به گزارش صد آنلاین ، در بازار سیاه این قاچاقچیان حیاتوحش 2 راس خرس سیاه بلوچی کشف شد که از سمت خراسان جنوبی و سیستان و بلوچستان وارد خراسان رضوی شده بود؛ گونهای مهم در اقلیم ایران که در خطر انقراض قرار دارند. اهمیت این خبر از آن جهت است که مرزهای شرقی و جنوب شرقی ایران یکی از مهمترین مبادی قاچاق حیوانات وحشی هستند.
آنطور که سپهر سلیمی فعال محیط زیست میگوید یکی از مهمترین دلایل بالا رفتن قاچاق حیوان که این روزها هم زیاد خبرهای آن به چشم میخورد مرزهای شرقی و غربی ایران است: «متاسفانه ما در منطقهای هستیم که از طرفی در مرزهای جنوبی کشورهای متمولی وجود دارند که خواهان حیوانات مختلف هستند و در شرق و غرب هم کشورهایی هستند که عملا نظارت درستی بر مرزهای آنها نیست و دچار نابسامانی داخلی هستند و برای همین شرایط قاچاق از مرزهای شرقی و غربی مساعد شده است. الان شاهد این هستیم که میمونهای «رزوس» به راحتی از پاکستان و هندوستان وارد ایران میشوند.»
قاچاق حیوانات وحشی مختص ایران نیست و یکی از پردرآمدترین انواع قاچاق در جهان است. تجارتی که گفته میشود چهارمین تجارت سازمانیافته سیاه در دنیا بعد از مواد مخدر، اسلحه و قاچاق انسان است. قاچاقچیان ایران هم از این بازار سیاه بینصیب نیستند و سودهای سرشاری عایدشان میشود. وقتی پای پولهای کلان در میان باشد سازمانیافتگی هم به وجود خواهد آمد.
سازمانی از انسانهایی که میخواهند به هر طریقی به پول دست پیدا کنند و دست به روشهای پیچیدهای میزنند. البته قاچاق حیوانات تنها به قاچاق حیوانات زنده وحشی محدود نیست و هر نوع از خرید و فروش اعضای بدن و لاشه آنها برای اهداف مختلف را میتوان در این طبقهبندی جا داد. خرید و فروش پوست یوزپلنگ یا آنطور که به تازگی در آخرین مورد تصادف یوز ایرانی با اتومبیل در جاده میامی شاهد بودیم بریدن دم این حیوان، هم از رفتارهای رایج قاچاقچیان است.
آنطور که سپهر سلیمی فعال محیط زیست میگوید مجموعهای از عوامل باعث به وجود آمدن این شرایط شده است که در درجه اول میتوان به نبود نظارت اشاره کرد: «قاچاق حیوانات وحشی با چنین گستردگی و سازمانیافتگی به نظر میرسد عملا رها شده است. متولی این وضعیت هم سازمان محیط زیست است و این سازمان هم یا توان مقابله با این نوع قاچاق را ندارد یا انگیزهای ندارد یا اینکه ممکن است دستهایی در کار باشد که به نظر میآید از قاچاق منتفع میشوند. برای مبارزه با چنین پدیدهای باید نظارت و مبارزه خیلی قوی باشد.»
سلیمی با اشاره به انواع قاچاق حیوانات از پرندگان وحشی و مهاجر میگوید از خزندگان یا حتی ماهیانی که به آکواریومهایی در همین سطح شهر تهران تبعید میشوند: « اخیرا 2 یوز در توران پیدا شدند و گفته میشد چوپانها آنها را پیدا کردند و مادر آنها کشته شده اما واقعیت معلوم نیست، شاید یوزهایی بودند که قرار بود قاچاق بشوند.»
وقتی برای گونههای در معرض خطر این وضعیت را داریم برای بقیه گونهها دیگر وضعیت معلوم است: «متاسفانه میشنویم خیلی از ماهیان آب شور که در آکواریومفروشیها هستند و به فروش میرسند از ماهیانی هستند که از خلیجفارس دزدیده شدند. این مساله کاملا در باغهای پرندگان هم صدق میکند. متخصصان این پرندگان معتقد هستند عملا این باغها از پرندگان دزدیده شده از طبیعت ایران پر میشود و برای همین است برای آنها اهمیت قائل نیستند و اگر مردند دنبال پرندگان دیگر میروند.»
