آخرین اخبار
۲۷ مرداد ۱۴۰۴ - ۰۷:۵۶

ملاقات ترامپ و پوتین/ صلح در بن‌بست یا آغاز موج جدید قدرت؟

ملاقات ترامپ و پوتین/ صلح در بن‌بست یا آغاز موج جدید قدرت؟
بازدید:۱۱۶
صد آنلاین | چرا دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، چنین شیفتگی‌ای به ولادیمیر پوتین، رهبر اقتدارگرای روسیه، نشان می‌دهد؟
کد خبر : ۱۸۰۱۱۴

  به گزارش صد آنلاین ،دونالد ترامپ و ولادیمیر پوتین زیر سایه پرواز بمب‌افکن‌های B-2 بر فراز آسمان آلاسکا، در پایگاه نظامی المندورف-ریچاردسون دست دادند و بر فرش قرمز قدم گذاشتند. این دیدار تاریخی، که روز ۱۵ اوت ۲۰۲۵ (۲۴ مرداد ۱۴۰۴) در انکوریج برگزار شد، نگاه‌های جهانی را به خود خیره کرد.

 

اما این یادداشت قرار نیست تحلیل سیاسی ارائه دهد یا معادلات ژئوپلیتیک را موشکافی کند؛ آن را به تحلیلگران سیاسی می‌سپاریم. در عوض، با نگاهی روان‌شناختی به این صحنه می‌نگریم و می‌پرسیم: چرا دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، چنین شیفتگی‌ای به ولادیمیر پوتین، رهبر اقتدارگرای روسیه، نشان می‌دهد؟

 

شیفتگی به اقتدار: ریشه‌های روان‌شناختی

دونالد ترامپ بارها ولادیمیر پوتین را ستوده و حتی در برابر اتهامات مداخله روسیه در انتخابات ۲۰۱۶ آمریکا، به اظهارات پوتین استناد کرده است. این رفتار، که در کتاب ذهن جباران (Tyrannical Minds) به‌عنوان نشانه‌ای از گرایش به اقتدارگرایی بررسی شده، نشان‌دهنده تمایل عمیق ترامپ به الگوهای رهبری استبدادی است.

 

روان‌شناسان معتقدند افرادی با ویژگی‌های شخصیتی خاص، مانند خودشیفتگی یا نیاز به کنترل، اغلب به رهبران اقتدارگرا جذب می‌شوند، زیرا این افراد نمایانگر قدرت مطلق و بی‌چون‌وچرایی هستند که خودشان آرزوی آن را دارند. ترامپ، با تحسین پوتین، نه‌تنها به یک رهبر سیاسی ابراز علاقه می‌کند، بلکه به یک سبک حکمرانی اقتدارگرا که در آن موانع دموکراتیک کم‌رنگ می‌شوند، احترام می‌گذارد.

 

این شیفتگی تنها به پوتین محدود نمی‌شود. ستایش‌های دونالد ترامپ از رهبرانی مانند رجب طیب اردوغان و رودریگو دوترته، که هر دو به سرکوب مخالفان و نقض حقوق بشر شهره‌اند، نشان‌دهنده الگویی تکرارشونده است. او دوترته را به‌خاطر «اقدام قاطعانه» در اعدام‌های خیابانی تحسین کرده و اردوغان را به دلیل مدیریت «خطه‌ای خطرناک در جهان» ستوده است. این رفتارها، از منظر روان‌شناسی سیاسی، حاکی از تحسین یک «مرد قوی» است که بدون محدودیت‌های نهادهای دموکراتیک عمل می‌کند.

 

  تضعیف نهادها: بازتابی از ذهنیت اقتدارگرا

یکی از نکات کلیدی در تحلیل روان‌شناختی ترامپ، تلاش مداوم او برای تضعیف نهادهای دموکراتیک است. او رسانه‌های معتبر را «اخبار جعلی» می‌خواند و بارها با برکناری اعضای میانه‌رو کابینه‌اش، نشان داده که به دنبال وفاداری مطلق است، نه نقد سازنده.

 

این رفتار، که در ذهن‌های جبار به‌عنوان نشانه‌ای از پاتوکراسی یا حاکمیت رهبرانی  که آسیب‌های روانی دارند توصیف شده، به‌تدریج سلامت روانی جامعه را فرسوده می‌کند. وقتی رهبری مانند ترامپ حقایق را انکار و نهادهای نظارتی را بی‌اعتبار می‌کند، جامعه به‌تدریج به پذیرش رفتارهای غیرعادی عادت کرده یا از آن خسته می‌شود. این فرسایش، زمینه را برای پذیرش الگوهای اقتدارگرایانه فراهم می‌کند، الگوهایی که پوتین به‌خوبی نمایندگی‌شان می‌کند.

