به گزارش خبرنگار شهری صد آنلاین، تصمیم اخیر شورای اسلامی شهر تهران مبنی بر ارتقاء ستاد گردشگری به سازمان و سپردن مأموریت یکپارچهسازی خدمات گردشگری به «شرکت گردشگری میلاد»، فراتر از یک تغییر ساختار سازمانی، نشاندهنده یک تحول راهبردی در مدیریت شهری پایتخت است. این اقدام، که با هدف پایان دادن به «پراکندگی خدمات» و «نبود مدیریت یکپارچه» صورت گرفته، نقشی حیاتی در پیوند دادن حوزه گردشگری به مفهوم کلانتر “حکمرانی فرهنگی” (Cultural Governance) در تهران ایفا میکند.
۱. از داراییداری منفعل تا بهرهوری فعال
مشکل اصلی خدمات گردشگری تهران، طبق اظهارات سید احمد علوی، عضو شورای شهر، نه کمبود دارایی (افزایش بودجه اتوبوسهای گردشگری از ۴ به ۲۰۰ میلیارد تومان) و نه کمبود امکانات (بیش از صد شهربازی و اماکن میراثی متعدد)، بلکه نارسایی در مدیریت اثربخش و بهرهوری این داراییهاست. خانهموزهها و فضاهای فرهنگی که با هزینههای بالا خریداری و مرمت شدهاند اما به دلیل عدم مدیریت متمرکز «تعطیل» یا در دسترس عموم نیستند، نمونهای بارز از حکمرانی ضعیف یا منفعل فرهنگی هستند.
حکمرانی فرهنگی موفق در محیط شهری مستلزم آن است که سرمایههای فرهنگی و هویتی (مانند موزهها و اماکن تاریخی محلات) صرفاً به عنوان داراییهای ساکن تلقی نشوند، بلکه به موتورهای فعال توسعه شهری و فضاهای هویتی زنده تبدیل گردند. مدیریت یکپارچه میتواند با ایجاد هماهنگی در تقویم رویدادها، تبلیغات مشترک و تعریف پکیجهای منسجم، نرخ بهرهوری این اماکن را به طور چشمگیری افزایش دهد.
۲. انسجام خدمات و تقویت هویت شهری
حکمرانی فرهنگی به معنای توانمندسازی و مدیریت تمامی ابزارهایی است که به شهروندان کمک میکنند تا با هویت و تاریخ خود تعامل کرده و آن را بازآفرینی کنند. پراکندگی اطلاعات و خدمات (مثلاً ناآگاهی شهروندان از وجود شهربازیها یا اماکن میراثی محله خود) نه تنها بهرهوری اقتصادی گردشگری را کاهش میدهد، بلکه منجر به گسستهای شناختی و اجتماعی در بافت شهری میشود.
شرکت گردشگری میلاد با مأموریت یکپارچهسازی، در واقع مسئولیت تعریف و ارائه یک روایت واحد از هویت فرهنگی و تفریحی تهران را برعهده میگیرد. این انسجام منجر به دسترسی آسانتر، شفافتر و عادلانهتر شهروندان به «سرمایههای فرهنگی و هویتی» شهر میشود و به این ترتیب، ارتباط شهروندان با فضاهای عمومی و تاریخی تقویت شده و احساس تعلق محلی و سرمایه اجتماعی افزایش مییابد.
۳. شهروند محوری در بازنگری سیاستها
یکی از کلیدیترین جنبههای حکمرانی فرهنگی، انطباق سیاستها با نیازهای شهروندان است. انتقاد علوی به ساعات کاری نامناسب موزهها (۸ صبح تا ۴ بعدازظهر)، که غالباً با ساعات اداری مردم همپوشانی دارد، نشاندهنده غلبه ساختار بروکراتیک بر ساختار شهروند محور در مدیریت گذشته است.
مدیریت واحد و متخصص در شرکت گردشگری میلاد، این پتانسیل را دارد که سیاستهای خدماتی را بازنگری کند. تنظیم ساعات کاری موزهها و اماکن تفریحی بر اساس الگوهای زندگی شهروندان (مثلاً ساعات عصرگاهی و تعطیلات)، یک اقدام حکمرانی فرهنگی است که به طور مستقیم دسترسی مردم به فرهنگ را تسهیل میکند و از این رو، فرهنگ را از یک نهاد دولتی به یک تجربه شهری مشترک تبدیل مینماید.
در پایان اینطور می توان گفت: تصویب سازمان گردشگری و واگذاری مدیریت واحد به شرکت گردشگری میلاد، فراتر از اصلاحات اداری، یک تصمیم استراتژیک برای پیادهسازی حکمرانی فرهنگی منسجم در تهران است. این اقدام با تبدیل داراییهای منفعل به فرصتهای فعال، تقویت هویت جمعی و بازتنظیم سیاستهای خدماتی بر مبنای نیاز شهروند، میتواند گام موثری در جهت افزایش زیستپذیری فرهنگی (Cultural Liveability) و ارتقاء جایگاه گردشگری پایتخت باشد. موفقیت این طرح به شدت وابسته به توانایی شرکت میلاد در هماهنگی موثر با نهادهای فرهنگی دیگر شهرداری و فراتر از آن، ایجاد یک اکوسیستم خدماتی شفاف و کارآمد خواهد بود.