به گزارش صد آنلاین ، در بیست و هفتمین روز بهمن ۱۴۰۲، وقوع درگیری خونین به بازپرس ویژه قتل پایتخت اطلاع داده شد.
بررسیهای انجامشده در صحنه نشان داد دو گروه از افراد که هر یک متشکل از سه، چهار نفر بودند، در قهوهخانهای در جنوب شهر درگیری لفظی را شروع کردند و سپس با استفاده از سلاحهای سرد و گرم، از جمله قمه، چاقو و کلت کمری نزاعی خشونتبار تبدیل را رقم زدند.
در جریان این درگیری خونین، جوانی به نام سهیل با اصابت دو گلوله به بدنش جان خود را از دست داده و یکی دیگر از افراد حاضر در صحنه درگیری هم به شدت مجروح شده بود. از این رو فرد مجروح به دستور بازپرس جنایی، بلافاصله برای مداوا به بیمارستان منتقل شد تا اقدامات درمانی لازم برای او انجام شود. تحقیقات بعدی نشان داد دلیل شروع این نزاع ادامه تنشهای قبلی بین دو گروه بوده و به خشونتی غیرقابل کنترل منجر شده است.
در ادامه روند رسیدگی به پرونده، کارآگاهان موفق شدند شش نفر از افرادی را که در این درگیری حضور داشتند، شناسایی و بازداشت کنند. تمامی این افراد در بازجوییهای اولیه مدعی شدند که عامل اصلی قتل، فردی به نام محسن، ملقب به “کرگدن” است. این اظهارات باعث شد که تحقیقات روی شناسایی و دستگیری محسن متمرکز شود. اما زمانی که تیم عملیاتی پلیس برای دستگیری او به محل زندگیاش مراجعه کرد، متوجه شد محسن پیش از رسیدن ماموران از خانهاش خود گریخته است.
بررسیهای گستردهتر درباره سوابق محسن نشان داد او فردی با گذشتهای پر از شرارت و درگیریهای متعدد است. پس از آن، نکته قابل توجهی که در ادامه در تحقیقات بدست آمد حکایت از آن داشت که از مدتی قبل، وضعیت مالی محسن به طور ناگهانی بهبود یافته و او از نظر اقتصادی در موقعیت بهتری قرار گرفته است. بررسیهای دقیقتر پلیس مشخص کرد که ثروت ناگهانی نتیجه فعالیتهای غیرقانونی در زمینه قاچاق بینالمللی ماده مخدر شیشه است. کارآگاهان جنایی پی بردند محسن با استفاده از ارتباطات خود در شبکههای قاچاق، توانست مبالغ هنگفتی به دست آورد و زندگی مرفهی برای خود فراهم کند.
در بخش دیگری از جستوجوهای کارآگاهان معلوم شد در واقع همین تغییر وضعیت مالی، حسادت و دشمنی دیگران را برانگیخت که به درگیری مرگبار منجر شد. چون اعضای یکی از این گروهها شروع به بدگویی و تحقیر محسن در محافل مختلف کرده بودند و او را به کسب درآمد از راههای حرام و فروش مواد مخدر متهم کردند. حتی این تنشها به فضای مجازی هم کشیده شد و گروه رقیبی که در قهوهخانه هدف قرار گرفته بودند با انتشار استوریها و پستهایی در شبکههای اجتماعی، به کریخوانی و توهین به محسن پرداخته بودند.
همراهان دستگیر شده متهم فراری در بازجوییها گفتند: در شبی که حادثه مرگبار رخ داد، محسن که از توهینها و کریخوانیهای گروه مقابل خسته شده بود، با برنامهریزی قبلی همراه ما وارد قهوهخانه شد و قصد داشت با گروه رقیب تسویهحساب کند. شواهدی از جمله تصاویر دوربینهای مداربسته و گفتههای افراد حاضر در قهوهخانه که عملا ربطی به ماجرا نداشتند نشان داد؛ ابتدا درگیری لفظی به سرعت بالا گرفته و محسن با استفاده از قمه به یکی از افراد گروه مقابل حمله کرد و سپس با شلیک گلوله، سهیل را به قتل رساند. پس از این اقدام که نه تنها به مرگ یک نفر منجر شده بود، بلکه فضای قهوهخانه را به صحنهای از هرجومرج و خشونت تبدیل کرده بود به راحتی فرصتی را برای فرار محسن از قهوه خانه فراهم کرده بود. همچنین او که میدانست مانوران پلیس به زودی به راز قتل پی خواهند برد و تعقیبش را در دستور کار قرار میدهند، تصمیم گرفت از خانه فرار کند و حتی کشور خارج شود. پیگیری رد و سرنخهای به جا مانده از ابن متهم فراری حکایت از آن داشت که او به منظور فرار، شبانه راهی مرزهای غربی ایران شده و به صورت مخفیانه به ترکیه فرار کرده است. اما با فرار او به ترکیه تحقیقات پرونده پایان نیافت ممشخص شد او در آنجا هم به فعالیتهای غیرقانونی خود در زمینه قاچاق ادامه داده و سعی دارد با دور ماندن از دسترس پلیس ایران، از عواقب جنایت خود در امان بماند. حتی مشخص شد محسن که احتمال میداده از سوی پلیس بینالملل هم تحت تعقیب قرار میگیرد در آنجا هم زندگی مخفیانهای را آغاز کرده بود.