 

دیدار آلاسکا، با استقبال گرم ترامپ  از پوتین و پرواز نمادین بمب‌افکن‌های B-2، می‌تواند به‌عنوان تلاشی برای نمایش قدرت و در عین حال تحسین اقتدار پوتین تفسیر شود. این نمایش، از منظر روان‌شناسی، تلاشی است برای هم‌سطح نشان‌دادن خود با رهبری که به نظر دونالد ترامپ تجسم قدرت بلامنازع است.

 

  دستکاری روان‌شناختی؛ بازی پوتین و واکنش‌پذیری دونالد ترامپ

پوتین، به‌عنوان رهبری باتجربه، توانایی بالایی در بازی‌های روان‌شناختی دارد. او در مذاکرات اغلب با خونسردی و صبر عمل می‌کند، در حالی که دونالد ترامپ، به گفته‌ منابع، در گفت‌وگوها عجول و مداخله‌گر است. این پویایی نشان‌دهنده آسیب‌پذیری دونالد ترامپ برابر رهبرانی است که با اعتمادبه‌نفس و کنترل عمل می‌کنند.

 

کتاب ذهن‌های جبار اشاره می‌کند که رهبران اقتدارگرا مانند پوتین می‌توانند با دستکاری ضعف‌های روانی دیگران، مانند نیاز به تأیید یا خودنمایی، نفوذ خود را گسترش دهند. دونالد ترامپ، که به نظر می‌رسد تحت تأثیر شخصیت پوتین قرار گرفته، ممکن است در این دیدار به‌دنبال تأیید او بوده باشد، حتی اگر این تأیید به قیمت تضعیف مواضع آمریکا یا اوکراین تمام شود.

 

نگرانی‌های برخی مقامات اروپایی نیز به همین نکته اشاره دارد. آن‌ها معتقدند دونالد ترامپ، با وجود آگاهی از عدم اعتمادپذیری پوتین، همچنان ممکن است تحت تأثیر بازیگری فوق‌العاده او قرار گیرد. این آسیب‌پذیری، ریشه در تمایل دونالد ترامپ به تحسین کسانی دارد که به نظر او قدرت را با قاطعیت به نمایش می‌گذارند.

 

پیامدهای اجتماعی: از شیفتگی فردی به پاتوکراسی

ستایش دونالد ترامپ از پوتین و دیگر رهبران اقتدارگرا تنها یک ترجیح شخصی نیست؛ این رفتار می‌تواند پیامدهای گسترده‌ای برای جامعه داشته باشد. وقتی رهبری با ویژگی‌های خودشیفته یا اقتدارگرا به قدرت می‌رسد، می‌تواند ضعف‌های روانی جامعه را تقویت کند.

 

در آمریکا، عادی‌سازی رفتارهای غیرمتعارف دونالد ترامپ، مانند انکار حقایق یا تضعیف رسانه‌ها، به فرسایش اعتماد عمومی به نهادها منجر شده است. این روند زمانی رخ می‌دهد که آسیب‌های روانی یک رهبر به کل جامعه سرایت می‌کند و زمینه را برای پذیرش الگوهای اقتدارگرایانه فراهم می‌سازد.

 

دیدار آلاسکا، با تمام اهمیت ژئوپلیتیک‌اش، از منظر روان‌شناسی سیاسی، صحنه‌ای است که در آن دو شخصیت با ویژگی‌های متضاد اما مکمل روبه‌رو می‌شوند. دونالد ترامپ، با نیاز به تأیید و نمایش قدرت و پوتین، با توانایی دستکاری و کنترل. این دیدار نه‌تنها نمایانگر پویایی شخصیتی این دو رهبر، بلکه هشداری است درباره خطراتی که شیفتگی به اقتدارگرایی برای دموکراسی‌ها به همراه دارد.

 

خط باریک بین تحسین و خطر

دیدار دونالد ترامپ و پوتین در آلاسکا، فراتر از یک رویداد دیپلماتیک، آیینه‌ای است که ویژگی‌های روان‌شناختی یک رهبر را بازتاب می‌دهد. شیفتگی دونالد ترامپ به پوتین، ریشه در تحسین او از قدرت مطلق و بی‌چون‌وچرای اقتدارگرایان دارد، ویژگی‌ای که در رفتار او با دیگر رهبران مستبد نیز دیده می‌شود.

 

این رفتار، همراه با تلاش برای تضعیف نهادهای دموکراتیک، زنگ خطری برای سلامت روانی جامعه و آینده دموکراسی است. در حالی که جهان به نتایج سیاسی این دیدار چشم دوخته، روان‌شناسی سیاسی ما را دعوت می‌کند تا به لایه‌های عمیق‌تر این رابطه نگاه کنیم. جایی که تحسین یک رهبر به اقتدارگرایی می‌تواند به فرسایش ارزش‌های انسانی جامعه منجر شود.

 

منبع : همشهری آنلاین 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
اشتراک گذاری:
گزارش خطا
ارسال نظر
پربیننده‌ها پربحث‌ها