آخرین اخبار
۰۹ خرداد ۱۴۰۲ - ۰۵:۰۸
کاری که نماز را باطل می کند
بازدید:۱۰۴۷۸
صد آنلاین | دوازده چیز نماز را باطل می‏کند، و آنها را «مبطلات» می‏گویند.
کد خبر : ۱۸۰۲۷

 

مبطلات نماز | مرجع دانلود پاورپوینت

 

 

مبطلات نماز

 


مسأله 1112 ـ دوازده چیز نماز را باطل می‏کند، و آنها را «مبطلات» می‏گویند:

 


اوّل: آنکه در بین نماز یکی از شرط‌های آن از بین برود، مثلاً در بین نماز بفهمد لباسش نجس است.
دوّم: آنکه در بین نماز عمداً یا سهواً، یا از روی ناچاری، چیزی که وضو یا غسل را باطل می‏کند پیش آید، مثلاً ادرار از او بیرون آید، هرچند ـ بنا بر احتیاط واجب ـ پیش آمدن آن پس از تمام شدن سجده آخر نماز، از روی سهو یا ناچاری باشد. ولی کسی که نمی‌تواند از بیرون آمدن ادرار و مدفوع خودداری کند، اگر در بین نماز ادرار یا مدفوع از او خارج شود، چنانچه به دستوری که در احکام وضو ذکر شد رفتار نماید، نمازش باطل نمی‏شود. و نیز اگر در بین نماز از زن مستحاضه خون خارج شود، در صورتی که به دستور استحاضه رفتار کرده باشد، نمازش صحیح است.
مسأله 1113 ـ کسی که بی‌اختیار خوابش برده، اگر نداند که در بین نماز خوابش برده یا بعد از آن، لازم نیست نمازش را دوباره بخواند، به‌شرط آنکه بداند آنچه از نماز به‌جا آورده به‌اندازه‌ای که عرفاً آن را نماز بگویند بوده است.
مسأله 1114 ـ اگر بداند به اختیار خودش خوابیده، و شک کند که بعد از نماز بوده یا در بین نماز یادش رفته که مشغول نماز است و خوابیده، نمازش با شرطی که در مسأله پیش ذکر شد، صحیح است.

 

 


مسأله 1115 ـ اگر در حال سجده از خواب بیدار شود، و شک کند که در سجده آخر نماز است یا در سجده شکر، چه بداند به اختیار خوابیده یا بی‌اختیار خوابش برده است، حکم به صحت آن می‌شود و اعاده لازم نیست.
سوّم: از مبطلات نماز آن است که دست‌ها را به قصد خضوع و ادب روی هم بگذارد، ولی باطل شدن نماز به این کار بنا بر احتیاط است هرچند در حرام بودنش اگر به قصد مشروعیت آورده شود، شکی نیست.
مسأله 1116 ـ هرگاه از روی فراموشی یا ناچاری یا تقیه، یا برای کار دیگر مثل خاراندن دست و مانند آن، دست‌ها را روی هم بگذارد، اشکال ندارد.
چهارم: از مبطلات نماز آن است که بعد از خواندن حمد، «آمین» بگوید، و باطل شدن نماز به گفتن «آمین» در غیر مأموم بنا بر احتیاط است هرچند در حرام بودنش چنانچه به قصد مشروعیت آورده شود، شکی نیست، و در هر حال اگر «آمین» را اشتباهاً، یا از روی تقیه بگوید، نمازش اشکال ندارد.
پنجم: از مبطلات نماز برگشتن از قبله بدون عذر است، و اما اگر با عذر باشد مثل فراموشی، یا به سبب امر قهری ـ مانند باد شدیدی که او را از قبله برگرداند ـ چنانچه به طرف راست یا چپ نرسد، نماز او صحیح است، ولی لازم است که بعد از برطرف شدن عذر فوراً به طرف قبله برگردد. و اما اگر به طرف راست و یا چپ برسد یا پشت به قبله شود، اگر فراموش کرده باشد، یا غافل باشد، یا در تشخیص قبله اشتباه کرده باشد، و وقتی متذکر یا متوجه شود که اگر نماز را قطع کند می‌تواند دوباره آن را رو به قبله بخواند ـ هرچند یک رکعت از آن در وقت واقع شود ـ باید نماز را از سر بگیرد وگرنه به همان نماز اکتفا می‏کند، و قضا بر او لازم نیست. و همچنین است اگر برگشت او از قبله به واسطه امر قهری باشد، پس چنانچه بتواند که بدون برگشتن از قبله نماز را دوباره در وقت بخواند ـ هرچند یک رکعت از آن در وقت واقع شود ـ باید نماز را از سر بگیرد، وگرنه باید همان نماز را تمام کند و اعاده و قضا بر او لازم نیست.