این وضعیت در مورد پرندگان شکاری هم وجود دارد که بازار خوبی در کشورهای حاشیه خلیجفارس دارند و با قیمت بسیار بالایی به فروش میرسند؛ پرندگانی که از طبیعت ایران دزدیده و قاچاق میشوند. وقتی صحبت از قاچاق حیات وحش میکنیم باید به یکسری از حیوانات هم اشاره کنیم که وارد ایران میشوند. سلیمی میگوید: «در این بازار از یک طرف با سود بالا طرف هستیم و از طرفی نبود نظارتها باعث این وضعیت شده.
این سودها هم اینچنین است که گاهی وقتی یک حیوان دزدیده میشود تا وقتی که فروخته بشود برای دستهای مختلفی که آنها را جابهجا میکنند سود سرشاری دارد. مثلا برای پرندگان شکاری گاهی سود تا چند صد میلیون میرسد. این سود بالا باعث میشود بسیاری طمع کنند و وارد این بیزینس بشوند.» او پدید آمدن این وضعیت را به بد شدن شرایط اقتصادی هم گره میزند: «بسیاری از حیوانات در روند شکار و حملونقل هم آسیب میبینند و گاهی از بین میروند اما برای کسانی که در این بازار هستند حتی مرگ این حیوانات هم تاثیرگذار نیست و آنها با فروش یک قطعه پرنده زنده میتوانند سود بالایی داشته باشند.»
سلیمی سهولت خرید و فروش حیوانات و حشی در شبکههای اجتماعی و فضای مجازی را دیگر دلیل استقبال از این بازار میداند و میگوید: «تا وقتی قوانین بازدارنده نباشد یا برای کسانی که دستگیر میشوند مجازات کافی در نظر گرفته نشود افراد بیشتری برای ورود ترغیب میشوند و این چرخه ادامه پیدا می کند. خود باغوحشها از مراکز اصلی قاچاق حیاتوحش هستند؛ این چیزی است که پلیس اینترپل و دفتر مقابله با مواد مخدر و جرایم سازمان ملل عنوان کرده است که باغ وحشها یکی از مقاصد قاچاق حیات وحش هستند.
اگر بروید در باغوحشهای ایران بپرسید که از دو شیری که دارید تولههای آنها کجا هستند عملا میبینید هیچ پاسخی به شما نمیدهند. خود سازمان حفاظت از محیط زیست چند سال پیش اعلام کرد که حدود 105 شیر در باغ وحش ایران زندگی میکنند. شما اگر تصور کنید نیمی از آنها ماده باشد و سالی 6 توله به دنیا بیایند عملا 100 توله شیر به دنیا میآید. هیچوقتی هیچ آماری نیست. مشخص است خیلی از حیوانات سر از باغ وحشهای خصوصی در میآورند یا قاچاق میشوند یا به علت نگهداری بد میمیرند.»
او یکی دیگر از دلایل ترویج باغوحشهای خانگی را تبلیغات آنها در صداوسیما یا سریالهای شبکه خانگی میداند. تبلیغاتی که گاهی از ناآگاهی یا از دستهای پشت پردهای بیرون میآیند که با نشان دادن فرد ثروتمندی با حیوانات وحشی در خانه تصویر جدیدی از این اقشار خلق میکنند: «این یک صنعت بزرگ است و ابزارهای مختلف برای تبلیغ دارد. بعید نیست کسانی که در قاچاق حیوانات دست دارند با تهیهکنندگان برنامهای حالا به هر شکلی ارتباط بگیرند و از آنها بخواهند برای نشان دادن فرد ثروتمند از عقاب یا شیر استفاده کند.
متاسفانه کلینیکهای دامپزشکی هم از این قضیه مستثنی نیستند. ما میبینیم در بعضی صفحات کلینیکهای حیوانات هم از حیوانات وحشی عکس و ویدیو میگذارند. مثلا میخواهند بگویند، ببینید چقدر قشنگ هستند. یا فیلم از درمان آنها میگذارند و این باعث میشود کسانی که دغدغه حیات وحش ندارند جذب بشوند و کسی که اراده بکند در ایران میتواند به راحتی در شبکههای اجتماعی و مجازی این حیوانات را پیدا کند.