در این بین در حالی بود که محسن در ترکیه مخفی شده بود، خانوادهاش در ایران دست به کار شدند تا از شدت مجازات او بکاهند. آنها با مراجعه به خانواده سهیل که به قتل رسیده بود سعی کردند رضایت اولیای دم مقتول را جلب کنند. در نهایت هم با وساطت افراد معتمد و پرداخت دیه، موفق شدند برای محسن بگیرند. این رضایتنامه به معنای تبرئه محسن از اتهام قتل از جنبه خصوصی جرم بود که او را از قصاص نجات میداد تا از احتمال مجازات مرگ نجات یابد، اما همچنان از جنبه عمومی جرم، او باید پاسخگوی قانون میبود.
محسن که گمان میکرد با گرفتن رضایت اولیای دم، دیگر تحت تعقیب پلیس نیست، تصمیم گرفت به ایران بازگردد. با این وجود از ترس و نگرانی انتقام تصمیم گرفت برای مخفی ماندن هویتش اقداماتی را انجام دهد. بنابراین با استفاده از هویت جعلی خانهای در شرق تهران اجاره کرد و سعی داشت زندگی مخفیانهای را در پیش بگیرد، او حتی در رفتوآمدهای خود بسیار محتاط بود و کمتر از خانه خارج میشد تا شناسایی نشود.
با وجود تمام تلاشهای محسن برای مخفی ماندن، کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران سرنخهایی را در اختیار داشتند که در نهایت به شناسایی مخفیگاه او منجر شد. سرانجام هم در روزهای گذشته، ماوران پلیس موفق شدند محسن را در عملیاتی غافلگیرکننده دستگیر کنند. این دستگیری برای محسن که تصور میکرد نقشهاش برای زندگی مخفیانه بینقص است، پس از آن محسن، که فردی مجرد و دارای سوابق متعدد کیفری است، در بازجوییها به جرم خود اعتراف کرد. او در پاسخ به این سؤال که چرا دست به قتل زده، گفت: «به خاطر کریخوانیها و توهینهایی که در فضای مجازی میشد، عصبانی شدم. آنها با الفاظ زشت مرا تحقیر میکردند، البته قصد کشتن کسی را نداشتم و فقط میخواستم آنها را ادب کنم تا بعد از آن کسی جرات به تکرار کارهای مشابهی نکند.»
او که از دستگیری خود شوکه بود، درباره نحوه دستگیریاش توضیح داد: «در یک ماهی که به تهران برگشته بودم، سعی کردم کمتر از خانه بیرون بروم و با هویت جعلی زندگی کنم. اما احتمالا دوستانم که آنها هم از من دلخور بودند مرا لو دادند. فکر میکنم یک روز که برای خرید سیگار از خانه خارج شده بودم، یکی از دوستان مقتول مرا دید و مخفیانه تعقیبم کرد. بعد از پیدا کردن مخفیگاهم، به گروه مقابل اطلاع داد و آنها پلیس را در جریان گذاشتند.»
محسن همچنین درباره زندگی مخفیانهاش ادامه داد: «فکر میکردم با گرفتن رضایت اولیای دم، دیگر خطری تهدیدم نمیکند. اما نمیخواستم به خاطر انتقام جانم در خطر باشد یا برای جنبه عمومی جرم به زندان بروم. به همین دلیل سعی کردم هویتم را مخفی کنم، اما موفق نشدم.»
در حال حاضر محسن، که با انگیزه انتقام و تحت تأثیر خشم لحظهای دست به جنایت زده بود، در بازداشت به سر میبرد و انتظار میرود در آینده نزدیک محاکمه او برگزار شد تا مجازات قانونی که چندین سال حبس است برای او در نظر گرفته شود./سایت جنایی