به گزارش صد آنلاین ، همزمان با وقوع سیلاب و ریزش سنگ در بخشهایی از جاده چالوس، آدرس پهنههای خطرآفرین و مستعد ریزش در مسیر تهران- شمال منتشر شد.
یافتههای یک مطالعه کارشناسی که پس از بروز ریزش و سیلاب در جاده چالوس ناشی از بارندگی پنجشنبه گذشته منتشر شد نشاندهنده وجود ۲۰۶ نقطه خطر در محور تهران-چالوس است. نتایج فنی یک خطرسنجی توسط تیم مطالعاتی به مدیریت دکتر علی بیت اللهی، عضو هیات علمی و رئیس بخش خطرپذیری مرکز تحقیقات راه، مسکن وشهرسازی، نشان میدهد، پراستفادهترین و پرترددترین جاده شمال کشور در هر کیلومتر به طور متوسط در معرض ۳۳/ ۱ خطر قرار دارد. این در حالی است که بر اساس نتایج این مطالعه، ۹۴درصد از حوادث و پدیدههای حادثه ساز و خطرناک این مسیر، ناشی از ریزش دیوارههای جاده و سقوط سنگ و همچنین روان آبها (سیلاب) هستند. این دو، عمدهترین مخاطراتی هستند که جاده چالوس را به طور بالقوه و بهخصوص در ایام بارندگی، به مسیر بارش سنگ و سیل تبدیل کرده است. نتایج این مطالعه نشان میدهد به دلیل مورفولوژی مسیر جاده چالوس، عملا این جاده فاقد مسیرهای جایگزین است. مطالعات نشان میدهد در امتداد محور چالوس-کرج، ۳۲ دهنه پل وجود دارد که همگی فاقد مسیر جایگزین هستند که در صورت خرابی آنها، مسیر کاملا مسدود خواهد شد.
بررسیهای انجام شده نشان میدهد جاده چالوس همچنین دارای ۱۳ زون پرخطر است. به این معنا که در هر یک کیلومتر از این ۱۳ زون، دست کم ۴ خطر، مسافران این جاده را تهدید میکند. علاوه بر ریزش سنگ و خطر روان آبها (سیلاب)، این محور در مناطق مختلف و شناساییشده مستعد لغزش و رانش زمین، گسل و مخاطرات ناشی از مداخلههای انسانی است. در مجموع، ۲۷۶ پدیده خطرآفرین در این ۲۰۶ نقطه از جاده چالوس در کمین مسافران این جاده هستند.
خطرسنجی محور تهران- شمال، انجام شده از سوی این تیم تحقیقاتی نشان میدهد محور چالوس در جایگاه اول پرخطرترین مسیرهای جادهای شمال کشور (مازندران) قرار گرفته است. هر چند در دو محور دیگر یعنی محور هراز و فیروزکوه و بهخصوص محور هراز، تراکم و تعداد نقاط خطر، کم نیست. در محور هراز نیز به ازای هر کیلومتر ۱/ ۱ نقطه پرخطر شناسایی شده است. اما تراکم نقاط پرخطر در محور چالوس بیش از محور هراز است.
وضعیت پرخطر در جاده چالوس، دو ریسک بزرگ را برای مسافران این جاده به وجود آورده است. نتایج مطالعه انجام شده در این زمینه نشان میدهد، علاوه بر وجود ۲۰۶ نقطه پرخطر در این جاده که در مجموع ۲۷۶ بحران در آن شناسایی شده است، یک تهدید بزرگ مربوط به شرایط پلها در این جاده است. در محور چالوس، ۴۵درصد پلهای مورد ارزیابی از آسیب پذیری بالا برخوردار هستند که آسیبهای عمده آنها شامل خردشدگی، نم زدگی و شوره زدگی ناشی از تراوش و نشت آب در اجزای سازهای بوده است. با توجه به شرایط خاص این پل ها، پرتردد بودن محور چالوس و در دسترس نبودن مسیر جایگزین، انجام اقدامات فوری به منظور مقاوم سازی، بازسازی و رفع خطر در این مسیرها بسیار مهم و ضروری است. در این مطالعه آمده است: اگر چه در این محور ۲۷۶ نقطه حادثه خیز در مجموع به ثبت رسیده است، اما برآورد میشود حتی مجموع پدیدههای خطرآفرین در این مسیر، بیشتر از این تعداد باشد. این مورد بیانگر این است که در برخی نقاط ثبت شده، چند مخاطره با هم حضور دارند. بیشترین فراوانی نیز مربوط به پدیده و خطر «ریزش» است. نقاط مرتبط با ریزش، ۸۰درصد از کل مخاطرات موجود را دربرمیگیرد. پس از پدیده ریزش به ترتیب، فراوانی پدیده ها، به صورت روان آب معادل ۱۴ درصد، تلاقی گسل ۷ درصد، خطرات احتمالی مرتبط با عوامل انسانی ۶درصد و پدیده لغزش با فراوانی ۴درصد از کل هستند. فراوانی گسلها نیز از این نظر مهم است که بر رویداد لغزش وریزش تاثیر گذاشته و بنابراین آگاهی از تعداد نقاطی که در نزدیکی گسل واقع شده است میتواند معنی دار باشد.
