به گزارش صد آنلاین ، محمد، قاتل ۲۴ سالهای بود که با زدن ضربات چاقو به گردن جواد، همسایه سابقش، او را به کام مرگ کشاند. این حکم قصاص نفس، پس از چند سال رسیدگی قضایی در نهایت به تایید قضات دیوان عالی کشور رسید تا در زندان به اجرا درآید. والدین جواد، اولیای دم مصمم، با چشمانی پر از اشک و خشم، شاهد پایان این پرونده خونین بودند. محمد که در زمان محاکمه ۲۲ سال داشت، از شروع بازداشت موقت تا لحظه آخر در زندان به سر برد.
داستان از یک نزاع آغاز شد، محمد، متولد ۱۳۸۰ و ساکن یکی از محلههای تهران بود که سالها با جواد، همسایه سابقش، اختلافات مالی و شخصی داشت. طبق گزارش پلیس آگاهی تهران، محمد در تحقیقات اولیه اعتراف کرد که “خشم انباشته شده” او را به سمت خشونت سوق داد. او چاقویی برداشت و در یک حمله ناگهانی، به گردن جواد ضربه زد. پزشکی قانونی علت مرگ را “شوک ناشی از خونریزی شدید به دنبال بریدگی عروق حیاتی” اعلام کرد. آثار چاقو روی جسد، گواهی بر آن بود که ضرباتی مرگبار هیچ شانسی برای نجات باقی نگذاشت.
ماموران اداره پلیس آگاهی تهران پس از دریافت گزارش والدین جواد، که با شکایت رسمی اولیای دم در دادسرای امور جنایی تهران پیگیری شد، محمد را ظرف مدت کوتاهی دستگیر کرد. بازسازی صحنه جرم در محل وقوع، جایی در یک کوچه خلوت جنوب تهران، جزئیات را آشکار کرد: لکههای خون خشکشده، چاقوی آلوده به DNA مقتول، و ردپای فرار ناموفق قاتل. محمد در بازجوییها نه تنها اقرار صریح به قتل کرد، بلکه در بازسازی صحنه هم ضربات را تکرار کرد
پرونده با صدور کیفرخواست از دادسرای ناحیه ۲۷ تهران به شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران ارجاع شد. جلسه رسیدگی در ۳۱ تیرماه ۱۴۰۲ با حضور قضات، وکیل محمد، نماینده دادستان و والدین جواد برگزار شد. محمد در جایگاه ایستاد و بار دیگر اتهام مباشرت در قتل عمد را پذیرفت. وکیلش سعی کرد با استناد به “جنون لحظهای” و “عدم قصد قبلی” دفاع کند، اما قضات این ادعاها را بلااثر دانستند. محتویات پرونده، از جمله گزارش پلیس، نظریه پزشکی قانونی و ویدئوی بازسازی، همه چیز را مسجل میکرد.
قضات، مستند به موادی از قانون مجازات اسلامی و با توجه به تقاضای قصاص اولیای دم، محمد را به “یک مرتبه قصاص نفس با چوبه دار” محکوم کردند. پس از آن محمد در فرجامخواهی هم ناموفق بود چون قضات دیوان عالی کشور پس از بررسی، رای به قصاص او را تایید کرد. در ادامه روند قانونی در شعبه اجرای احکام دادسرای امور جنایی تهران ادامه یافت و هیچ تخفیفی در کار نبود.
دو سال پس از قطعی شدن حکم و در حالی که محمد حالا ۲۴ ساله شده بود، ساعتهای پایانی زندگیاش فرا رسید. سحرگاه دیروز او در زندان با حضور اولیای دم و ماموران اجرای حکم، طناب دور گردنش انداخته شد. محمد، با پشیمانی آشکار، آخرین کلماتش را زمزمه کرد: “ببخشید، اما پشیمانم.” والدین جواد، با دستانی لرزان، دکمه اجرای حکم را فشردند و صدای شکستن طناب بود که پایان این پرونده را اعلام کرد./سایت جنایی