۱۷ مرداد ۱۴۰۲ - ۱۵:۰۰
ماجرای فراری دادن شبانه ستاره استقلال
بازدید:۱۱۳۹
صد آنلاین | هافبک اسبق تیم ملی پس از مدت‌ها سکوت، در گفتگو با خبر ورزشی به نکات بسیار جالبی اشاره کرد
کد خبر : ۳۰۷۳۴

برای کسانی که به میانسالی رسیده‌اند و یا جوانانی که فوتبال را به صورت حرفه‌ای پیگیری می‌کنند، رضا عادلخانی نامی کاملاً آشناست. هافبک آبی‌پوشان در دهه ۵۰ که سالیان متمادی پیراهن تاج (استقلال) و شهباز را بر تن کرد و در همان دهه به جمع لژیونرهای فوتبال ایران پیوست. عادلخانی در بوندسلیگا توپ زد و پس از پایان دوره فوتبالش ترجیح داد میان ایران و آلمان در رفت و آمد باشد. او خیلی کم مصاحبه می‌کند و ترجیح می‌دهد کنار گود باشد اما بالاخره در گفتگو با خبر ورزشی به نکات جالب توجهی اشاره کرد.

 

 

ابتدا از جواد نکونام شروع کنیم. به نظرتان در استقلال موفق می‌شود؟

همین که در چنین شرایطی حاضر به پذیرش این سمت مهم و حساس شده است و به هدایت استقلال نه نگفت، نشان می‌دهد که دل و جرات دارد. اینکه موفق می‌شود یا خیر مسئله‌ای است که زمان به آن پاسخ می‌دهد. به هر حال توپ گرد است و هر اتفاقی می‌تواند در فوتبال رخ بدهد اساساً جذابیت این ورزش هم به همین خاطر است. "سپ هربرگر" که هدایت آلمان در جام جهانی ۱۹۵۴ را بر عهده داشت و توانست این تیم را با وجود شکست سنگین مقابل مجارستان در مرحله مقدماتی، در نهایت قهرمان جام جهانی کند و اتفاقاً در فینال هم همان مجارستان را شکست بدهد، برای اولین بار این عبارت را بر زبان آورد و گفت توپ گرد است و هر اتفاقی در فوتبال می‌تواند رخ بدهد. حرف او به یک ضرب المثل در عرصه  فوتبال دنیا تبدیل شد و حالا به همین خاطر باید گفت که در این ورزش چیزی به طور دقیق قابل پیش‌بینی نیست اما فراموش نکنید برای موفق شدن یک تیم صرفاً تلاش بازیکنان و مربیان کافی نیست بلکه تیم پشت صحنه هم باید به معنای واقعی کلمه پا به پای این تیم تلاش کند. حتی توپ جمع کن‌ها و عوامل تدارکات تیم هم باید با تمام وجود کار کنند. تیم مدیریتی فوق العاده اهمیت دارد.

 

 

 به تیم مدیریتی اشاره کردید. به نظرتان چرا استقلال طی چند ماه اخیر این همه مشکل مدیریتی داشته و مدیرانی که سر کار آمده‌اند موفق نبودند؟

این مسئله‌ای است که باید از خود  مدیران بپرسید. از خود مدیران و البته کسانی که آنها را در این سمت‌ها قرار داده‌اند بپرسید تا به جواب دقیق برسید. این دوستان باید به سوال شما جواب بدهند. طبیعی است برخی مسائل و نتایج تیم استقلال به گوش من هم رسید ولی چون در متن کار نیستم، هیچ اظهار نظری نمی‌کنم.

 

 

شما به واسطه زندگی در آلمان کاملاً مربیان این کشور را می‌شناسید و میدانیم که با وینفرد شفررابطه خوبی داشتید. در جریان شکل برکناری او هم هستید. آیا این مربی آلمانی هیچ وقت پیرامون اتفاقاتی که افتاد با شما صحبت کرد.

وقتی شفر سرمربی استقلال بود، من چند بار با او در تهران صحبت کردم. به هر حال ما سن و سال نزدیک به هم داریم و هر دو هم در بوندسلیگا بازی کرده‌ایم. در آن مقطع نصرالله عبداللهی عزیز، دوست قدیمی و صمیمی من سرپرست تیم بود و من برای ملاقات با او و آقای شفر به هتل المپیک رفتم. آلمانی‌ها زیاد اهل بیان خاطرات نیستند و معتقدند گذشته مانند برف قبلی است که آب شده و رفته است اما شفر خیلی خوب و زود فهمید ایرانی‌ها وقتی دور همدیگر جمع می‌شوند، از خاطراتشان می‌گویند به همین خاطر با هم در مورد خاطرات بوندسلیگا صحبت کردیم.  رفتاری که با ایشان شد، قشنگ نبود البته من پس از ماجرای برکناری شفر چند بار تلفنی با او تماس داشتم اما هیچ گلایه‌ای نکرد و ماجراهای اخراج از استقلال را بر زبان نیاورد.