تیم کارشناسی انجام این مطالعه، محور چالوس را به دو بخش تقسیم کرده و آدرس مناطق مستعد خطر ریزش و بحران در این دو بخش را اعلام کرده اند. بخش اول مربوط به مسیر «کرج تا منطقه کندوان» و بخش دیگر مربوط به مسیر «کندوان تا چالوس» است. شش اولویت یا شش منطقه پرخطر در مسیر کرج تا کندوان که در این گزارش از آن به عنوان محور کندوان (استان البرز)، یاد شده است شناسایی و اعلام شده است.
در این گزارش آمده است: «بر اساس ارزیابیهای دفتری و مشاهدات میدانی مفصل، اولویت بندی زونهای پرخطر در قطعه استان البرز شریان جادهای چالوس (محور کندوان) صورت گرفته است. بر این اساس اولویت اول (پرخطرترین نقطه این مسیر با اولویت مقاوم سازی و رفع خطر)، زون بیلقان-حدفاصل بیلقان و وینه است. اولویت دوم، زون خوزنکلا-محدوده قبل از سد امیرکبیر، اولویت سوم، زون سد امیرکبیر-حدفاصل تونل و نقطه ۱۱۴، اولویت چهارم، زون منطقه خوشبختی- حدفاصل وینه وخوشبختی، اولویت پنجم، زون منطقه پل خواب-حدفاصل پل خواب تا آسارا و اولویت ششم، زون محدوده سه راه دیزین است.
دومین بخش این محور، یعنی از «کندوان تا چالوس» در استان مازندران نیز ۷ نقطه پرخطر با اولویت مقاوم سازی دارد که در این مطالعه مورد تاکید قرار گرفته است. بر این اساس، زون پرخطر منطقه هزارچم به عنوان اولویت اول، زون پرخطر منطقه، ولی آباد به عنوان اولویت دوم، زون پرخطر منطقه مجلار و مکارود به عنوان اولویت سوم، زون پرخطرمنطقه دو آب به عنوان اولویت چهارم، زون پرخطر منطقه سیاه بیشه به عنوان اولویت پنجم، زون پرخطر منطقه تونل کندوان به عنوان اولویت ششم و زون پرخطر منطقه هریجان به عنوان اولویت هفتم معرفی شده است.
در این مطالعه تاکید شده است که ضرورت ویژه دارد با هدف کاهش ریسک مخاطرات در مسیر چالوس در دو حیطه به طور ویژه برنامههای کاهش ریسک عملیاتی شود. یک حیطه مربوط به «پل ها» است. همان گونه که گفته شده ۴۵درصد از پلهای این مسیر آسیب پذیر بوده و مهمتر اینکه در اغلب آنها راه جایگزین وجود ندارد. خرابی پلها موجب انسداد کامل مسیر میشود که ضرورت دارد امر مقاوم سازی آنها به طور جدی در دستور کار قرار بگیرد. همچنین «زونهای پرخطر» شامل زونهای با استعداد ریزش سنگ و حرکات دامنهای باید به طور ویژه در برنامههای کاهش ریسک مورد توجه قرار بگیرد. در مواقع بارندگیهای شدید احتمال خطر در این زونها به شدت و به مراتب بیشتر میشود. هر چند انجام اقدامات کاهش ریسک در این مورد بسیار مشکل و پرهزینه است، اما با اولویت بندی و بر اساس میزان اعتبار تخصیص یافته، میتوان ریسک را به طور قابل ملاحظه در این مناطق کاهش داد.
