طلاق والدین، وقتی در سنین مدرسه برای کودکی رخ میدهد، عمق فاجعه بیشتر میشود. تصور زندگی بدون پدر و مادر برای یک دانش آموز بسیار سخت است. از این رو درک کردن کودکان طلاق از طرف محیطهایی که در آن ها قرار میگیرند، مثل مدرسه، مهدکودک و... امری بسیار ضروری است.
با توجه به خصوصیات بچههای طلاق طرز رفتار درست میتواند در بهبود روحیه آن ها بعد از تجربه یک واقعه ناگوار، تأثیر مثبتی داشته باشد و کمک میکند تا این دوران سخت را راحتتر پشت سر بگذارند.
بر اساس آمار و ارقام ثبت احوال از فروردین امسال حدود ۱۶۸ هزار و ۲۶۴ نفر طلاق گرفته اند( در مقایسه با سال گذشته ۶/۴ درصد افزایش داشته است) و همین امر موجب شده تا رفتار با دانش آموزان طلاق اهمیت پیدا کند.
فرجی، کارشناس مشاوره و روان شناس در آموزش و پرورش گفت: خانواده یکی از مهم ترین نهاد های اجتماعی هر جامعه است و هر گونه اختلالی در این نهاد میتواند اثرات مخربی بر روی جامعه داشته باشد.
وی افزود: در این میان طلاق از آن دست آسیب هایی است که هم بر کارکردهای فردی و هم اجتماعی دانشآموزان تاثیر میگذارد.
این کارشناس اظهار کرد: هر ازدواجی پیوندی را به همراه دارد و نتیجه این پیوند عمدتا با فرزندآوری مستحکمتر می شود؛ اما وقتی طلاق رخ می دهد فرزندی که نتیجه یک پیوند بوده در وضعیت نامناسبی قرار می گیرد.
او ادامه داد: در واقع یکی از مهمترین آسیب های ازدواج متوجه کودکان و نوجوانان است. پس لازم است که موضوع طلاق در آموزش و پرورش و یا سایر مراکزی که با کودک و نوجوان سر و کار دارند، جدی قلمداد شود.
وی گفت: همان طور که اشاره کردم نتیجه این طلاقها کودکان و نوجوانانی هستند که به اجبار باید انتخاب کنند با یکی از والدین و یا بدون والدین باقی زندگی خود را پشت سر بگذارند؛ چرا که در برخی از طلاقها شاهد آن هستیم که حضانت کودک را هیچ یک از والدین به عهده نمی گیرند. در نتیجه کودک به مراکز بهزیستی و یا پدر بزرگ و مادر بزرگ سپرده میشود.
فرجی تصریح کرد: البته همکاران من در مراکز آموزشی و یا سایر مراکز روان شناختی با این کودکان و نوجوانان برخوردهای زیادی دارند.
او افزود: والدین مطلقه به خاطر مشکلات پیش از طلاق سطوح افسردگی، اضطراب و علائم روان تنی را در کودکان خود افزایش دادهاند. به همین خاطر ممکن است دانشآموزان کودک و نوجوان در طول فرآیند جدایی و پس از آن تحریک پذیری و پرخاشگری بیشتری نشان دهند. آن ها همچنین ممکن است عزت نفس و رفاه کمتری را تجربه کنند. اغلب در مدرسه هم دچار مشکلات روحی و روانی شوند و هم عملکرد تحصیلی پایینتر از سطح انتظار نشان دهند.
این کارشناس مشاوره بیان کرد: والدین طلاق گرفته یا کسانی که در حال طلاق هستند، باید به خاطر داشته باشند که عوامل بسیاری میتوانند در میزان افزایش و یا کاهش اثرات طلاق نقش داشته باشند. این موارد شامل سن کودک یا کودکان ؛ مرحله رشدی کودک در دوران طلاق؛ سطح تعارضات خانوادگی قبل و بعد از جدایی؛ نحوه حضانت؛ جنسیت کودک و حضور یا غیبت یکی از والدین میشوند. با این حال، همه فرزندان والدین طلاق گرفته محکوم به تجربه اثرات منفی نیستند.
وی ادامه داد: این جا همان نقطه ای است که مراکز تصمیم گیرنده که در راس آن ها آموزش و پرورش است باید مداخلات مناسبی را برای کاهش آثار طلاق داشته باشند، چون طلاق امری اجتناب ناپذیر است.
او گفت: آن چه بیشتر از خود طلاق بر روی کودکان اثر می گذارد، کشمکش های طولانی والدین است که بخش مهمی از آن عمدتا روی سرنوشت کودک موثر است. والدین عمدتا با مقصر پنداشتن هم سعی می کنند بار خود را بکاهند، اما با این کار ناخواسته به کودک خود آسیب می زنند. هر چه والدین در کاهش تنش تلاش کنند آثار جانبی طلاق را خواهند کاست.
فرجی اظهار کرد: رایج ترین مسئله ای که در پرونده های طلاق خود می بینم این است که والدین در مورد یکدیگر صحبت های منفی دارند. بچه ها ذاتاً می دانند که جزئی از مادر و بخشی از پدرشان هستند. وقتی والدین در مورد یکدیگر بد صحبت میکنند، بچهها تمایل دارند آن را درونی کنند و ممکن است فکر کنند که همان ویژگی های «والد بد» را آنها هم دارند و این میتواند باعث شک و تردید یا اضطراب در کودک شود. در برخی روابط، از بین بردن تعارض والدین غیرممکن است؛ اما تحقیقات نشان می دهند که صحبت مثبت یکی از والدین در مورد والد دیگر، اثرات منفی را در کودک به طور چشمگیری می کاهد. در نتیجه احساس کلی تعارض در کودک کاهش می یابد.
وی افزود: آثار طلاق بر میزان تمرکز کودکان در مدارس بسیار موثر است. بررسیهای زیادی در این زمینه انجام شده اند و در اکثر این بررسی ها اثرات طلاق بر کاهش میزان تمرکز و توجه کودکان در مدارس چشمگیر بوده است؛ به همین علت تعامل سازنده والدین با اولیای مدرسه بسیار مهم است. والدین باید اولیای مدرسه را از اتفاقات خانواده مطلع سازند تا معلم و یا مدیر مدرسه بداند که در نحوه برخورد با کودک مورد نظر ملاحظات لازم را در نظر بگیرند.
فرجی یادآوری کرد: طلاق می تواند سطح آموزشی کودک را پایین بیاورد. در نتیجه والدین باید برای این موضوع برنامه ریزی کنند و اگر تصیمی بر جدایی دارند زمانی را انتخاب کنند که کمترین تاثیر را بر فرایند آموزشی کودک بگذارد. مثلا امتحانات پایان ترم اصلا زمان مناسبی برای جدایی والدین نیست؛ چرا که می تواند نمرات دانش آموز را تحت تاثیر قرار دهد. در نتیجه کودک از دو جهت تحت فشار قرار می گیرد هم از طرف خانواده و هم از طرف مدرسه.
این کارشناس در پایان توصیه کرد: برای هر اقدامی از این دست والدین حتما با یک روان شناس کودک در تماس باشند تا بتوانند آثار طلاق را به حداقل ممکن برسانند. در عین حال مراکز آموزشی در این خصوص هم آگاهی های لازم را به خانوادهها بدهند و هم آگاهی های لازم را داشته باشند تا کمترین آسیب متوجه دانش آموزان شود.
شایان ذکر است که معلمان، معاونان و مدیران مدارس باید از وضعیت دانش آموزان مدارس خود مطلع بوده و در مواردی به دانش آموزان سخت نگیرند.