برگزاری اجلاس سران ناتو در روزهای ۱۱ و ۱۲ ژوئیه سال جاری میلادی (۲۰ و ۲۱ تیرماه ۱۴۰۲) در شهر ویلنوس، پایتخت لیتوانی، در زمره پرسروصداترین و مهمترین گردهمایی این سازمان نظامی بود. ناتو که میراث جنگ سرد است، با بیش از هفت دهه فعالیت پیوسته استراتژیک، بیتردید مهمترین نهاد چندجانبهگرای نظامی جهان معاصر و یکی از کنشگران مهم در منازعات استراتژیک کنونی ازجمله جنگ اوکراین محسوب می شود. در حدود یک سال و نیمی که از حمله روسیه به اوکراین میگذرد سایه جنگ مزبور بر تمامی کنش و واکنشهای ناتو مشاهده میشود و متقابلاً عنصر «ناتو» در این جنگ برجسته است. لذا این اجلاس در فضای خاصی در فعل و انفعالات استراتژیک برگزار شد و نسبت به سایر اجلاسهای سران این سازمان جلب توجه کرد. علاوه بر اعضای نهادها در همه حوزههای اجتماعی از جمله در حوزه مناسبات سیاسی داخلی و بینالمللی، پیوند عمیقی با موضوع و پدیده «هویت» و لایههای هویتی دارند. هویت موضوعی فراگیر در تمام عرصههای انسانی و اجتماعی و محل پردازش دهها نظریه بوده است. اما در مارپیچ نظرات گوناگون، دیدگاهی اجتماعی بین اندیشمندان علوم اجتماعی وجود دارد که «هویت» در پاسخ به این سؤال است که «شما چه کسی هستید؟»
اگر سخنرانیها، مصاحبه و بیانیه نهایی اجلاس سران ناتو مورد علاقه قرار گیرد، پاسخ اعضای ناتو به پرسش فوق، پاسخ دو لایهای است با لایههای سلبی و ایجابی. لایههای سلبی هویت ناتو براساس آنچه در این اجلاس مشخص میشود، جدیتر است و آن مخالفت با روسیه است. جنگ اوکراین، روسیه را به عنوان «غیر» و «دشمن» ناتو برجسته کرد. دشمنی پدیدهای هویتبخش برای ناتو بوده است. در دوران جنگ سرد، دشمنی با اتحاد شوروی، خمیرمایه هویت بخش ناتو بود، حال بعد از یک سال و نیم از حمله روسیه به اوکراین، دشمنی با روسیه، بیتردید بیش از گذشته، به این اجلاس دعوت شدند، که این خود اهمیت پیوند استراتژیک بین ناتو و حوزه اقیانوس اطلس و اختلاف امور نظامی در حوزه اقیانوس آرام را نشان میدهد. حضور زلنسکی، رئیس جمهوری اوکراین و سخنرانی در مراسم افتتاحیه این اجلاس، همراه با توئیتهای گلهآمیز او از عدم حمایت همهجانبه و کامل مورد پسند او نیز بر هیجانهای مربوط بین اجلاس افزود. سخنان وزیر دفاع انگلیس، در انتقاد از اقتصادهای اوکراین و در این میان که ناتو شرکت آمازون (حملونقل) تسلیحات به اوکراین نیست و اوکراین باید تحرک بیشتر نشان دهد، جلب توجه کرد و شاید هم بیانیه نود مادهای نهایی کنفرانس است که در خور اعضای تحلیلی است. با توجه به آنچه که ذکر شد اجلاس سران ناتو در لیتوانی را چگونه میتوان مورد بررسی قرار داد؟
در پاسخ باید گفت این اجلاس، «هویت ناتو» را به عنوان یک نهاد چند جانبه نظامی تقویت کرد؛ «جهت عملیات نظامی» بیشتری در حوزه اوکراین به ناتو داد و سرانجام «چالشهای این نهاد» را روشن کرد. چسب پیوند دهنده اعضای ناتو است که الزاماً یکپارچه نبوده و نیستند. واژه «روسیه و تجاوز روسیه به اوکراین»، پربسامدترین واژهها در بیانیه نهایی کنفرانس و همچنین در سخنان مقامات گوناگونی است که در این اجلاس شرکت داشتند. جنبه ایجابی و اثباتی هویت ناتو، البته تأکید بر اعتقاد به ارزشهای مشترک میباشد. اما فراتر باید هویت ناتو را در قالبها و واژگان استراتژیک نیز مورد سنجش قرار داد. دو واژه دفاعو بازدارندگینیز بسیار پربسامد است. به عبارت دیگر با تأکید بر این واژگان و استناد به موادی از اساسنامه ناتو، مخصوصاً ماده پنج که حمله به یک عضو این سازمان، معادل به حمله به دیگران قلمداد می شود، هویت جمعی و استراتژیک اعضا تعمیق میگردد. از پیآمدهای ناخواسته جنگ اوکراین این است که روسیه، ناتو و هویت آن را تقویت کرده است.
در همین چارچوب، ناتو در این اجلاس به سمت عملیات بیشتر در حمایت از اوکراین حرکت کرد.
اجلاس تصمیم به راهاندازی شورای ناتو ـ اوکراین کرد. این نهادسازی حائز اهمیت است. مخصوصاً اگر این مفهوم در بیانیه نهایی را در نظر بگیریم که سران ناتو اعلام کردند که اوکراین به ما تعلق دارد. این نهادسازی و تأکید بر تعلق اوکراین به ناتو همراه با کمکهای جدید نظامی به کیف بود. هرچند که اوکراین در پی حمایت بیشتر است و عضویت کامل را خواهان است، اما میتوان گفت که راه برای عضویت، هموارتر شده است. هرچند که عضویت در زمانی که جنگ ادامه دارد امکانپذیر نیست.
ناتو با چالشهای گوناگونی در درون و بیرون خود روبروست در درون، تعلقات اعضاء به این نهاد چند جانبه نظامی متفاوت است و در بیرون، روشنی تهدیدات امنیتی دوران جنگ سرد، جای خود را به انبوهی از تهدیدات نوین، پیچیده و پرابهام داده که در بیانیه طولانی تا حدودی منعکس است. ولی هرچه هست این نهاد چندجانبه نظامی، از گذشته بیشتر مطرح شده و نقشآفرینتر شده است. اما آینده آن به سرنوشت جنگ اوکراین گره خورده که چندان روشن نیست./اطلاعات