شبکه گسترده تروریستی-صهیونیستیِ فعال در چند استان کشور که ابتدای هفته جاری توسط وزارت اطلاعات منهدم شد و از وقوع یک فاجعه بزرگ جلوگیری کرد، از ابعاد مختلفی نیازمند بررسی است.
بازداشت عناصر این شبکه و کشف و ضبط دستِکم ۴۳ بمب از آنها در حالی رقم خورد که تروریستها قصد انجام اقدامات متعدد خرابکارانه در مناطق مختلف از جمله تهران، کرمان، اصفهان، کهگیلویه و بویراحمد، کردستان و مازندران را داشتند.
از جمله برنامههای این شبکه که سرشاخههای آن در هلند و دانمارک به سرویسهای اطلاعاتی صهیونیستها متصل بودند، میتوان به طراحی انفجار در محل مزار «سردار شهید حاج قاسم سلیمانی»، برخی مراکز تجمعات مردمی، هیئات مذهبی و اماکن سوختگیری، همچنین انفجار دکلهای برق و ایستگاههای گاز به منظور اخلال در تأمین نیازهای داخلی و صادراتی و... اشاره کرد.
در این خصوص توجه به چند نکته ضروری است:
نخست؛ طراحی سلسله عملیاتهای گسترده تروریستی با ضریب کشتار و خشونت بالا، نشان از برنامهریزی هدفمند و ادامهدار دشمن برای ایجاد ناامنی و خشونت در سراسر کشور دارد و باید آن را به عنوان فاز جدیدی از سناریوی بیثباتسازی کشور پس از وقایع پائیز گذشته ارزیابی کرد.
به بیان دقیقتر؛ از پس شکست سناریوی قبلی که در قالب یک جنگ ترکیبی تمامعیار و با وجود استفاده کامل از تمام ابزارها برای تجزیه ایران طراحی شده بود، دشمنان با سناریوی جدید میخواستند از ملت ایران که با هوشیاری و انسجام خود موجب این شکست سنگین شدهاند، انتقامی خونین در ابعادی گسترده بگیرند.
شکست پروژه اغتشاش و آشوب، فروپاشی منشور همبستگی ضدانقلاب، ابعاد گسترده رسوایی فساد مالی و غارتگری سران انقلاب خودخوانده «زن زندگی آزادی»، بازداشت برخی اعضای فرقه تروریستی منافقین در آلبانی و کشف و ضبط دستگاههای جاسوسی و اطلاعات آنها، درگیری میان گروهکهای تروریستی و جداییطلب کومله در کردستان عراق و... تنها گوشهای از ابعاد مفتضحانه این شکست سنگین دشمنان ملت ایران است.
فراتر از آن؛ تغییر رویکرد بازیگران منطقهای و بینالمللی نسبت به ایران، مانند آنچه در توافق تهران-ریاض، عضویت رسمی ایران در شانگهای، اقبال بریکس به عضویت ایران و... رقم خورد، ابعاد دیگری از شکست طراحی دشمنان برای انزوای ایران را نشان میدهد.
نباید فراموش کرد که طراحی این سناریوی جدید که هدفی جز ترور کور آحاد جامعه ایرانی نداشت، در حالی صورت گرفته بود که نظام سلطه در جریان پروژه پاییز گذشته تمام تلاش خود را به کار بست تا مبتنی بر انواع روشهای جنگ شناختی، جمهوری اسلامی را دشمن و خود را دوست ملت ایران جا بزند.
نکته قابل توجه آنکه رسانههای غربی از جمله فارسیزبانان معاند در حالی ادعای دوستی با ملت ایران را سر میدهند که کمترین اشارهای به طراحی تروریستی-صهیونیستی مذکور که میتوانست به جنایتی فاجعهبار علیه مردم تبدیل شود نمیکنند، هر چند از رسانههایی که رسما در شبکهها و صفحههای مجازی خود آموزش ساخت بمب دستساز و استفاده از سلاح گرم و سرد میدانند نباید جز این انتظار داشت.
البته ناگفته پیداست که اساسا یکی از اهداف طراحی و راهبری چنین سناریوهای جنایتکارانهای از سوی رژیم پلید صهیونیستی که ماههاست با بحرانهای شدید داخلی مواجه است، انحراف افکار عمومی از این بحرانها و انتقال آن به خارج از مرزهای اراضی اشغالی است.
دوم؛ انهدام شبکه تروریستی-صهیونیستی با این وسعت که میتوانست یک فاجعه ملی را رقم زند، حکایت از اشراف و تسلط کامل و جامع دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی کشور بر اقدامات و فعالیتهای ضدانقلاب دارد.
دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی کشور که شهدای بسیاری در راه حراست و حمایت از مردم و کشور در برابر توطئههای دشمنان داشتهاند بار دیگر نشان دادند که در راه حراست از ملت بزرگ ایران از هیچ تلاشی فروگذار نبوده و توانستهاند با تکیه بر دانش و تجربههای داخلی، مطلوبترین شرایط امنیتی را برای کشور محقق سازند.
سوم؛ سکوت مدعیان حقوق بشر، از دولتهای غربی گرفته تا سازمانها و نهادهای بینالمللی در قبال طراحی تروریستی صورت گرفته بار دیگر ابهامات بسیاری را در صداقت این مدعیان ایجاد کرد و نشان داد که مفهوم «مقابله با تروریسم» همچنان کاربردی دوگانه برای آنها دارد.
به هر تقدیر آنچه مسلم است اینکه؛ دشمن به دنبال طراحیهای جدید علیه امنیت و تمامیت ارضی ایران آن هم در شرایطی است که جمهوری اسلامی با خنثیسازی تحریمها و تکیه بر داشتههای درونی و روابط منطقهای و فرامنطقهای گسترده، گامهای بلندی در مسیر رفع مشکلات اقتصادی برداشته، لذا هوشیاری توامان مردم و مسئولان در برابر این فتنهها و توطئهها امری ضروری است.
نورنیوز