شما هشتگ هر حیوانی را سرچ کنید اگر پول داشته باشید، میتوانید به راحتی بخرید.» او با انتقاد از صداوسیما که وظیفه آموزش رایگان دارد از تبلیغاتی میگوید که برای گربه و سگ میکند در حالی که حیوانات به مراتب کمخطرتری هستند اما از نگهداری کروکودیل و شیر در خانه نقدی نیست. سلیمی معتقد است در اروپا و امریکا روند نگهداری حیوانات و حشی در خانه رو به کاهش است اما در ایران روند صعودی را طی میکند.
اما نگهداری این حیوانات در خانه هم میتواند دردسرهای زیادی برای خانواده و خود حیات و حش ایجاد کند: «اگر حیوانات در روند قاچاق سالم بمانند به خانه که میرسند تازه ابتدای بدبختی آنها است. برای نگهداری این حیوانات گاهی آب و هوای کشور ما مناسب نیست. طبعا افرادی که این حیوانات را میخرند اطلاعاتی از نگهداری آنها ندارند، غذای آنها بسیار گران است و دانش عمومی در دامپزشکیها هم برای درمان آنها کافی نیست.»
حالا در این شرایط بسیاری از افراد این حیوانات را رهاسازی میکنند که بعد از این رهاسازی دو سرنوشت در برابر آنها است: «شاید نتوانند با شرایط زیست در ایران وفق پیدا کنند و بمیرند یا ممکن است به عنوان گونههایی مهاجم باشند یا به خاطر اینکه بومی ایران نیستند شرایط اکولوژیک زیستگاه را از بین ببرند. لاکپشتهای گوش قرمز که خرید فروش میشود یا ماهی پیرانا که گوشتخوار و خطرناک است بومی امریکای جنوبی است که بهراحتی در ایران و حتی در سفرههای هفتسین پیدا میشوند. آنها بهراحتی میتوانند وارد فضای طبیعی ایران بشوند و برای حیوانات دیگر در محیطزیست ایران آسیبزا بشوند. راکونها که اخیرا در شمال شاهد حضور آنها هستیم گونه مهاجم هستند. بومی ایران نیستند و دشمن طبیعی ندارند و میتوانند آسیبزننده باشند.»
حسن اکبری معاون سازمان محیطزیست ایران هم به تازگی در جمع خبرنگاران از گونههای زیستی بسیاری گفت که در تهران به وفور خرید و فروش میشوند؛ گونههایی که خریدو فروش آنها غیرمجاز است. اکبری از مرزهای شرقی و جنوب شرقی کشور میگوید که از آنجا حیوانات وارد میشوند و در کشور توزیع و خرید و فروش میشوند. او یکی از مشکلات را اصنافی میداند که به راحتی به پرنده فروشی مجوز کار میدهند.
اکبری میگوید: «ما در برخی شهرها به خصوص در تهران مشکل حادی در این زمینه داریم. متاسفانه سازمان محیط زیست به تنهایی توان مقابله با اینها را ندارد. از طرفی خروج حیات وحش و پرندگان شکاری از کشور را داریم به خصوص هوبره را به سمت کشورهای حاشیه خلیجفارس داریم. کشورهای همسایه متاسفانه خیلی در زمینه برخورد با قاچاقچیان همکاری مناسبی نداشتند و البته آنچنان رایزنی هم در این زمینه با آنها نداشتیم.»
او از گونههایی مانند بالابان و شاهین میگوید که به واسطه همین قاچاق شدن در معرض خطر انقراض قرار گرفتهاند: «هوبره متاسفانه از کشور ما خارج میشود و به سمت کشورهای عربی میرود، همینطور قاچاق گونههایی را که در باغوحشها تکثیر میشوند، به سمت غرب و عراق داریم. در ده سال گذشته 700 قطعه هوبره توسط محیط زیست کشف شده حتما چندین برابر این از کشور خارج شده است.
این پرنده در معرض خطر انقراض است و برآورد ما این است که جمعیت این پرنده در کشور چیزی حدود 3 تا 5 هزار قطعه باشد و از این جمعیت فقط 700 قطعه کشف شده حتما چندین برابر این خارج شده است. در مورد پرندگان شکاری طی 10 سال گذشته چندصد قطعه بالابان هم توسط محیط زیست کشف شده که حتما چندین برابر آن از کشور خارج شده است.»