 

 

خود شما هم چیزی نپرسیدید؟

نه! اصلاً نپرسیدم چون نمی‌خواستم حرف‌ها و سؤالم نمک روی زخم شفر بپاشد.

 

 

بسیاری از هم دوره‌ای‌های شما، ترجیح می‌دهند برای تماشای دیدارهای استقلال، پرسپولیس یا تیم ملی به ورزشگاه نروند چون می‌ترسند نگهبانان درب ورودی آنها را نشناسند و جلو ورودشان را بگیرد. آیا واقعاً نباید برای حل این مشکل بسیار ساده تدبیری اتخاذ شود؟

اگر من یا بچه‌های هم نسل ما راهی ورزشگاه شوند و نگهبان آنها را نشناسد هیچ ایرادی نباید به آن بنده خدا گرفت چون قانونی وجود ندارد که ایشان ملزم به شناختن پیشکسوتان فوتبال ایران باشد بلکه باید یک ساز و کار مشخص برای چنین مسئله‌ای تعریف کرد. برای خود من توهین آمیز است که به ورزشگاه آزادی بروم اما راهم ندهند.این مساله در مورد سایر یشکسوتان استقلال،پرسپولیس و بقیه تیم ها هم صدق می کند. حساب کنید پشت در بایستم و ببینم به استادیومی که ‌سالها در آن بازی کردم و افتخارات زیادی به دست آورده‌ام راهم ندهند! به همین خاطر ترجیح می‌دهم نروم تا چنین اتفاقی رخ ندهد ولی اصلاً کاری ندارد که تعدادی از صندلی‌های ورزشگاه آزادی را به پیشکسوتان اختصاص داده و به آنها کارت شناسایی مخصوص هم بدهند تا بدون هیچ مشکلی وارد ورزشگاه شوند.

 

 

شنیده‌ایم که در جریان سرمربیگری جواد زرینچه در جنوب تهران قرار گرفته‌اید. چهره بزرگی که همواره از شما به نیکی یاد می کند.

خوشحالم که آقای زرینچه عزیز دوباره به فوتبال برگشته است و مربیگری می‌کند. ایشان به لحاظ انسانی و شخصیتی چهره ارزشمندی است. آقای ناصر صرافان  محترم هم در کنارش قرار گرفته که او هم یک استقلالی قدیمی محسوب می‌شود. امیدوارم این مجموعه در کارشان موفق شوند. قرار بود سر تمرین تیم آریو اسلامشهر هم حاضر شوم اما هنوز شرایط فراهم نشده است.

 

 

و به عنوان آخرین سوال، برویم به حدود ۵۰ سال قبل. زمانی که شما و ناصر خان حجازی خدا بیامرز در تاج و تیم ملی با هم همبازی بودید و رابطه خیلی خوبی با یکدیگر داشتید. ظاهرا هنگام تولد آتیلا حجازی، شما و آقای منصور رشیدی ناصر خان را از اردو خارج کردید تا به بیمارستان برود و خودش را به همسرش برساند.

واقعیت امر این است که قضیه به روز تولد آتیلا برنمی‌گردد بلکه مربوط به دوران نوزادی اوست. من و ناصر در اردوی تیم ملی و هم اتاق بودیم همسر ایشان زنگ زد و اصرار داشت حجازی به منزل برود چون آتیلا خیلی گریه و بی‌قراری می‌کرد. ناصر به من گفت چه کار کنیم؟ من اگر بروم، حشمت خان مهاجرانی می‌فهمد و خیلی ناراحت می‌شود. من بهش گفتم: تو برو و خیالت جمع باشد. شبانه ناصر را از اردو خارج کردم و چون حشمت خان به تمام اتاق‌ها سرکشی می‌کرد تا بچه‌ها سر وقت بخوابند و از اردو خارج نشوند، چند متکا و پتو به جای ناصر روی تختش گذاشتم و یک پتو هم روی همه آنها کشیدم که مثلاً حجازی خواب است! یادش بخیر دوران خوبی بود.

اشتراک گذاری:
ارسال نظر
تازه‌ها
پربیننده‌ها پربحث‌ها