 


مسأله 1117 ـ اگر صورت خود را فقط از قبله برگرداند، ولی بدنش به طرف قبله باشد، چنانچه به حدی گردن را کج کند که بتواند مقداری از پشت سرش را ببیند، حکم او همان حکم برگشتن از قبله است که قبلاً ذکر شده، و اگر انحراف او به این حد نباشد ولی عرفاً زیاد باشد ـ بنا بر احتیاط واجب ـ باید اعاده کند. و اما اگر مقدار کمی گردنش را کج کند، نمازش باطل نمی‏شود، هرچند این کار مکروه است.

 


ششم: از مبطلات نماز آن است که عمداً تکلّم کند، هرچند به کلمه‌ای که بیش از یک حرف نداشته باشد اگر آن حرف، خودش معنا دار باشد مثل «قِ» که در زبان عربی به معنای «نگهداری کن» است، یا بی معنا باشد امّا برای معنایی بکار رود مثل «ب» در جواب کسی که از حرف دوّم الفبا سؤال کند، و چنانچه هیچ معنایی نداشته باشد اگر مرکب از دو حرف یا بیشتر باشد، باز هم ـ بنا بر احتیاط ـ مبطل نماز است.
مسأله 1118 ـ اگر سهواً کلمه‌ای بگوید که یک حرف یا بیشتر دارد، اگرچه آن کلمه معنی داشته باشد، نمازش باطل نمی‏شود. ولی ـ بنا بر احتیاط، ـ لازم است بعد از نماز سجده سهو به‌جا آورد چنانکه خواهد آمد.

 

 


مسأله 1119 ـ سرفه کردن و آروغ زدن در نماز اشکال ندارد، و احتیاط لازم آن است که در نماز اختیاراً «آه» نکشد و ناله نکند. و اما گفتن «آخ» و «آه» و مانند اینها، اگر عمدی باشد، نماز را باطل می‏کند.
مسأله 1120 ـ اگر کلمه‌ای را به قصد ذکر بگوید، مثلاً به قصد ذکر بگوید «الله اکبر» و در موقع گفتن آن، صدا را بلند کند که چیزی را به دیگری بفهماند، اشکال ندارد. و همچنین اگر کلمه‌ای را به قصد ذکر بگوید هرچند بداند که این کار سبب می‌شود که کسی متوجه مطلبی شود، اشکال ندارد. ولی اگر اصلاً قصد ذکر نکند، یا قصد هر دو امر را بکند به نحوی که لفظ را در هر دو معنی به کار برده باشد، نمازش باطل می‌شود. و اما اگر قصد ذکر کند و انگیزه‌اش در گفتن ذکر متوجه کردن غیر باشد، نمازش صحیح است.
مسأله 1121 ـ خواندن قرآن در نماز غیر از چهار آیه‌ای که سجده واجب دارد، و دعا کردن در نماز اشکال ندارد. ولی احتیاط مستحب آن است که به غیر عربی دعا نکند. (و حکم چهار آیه‌ای که سجده واجب دارد در احکام قرائت مسأله 969 ذکر شد).

