعال محیط زیست شیب زمین در آن منطقه به سمت دریاچه است. بالاخره در اثر بارندگی و سیلابها، آبی به دریاچه میرسد؛ هر چند کم. بنابراین کاملا خشک نمیشود. شاید بتوان گفت فقط نیمه جانی دارد و از آن وسعتی که روزگاری نه چندان دور داشت، چیزی نمانده است.
بیش از هشت سال از تشکیل ستاد احیای دریاچه ارومیه میگذرد. ستادی که قرار بود فکری به حال کشاورزی و سدسازی در منطقه کند و جانی دوباره به دریاچه ببخشد. پس از سالها فعالیت این ستاد و گرفتن بودجه گزاف، نهتنها سرعت خشک شدن دریاچه کم نشد، بلکه بیشتر هم شد.
سال گذشته سمیه رفیعی، رئیس فراکسیون محیط زیست مجلس گفت که ستاد احیای دریاچه ارومیه پس از صرف هزینه 5700 میلیارد تومان اعتبار، هیچ دستاورد مهمی برای نجات دریاچه نداشته است. (تسنیم)
او با اشاره به آمارهای ستاد احیای دریاچه ارومیه درباره علت خشک شدن دریاچه گفت که 82 درصد علت آن، مدیریت غلط منابع آبی در حوضه آبریز است.
البته عیسی کلانتری، دبیر سابق ستاد احیای دریاچه خردادماه سال جاری گفت که از ابتدای شروع فعالیت این ستاد و با احتساب ارزش روز ریال، تاکنون حدود 30 هزار میلیارد تومان برای احیای دریاچه ارومیه هزینه شده است.
احمد علیرضا بیگی، عضو هیات نمایندگان استان آذربایجان شرقی در این مورد گفت که مصیبت زمانی اتفاق افتاد که جایگاه رئیس ستاد احیا را که قبلا در اختیار رئیس جمهور بود و به نیابت از او معاون اول، جلسات را اداره میکرد؛ به استاندار آذربایجان غربی سپرده شد. (ایلنا)
عضو هیات نمایندگان استان آذربایجان شرقی گفت استاندار آذربایجان غربی یکی از ذینفعان است و طبیعتا نمیتواند اراده خود را بر دیگران حاکم و تحقق احیای دریاچه را مطالبه کند.
مصارف کشاورزی همچنان که بیشترین سهم از مصارف آب در کشور را دارد، در منطقه دریاچه خزر نیز اینگونه است. اگرچه قرار بود ستاد احیای دریاچه ارومیه، سهم کشاورزی را کاهش دهد تا آب بیشتری به دریاچه برسد، اما اینگونه نشد.
محمد درویش، فعال محیط زیست درباره نقش کشاورزی در خشک شدن دریاچه ارومیه گفت که وسعت اراضی کشاورزی از 320 هزار هکتار به به 680 هزار هکتار رسیده است. با توجه به متوسط مصرف آب در هر هکتار که 10 هزار مترمکعب است، 3.6 میلیارد مترمکعب به مصرف آب اضافه کردهایم.
به گفته درویش کل حقآبه دریاچه ارومیه 3.4 میلیارد مترمکعب است. به عبارتی بیش از حقآبه دریاچه، وسعت کشاورزی اضافه شد و باعث شد کل دریاچه از دست برود. (انتخاب)
مرکز ملی مطالعات راهبردی کشاورزی و آب اتاق ایران نیز نیز در گزارشی نوشت که سطح زیرکشت اراضی زراعی در اطراف دریاچه در دوره سالهای زراعی 1382 تا 1397 حدود 10 درصد کاهش یافته و به جای آن سطح زیر کشت اراضی باغی حدود 20 درصد افزایش یافته است.
سوی دیگر این ماجرا، افزایش چاهها در حوضه دریاچه ارومیه است. مرکز ملی مطالعات راهبردی کشاورزی و آب اتاق ایران درباره وضعیت چاههای حفرشده در این منطقه نوشت که در دوره 31 ساله از سال 1371 تا انتهای سال آبی 1401، تراز آب دریاچه ارومیه حدود پنج متر افت داشته است.
این مرکز در ادامه نوشته است که بررسی تعداد چاههای عمیق و نیمه عمیق در حوضه دریاچه ارومیه بیانگر افزایش قابل توجه چاههاست؛ بهگونهای که تعداد چاهها در این دوره زمانی حدود چهار برابر شده است.
تعداد چاهها در سال 1371، حدود 30 هزار حلقه بود، سال 1401 اما به حدود 120 هزار حلقه رسید. احداث سدهای مختلف و افزایش ارتفاع سدهای موجود نیز در خشک شدن دریاچه ارومیه نقش مهمی دارد.
درویش در این مورد گفت: «99 سد روی رودخانه منتهی به دریاچه ارومیه داریم. در اصل 105 سد در طرحها بود که تعدادی از آنها نیمهکاره مانده است. فشارهایی از سوی نمایندگان مجلس وجود دارد که باقی این سدها را تکمیل کنند.»
او به وب سایت خبری انتخاب گفت در دهه 70 در دانشگاه تبریز برگزار شد که موضوعش این بود که چگونه میتوانیم از شر دریاچه ارومیه خلاص شویم! آن موقع سطح آب بالا میآمد و همه نگران بودند که این دریاچه تاسیسات را زیر آب میبرد و همایش گذاشتند که چگونه این خطر را رفع کنند. ما به دست خودمان این بلا را سر دریاچه ارومیه آوردیم.