بررسیها از وجود یک واقعیت تلخ در ارتباط با این مطالعه خبر میدهد. مبنی بر اینکه این مطالعه در سال ۹۸ یعنی ۴ سال قبل انجام شده است. یعنی دست کم از ۴ سال قبل وبه دنبال انجام این مطالعه، مناطق خطرآفرین و نقاط بحران زای محور چالوس، شناسایی شده است. سوال این است که آیا در این ۴ سال، اقدامی در جهت کاهش ریسک و از بین رفتن این مخاطرات صورت گرفته است؟
دکتر بیت اللهی، رئیس مرکز خطرپذیری مرکز تحقیقات راه، مسکن وشهرسازی و سرتیم انجام این مطالعه در پاسخ به این پرسش به «دنیایاقتصاد» اعلام کرد: تا جایی که اطلاع دارم کار خاصی با هدف کاهش این مخاطرات تاکنون انجام نشده است. علاوه بر اینکه درگیری دولت در پروژه آزادراه-تهران شمال شاید یکی از دلایل این موضوع باشد دو علت مهم دیگر در این زمینه دخیل است.
علت اول، پرتردد بودن این جاده و نبود مسیرهای جایگزین برای تردد در این محور است. به گفته بیت اللهی، کار مقاوم سازی یا بازسازی و نوسازی برخی از پلها و تونلهای این مسیر ممکن است ماهها به طول بینجامد و با توجه به پرتردد بودن و نبود مسیرهای جایگزین، مسدودسازی جاده برای مدت زمان طولانی یک بحران محسوب میشود.
دلیل دوم به نیاز مقاوم سازی و کاهش ریسکهای گفته شده به منابع و بودجههای هنگفت مربوط است که به دلیل تنگناهای مالی فعلی دولت، این موضوع نیز بحران زاست. وی همچنین با بیان اینکه خطر ریزشهای دامنهای علاوه بر موضوع پلها بسیار مهم و ضروری و نیازمند اقدام ویژه است، افزود: فنسهای مهار ریزش سنگ، وارداتی است و خرید آنها از خارج کشور نیازمند هزینه هنگفت است. در شرایطی که در این زمینه محدودیتهای مالی وجود دارد. به همین علت است که طی چند سال گذشته تاکنون این مسیر با همین شکل و با همین مخاطرات روبهروست و مشاهده میشود در زمان بارشهایی مشابه بارش روز پنجشنبه گذشته، به شکل موقت و چند روزه مسدود میشود و گاه منجر به بروز خسارتهای مالی و حتی جانی به شهروندان و مسافران این جاده میشود. وی تاکید کرد: باید کار ریشهای و بنیادین برای مهار خطر در این محور انجام شود.
بررسیها نشان میدهد دست کم سه بودجه بالقوه برای مهار سنگ باران و سیلاب در محور چالوس در دسترس است. در حالی که اختصاص بودجه و اعتبار ویژه برای پرترددترین محور دسترسی به شمال کشور از ضرورتهای مهم است، اما در همین شرایط فعلی وبدون این اعتبار ویژه نیز میتوان از سه منبع، برای مهار ریسک و خطر در این محور استفاده کرد. در وهله اول و در صورتی که سازمانهای متولی ساخت ونگهداری مسیرهای جاده ای، به دور از اقدامات جزیرهای به فکر مهار و کاهش ریسک در این محور باشند میتوان از ظرف بودجه ساخت آزادراه تهران- شمال برای تامین بخشی از هزینه مهار ریسک در این مسیر استفاده کرد. اگر چه هم اکنون آزادراه تهران- شمال هم با مشکل منابع مالی مواجه است، اما میتوان با اولویت حفظ جان مسافران در محور چالوس از بخشی از بودجه فعلی ساخت آزادراه به نفع کاهش خطر در جاده چالوس استفاده کرد.
مسیر دوم، بهرهمندی از بخشی از منابع و اعتباری است که هم اکنون برای تعریض بخشهای پایانی جاده چالوس استفاده میشود. از سالهای گذشته تاکنون بخشهایی از جاده چالوس در مسیرهای قبل و بعد از مرزن آباد، در حال تعریض است. این اقدام نیز اگرچه با توجه به حجم تردد در این مسیر ضروری است، اما در شرایطی که به دلیل کمبود یا نبود منابع، جان مسافران در معرض خطر قرار دارد میتوان بخشی از اعتبار این تعریض جادهای را صرف مقاوم سازی نقاط حادثه خیز جاده چالوس کرد.
دریافت عوارض تردد از مسافران با هدف استفاده از منابع حاصل از آن برای مقاوم سازی جاده چالوس نیز میتواند یکی از این راهکارها باشد. البته بهتر است این عوارض به شکل تصاعدی و از افرادی دریافت شود که در این مسیر پرتردد هستند و بیشترین استفاده را دارند.