 


مسأله 1122 ـ اگر چیزی از حمد و سوره و ذکرهای نماز را عمداً، یا احتیاطاً چند مرتبه بگوید، اشکال ندارد.
مسأله 1123 ـ در حال نماز، انسان نباید به دیگری سلام کند، و اگر دیگری به او سلام کند، باید جواب دهد، ولی جواب باید مثل سلام باشد، یعنی نباید بر اصل سلام اضافه داشته باشد، مثلاً نباید در جواب بگوید: «سلام علیکم و رحمة الله و برکاته»، بلکه ـ بنا بر احتیاط لازم ـ نباید لفظ «علیکم» یا «علیک» بر لفظ سلام در جواب مقدم بدارد، اگر آن کسی که سلام کرده این‌چنین نکرده باشد، بلکه احتیاط مستحب آن است که جواب کاملاً همان‌طور که او سلام کرده باشد، مثلاً اگر گفته «سلام علیکم» در جواب بگوید: «سلام علیکم»، و اگر گفته «السلام علیکم» بگوید: «السلام علیکم»؛ و اگر گفته «سلام علیک» بگوید: «سلام علیک». ولی در جواب «علیکم السلام» می‌تواند «علیکم السلام» یا «السلام علیکم» یا «سلام علیکم» بگوید.
مسأله 1124 ـ انسان باید جواب سلام را چه در نماز یا در غیر نماز فوراً بگوید، و اگر عمداً یا از روی فراموشی جواب سلام را به‌قدری طول دهد که اگر جواب بگوید، جواب آن سلام حساب نشود، چنانچه در نماز باشد، نباید جواب بدهد، و اگر در نماز نباشد، جواب دادن واجب نیست.
مسأله 1125 ـ باید جواب سلام را طوری بگوید که سلام کننده بشنود، ولی اگر سلام کننده کر باشد، یا سلام داده و تند رد شود، چنانچه ممکن باشد که جواب سلام را با اشاره یا مانند آن به او بفهماند جواب دادن لازم است، و در غیر این صورت جواب دادن در غیر نماز لازم نیست، و در نماز نیز جایز نیست.
مسأله 1126 ـ واجب است نمازگزار جواب سلام را به قصد تحیت بگوید، و مانعی ندارد که قصد دعا هم بکند، یعنی از خداوند عالم برای کسی که سلام کرده سلامتی بخواهد.
مسأله 1127 ـ اگر زن یا مرد نامحرم، یا بچه ممیز ـ یعنی: بچه‌ای که خوب و بد را می‏فهمد ـ به نمازگزار سلام کند، نمازگزار باید جواب او را بدهد، و اگر زن به لفظ «سلام علیک» سلام کند می‌تواند در جواب بگوید «سلام علیک» یعنی کاف را کسره (ـِ) دهد.
مسأله 1128 ـ اگر نمازگزار جواب سلام را ندهد، اگرچه معصیت کرده ولی نمازش صحیح است.

 


مسأله 1129 ـ اگر کسی به نمازگزار غلط سلام کند، ـ بنا بر احتیاط واجب ـ باید صحیح جواب بگوید.
مسأله 1130 ـ جواب سلام کسی که از روی مسخره یا شوخی سلام می‏کند، و جواب سلام مرد و زن غیر مسلمان در صورتی که ذمّی نباشند، واجب نیست، و اگر ذمّی باشند ـ بنا بر احتیاط واجب ـ به کلمه «علیک» اکتفا شود.
مسأله 1131 ـ اگر کسی به عدّه‌ای سلام کند، جواب سلام او بر همه آنان واجب است، ولی اگر یکی از آنان جواب دهد کافی است.
مسأله 1132 ـ اگر کسی به عدّه‌ای سلام کند، و کسی که سلام کننده قصد سلام دادن به او را نداشته باشد جواب دهد، باز هم جواب سلام او بر آن عدّه واجب است.
مسأله 1133 ـ اگر به عدّه‌ای سلام کند و کسی که بین آنها مشغول نماز است شک کند که سلام کننده قصد سلام کردن به او را هم داشته یا نه، نباید جواب بدهد، و همچنین است ـ بنا بر احتیاط واجب ـ اگر بداند قصد او را هم داشته ولی دیگری جواب سلام را بدهد، اما اگر بداند قصد او را هم داشته و دیگری جواب ندهد، یا شک کند که جوابش را داده‌اند یا نه، باید جواب او را بگوید.
مسأله 1134 ـ سلام کردن مستحب است. و در روایت است که سواره به پیاده، و ایستاده به نشسته، و کوچک‌تر به بزرگ‌تر، سلام کند.
مسأله 1135 ـ اگر دو نفر با هم به یکدیگر سلام کنند، ـ بنا بر احتیاط واجب ـ باید هر یک جواب سلام دیگری را بدهد.
مسأله 1136 ـ در غیر نماز، مستحب است جواب سلام را بهتر از سلام بگوید، مثلاً اگر کسی گفت «سلام علیکم» در جواب بگوید «سلام علیکم و رحمة الله».
هفتم: از مبطلات نماز، خنده با صدا و عمدی است، هرچند بدون اختیار باشد اگر مقدماتش اختیاری باشد، بلکه ـ بنا بر احتیاط واجب ـ هرچند هم مقدماتش اختیاری نباشد در صورتی که وقت برای اعاده باشد باید آن را اعاده کند، ولی اگر عمداً بی‌صدا، یا سهواً با صدا بخندد، نمازش اشکال ندارد.
مسأله 1137 ـ اگر برای جلوگیری از صدای خنده حالش تغییر کند، مثلاً رنگش سرخ شود، ـ احتیاط واجب ـ آن است که نمازش را دوباره بخواند.
هشتم: از مبطلات نماز ـ بنا بر احتیاط واجب ـ آن است که برای کار دنیا عمداً با صدا یا بی‌صدا گریه کند، ولی اگر از ترس خداوند متعال یا از روی شوق به‌سوی او یا برای آخرت گریه کند، آهسته باشد یا بلند، اشکال ندارد بلکه از بهترین اعمال است. بلکه اگر برای خواستن حاجت دنیوی از خدا از روی تذلل در پیشگاه او گریه کند، اشکال ندارد.

 


نهم: از مبطلات نماز، کاری است که صورت نماز را به هم بزند، مثل به هوا پریدن و مانند آن، عمداً باشد یا از روی فراموشی؛ ولی کاری که صورت نماز را به هم نزند، مثل اشاره کردن با دست اشکال ندارد.
مسأله 1138 ـ اگر در بین نماز به‌قدری ساکت بماند که نگویند نماز می‏خواند، نمازش باطل می‌شود.
مسأله 1139 ـ اگر در بین نماز کاری انجام دهد، یا مدّتی ساکت شود و شک کند که نماز به هم خورده یا نه، باید نماز را اعاده نماید، ولی بهتر این است که آن را تمام کرده و سپس اعاده نماید.
دهم: از مبطلات نماز، خوردن و آشامیدن است، که اگر در نماز طوری بخورد یا بیاشامد که نگویند نماز می‏خواند ـ عمداً باشد یا از روی فراموشی ـ نمازش باطل می‌شود. ولی کسی که می‏خواهد روزه بگیرد، اگر پیش از اذان صبح، نماز مستحبّی بخواند و تشنه باشد، چنانچه بترسد که اگر نماز را تمام کند صبح شود، در صورتی که آب روبروی او در دو سه قدمی باشد می‌تواند در بین نماز آب بیاشامد، اما باید کاری که نماز را باطل می‏کند، مثل رو گرداندن از قبله انجام ندهد.
مسأله 1140 ـ اگر خوردن یا آشامیدن عمدی، صورت نماز را به هم نزند هم ـ بنا بر احتیاط واجب ـ باید نماز را دوباره بخواند، خواه موالات نماز به هم بخورد ـ یعنی: طوری شود که نگویند نماز را پشت سر هم می‏خواند ـ یا نه.

 


مسأله 1141 ـ اگر در بین نماز، غذایی را که در دهان یا لای دندان‌ها مانده فرو ببرد، نمازش باطل نمی‏شود، و نیز اگر کمی قند یا شکر و مانند اینها در دهان مانده باشد و در حال نماز کم‌کم آب شود و فرو رود، اشکال ندارد.
یازدهم: از مبطلات نماز شک در رکعت‌های نماز دو رکعتی، یا سه رکعتی، یا در دو رکعت اوّل نمازهای چهار رکعتی است، در صورتی که نمازگزار در حال شک باقی باشد.
دوازدهم: از مبطلات نماز آن است که رکن نماز را عمداً یا سهواً کم کند، یا چیزی را که رکن نیست عمداً کم کند، یا چیزی از اجزاء نماز را عمداً زیاد کند، و همچنین اگر رکنی را مثل رکوع، یا دو سجده از یک رکعت سهواً زیاد کند، نمازش ـ بنا بر احتیاط واجب ـ باطل می‌شود. و اما زیاد کردن تکبیرة الاحرام سهواً، مبطل نماز نیست.

 


مسأله 1142 ـ اگر بعد از نماز شک کند که در بین نماز کاری که نماز را باطل می‏کند انجام داده یا نه، نمازش صحیح است.

 

 

چیزهایی که در نماز مکروه است

 


مسأله 1143 ـ مکروه است در نماز صورت را کمی به طرف راست یا چپ بگرداند به‌طوری که نتواند مقداری از پشت سرش را ببیند، و اگر بتواند ببیند، نمازش باطل است چنانکه گذشت. و نیز مکروه است در نماز چشم‌ها را بر هم بگذارد، یا به طرف راست و چپ بگرداند، و با ریش و دست خود بازی کند، و انگشت‌ها را داخل هم نماید، و آب دهان بیندازد، و به خط قرآن یا کتاب یا خط انگشتری نگاه کند. و نیز مکروه است موقع خواندن حمد و سوره و گفتن ذکر، برای شنیدن حرف کسی ساکت شود، بلکه هر کاری که خضوع و خشوع را از بین ببرد، مکروه می‏باشد.

 


مسأله 1144 ـ موقعی که انسان خوابش می‏آید، و نیز موقعی که نیاز به دفع ادرار و مدفوع دارد، مکروه است نماز بخواند، و همچنین پوشیدن جوراب تنگ که پا را فشار دهد در نماز مکروه می‏باشد. و غیر از اینها مکروهات دیگری هم در کتاب‌های مفصّل ذکر شده است.

مواردی که می‏شود نماز واجب را شکست
مسأله 1145 ـ شکستن نماز واجب از روی اختیار ـ بنا بر احتیاط واجب ـ جایز نیست. ولی برای حفظ مال، و جلوگیری از ضرر مالی یا بدنی مانعی ندارد، بلکه برای هر غرضی دینی یا دنیوی که مورد اهتمام نمازگزار است، مانعی ندارد.
مسأله 1146 ـ اگر حفظ جان خود انسان یا کسی که حفظ جان او واجب است، یا حفظ مالی که نگهداری آن واجب می‏باشد، بدون شکستن نماز ممکن نباشد، باید نماز را بشکند.
مسأله 1147 ـ اگر در وسعت وقت مشغول نماز باشد و طلبکار طلب خود را از او مطالبه کند، چنانچه بتواند در بین نماز طلب او را بدهد، باید در همان حال بپردازد، و اگر بدون شکستن نماز، دادن طلب او ممکن نیست، باید نماز را بشکند و طلب او را بدهد، و بعد نماز را بخواند.
مسأله 1148 ـ اگر در بین نماز بفهمد که مسجد نجس است، چنانچه وقت تنگ باشد باید نماز را تمام کند، و اگر وقت وسعت دارد و تطهیر مسجد نماز را به هم نمی‏زند، باید در بین نماز تطهیر کند، بعد بقیه نماز را بخواند. و اگر نماز را به هم می‏زند، در صورتی که بعد از نماز تطهیر مسجد ممکن باشد، شکستن نماز برای تطهیر جایز است، و اگر بعد از نماز تطهیر مسجد ممکن نباشد، باید نماز را بشکند و مسجد را تطهیر نماید، و بعد نماز را بخواند.
مسأله 1149 ـ کسی که باید نماز را بشکند، اگر نماز را تمام کند، هرچند معصیت کرده ولی نمازش صحیح است، اگرچه احتیاط مستحب آن است که آن نماز را دوباره بخواند.
مسأله 1150 ـ اگر پیش از قرائت یا پیش از آنکه به‌اندازه رکوع خم شود، یادش بیاید که اذان و اقامه، یا تنها اقامه را فراموش کرده، چنانچه وقت نماز وسعت دارد، مستحب است برای گفتن آنها نماز را بشکند، بلکه اگر پیش از تمام شدن نماز یادش بیاید که آنها را فراموش کرده، مستحب است برای گفتن آنها نماز را بشکند.

 

منبع/سایت آیت الله العظمی سیستانی ( حفظه الله )

اشتراک گذاری:
برچسب ها :
ارسال نظر
تازه‌ها
پربیننده‌ها پربحث‌ها