آخرین اخبار
۱۹ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۰:۲۸
نگاهی به تبعات سیاسی و دیپلماتیک توافق سه‌جانبه آمریکا، جمهوری آذربایجان و ارمنستان

ایران از معادلات قفقاز، حذف‌شدنی نیست

بازدید:۱۷۴
محسن پاک ایین می گوید: هم جمهوری آذربایجان و هم جمهوری ارمنستان رضایت کاملی از رفتار و اقدامات و سیاست روسیه در قفقاز ندارند و برای نشان‌دادن این نارضایتی، امتیاز این توافق را به آمریکا و ترامپ دادند و حتی ترامپ را هم به‌عنوان نامزد دریافت جایزه نوبل صلح مطرح کردند، مشابه همان کاری که بنیامین نتانیاهو انجام داد.
کد خبر : ۱۷۹۲۸۴

 توافق سه‌جانبه آمریکا، آذربایجان و ارمنستان که منجر به ایجاد «مسیر ترامپ» می‌شود، تبعات سیاسی و دیپلماتیک مهمی برای ایران دارد. این توافق نه‌تنها یک پروژه ترانزیتی، بلکه نشانه‌ای از حضور فعال و طراحی‌شده آمریکا در قفقاز جنوبی است؛ حضوری که می‌تواند معادلات قدرت در مجاورت مرزهای شمال‌غربی ایران را تغییر دهد. از منظر سیاسی، این توافق با تقویت پیوندهای جمهودی آذربایجان و ارمنستان با واشنگتن، امکان کاهش نقش میانجی‌گرانه ایران را در منازعات قفقاز فراهم می‌کند. همچنین، همراهی دو کشور همسایه با یک ابتکار آمریکایی، می‌تواند موازنه سنتی میان قدرت‌های منطقه‌ای (ایران، روسیه و ترکیه) را دگرگون سازد. از نظر دیپلماتیک، ایران با چالشی دوگانه روبه‌رو است: از یک سو، باید از فرصت بالقوه اتصال ترانزیتی جدید به نفع منافع اقتصادی خود بهره گیرد؛ از سوی دیگر، لازم است با حساسیت، از نفوذ امنیتی و سیاسی بازیگران فرامنطقه‌ای در نزدیکی مرزهایش جلوگیری کند. تداوم رایزنی با باکو و ایروان، استفاده از سازوکارهای چندجانبه مانند فرمت ۳+۳ و تأکید بر اصل تمامیت ارضی کشورها، ابزارهایی هستند که تهران باید برای مدیریت پیامدهای این توافق در دستور کار قرار دهد. اما سؤال مهم اینجاست که تبعات سیاسی و دیپلماتیک توافق سه‌جانبه آمریکا، آذربایجان و ارمنستان برای ایران چه خواهد بود؟ پاسخ به این سؤال، محور گفت‌وگویی با محسن پاک‌آیین، سفیر پیشین کشورمان در جمهوری آذربایجان و تحلیلگر ارشد حوزه قفقاز است که در ادامه، مشروح آن را از نظر می‌گذرانید.

جناب پاک‌آیین، برای سؤال اول این نگاه انتقادی را از شما داشته باشیم که با وجود تمام توصیفات و تحلیل‌هایی که انجام دادید، نهایتا توافق سه‌جانبه بین علی‌اف، پاشینیان و ترامپ، آن چیزی را که به‌عنوان خط قرمز تهران، یعنی کریدور زنگزور بود، بر ما تحمیل کرد که... .

اجازه بدهید من همین‌جا سؤال شما را قطع کنم که به نظر من هنوز اتفاقی نیفتاده است و کریدور زنگزور هم به ما تحمیل نشده است. ببینید، آن چیزی که در دیدار رؤسای جمهور آمریکا، آذربایجان و ارمنستان روی داد، یک بیانیه سیاسی با هدف ارتقای جایگاه دونالد ترامپ و بهبود وجهه او بود، چراکه ترامپ در هیچ‌کدام از مناقشات و بحران‌های سیاست خارجی به هیچ دستاوردی نرسیده است؛ از پایا‌ن‌دادن به کشتار در غزه و مسئله فلسطین تا جنگ اوکراین و حتی ناکامی بعد از حمله به ایران. پس آن چیزی که در کاخ سفید امضا شد، یک بیانیه سیاسی بود، نه توافق‌نامه اجرائی. یعنی با این بیانیه در کاخ سفید، ارمنستان و آذربایجان، نیت خود را برای استقرار هرچه بیشتر صلح و ثبات در قفقاز اعلام کردند، بنابراین این بیانیه یک سند حقوقی یا سند اجرائی تلقی نمی‌شود. این یک اعلامیه سیاسی است که... .

اجازه دهید کلام شما را قطع کنم، از این بابت که به نظر می‌رسد وقتی در معادلات جدید، ایران و روسیه کنار گذاشته می‌شوند، حتی با وجود آنکه بپذیریم بیانیه کاخ سفید یک اعلامیه سیاسی باشد، باز باید آن را به چشم تهدید دید و از این نگاه تقلیل‌گرایانه و مثبت و خوش‌بینانه شما فاصله گرفت؟

اجازه بدهید به این سؤال شما هم می‌رسم. اما پاسخ قبلی را کامل کنم. ببینید، ما یک اعلامیه داریم، یک یادداشت تفاهم داریم و یک موافقت‌نامه. فقط یک موافقت‌نامه است که با امضای مجالس کشورها می‌تواند جنبه اجرائی پیدا کند و بندهای آن لازم‌الاجرا خواهد بود. اما آذربایجان و ارمنستان هنوز به این سطح از روابط نرسیده‌اند و سند اجرائی امضا نشده است. بعد از ۱۴۰۱ شمسی که دو کشور آذربایجان و ارمنستان در نشست پراگ و طی توافقی، تمامیت ارضی همدیگر را به رسمیت شناختند، به دنبال موافقت‌نامه رفتند و تعداد زیادی از این مفاد را هم نهایی کردند. اما در چند بند، اختلافات جدی بین باکو و ایروان وجود دارد و به‌همین‌دلیل تاکنون موافقت‌نامه بین دو کشور امضا نشده است.

یکی از اختلافات، تغییر قانون اساسی ارمنستان است. اگرچه نیکول پاشینیان اختیارات لازم را برای موافقت دارد، اما چون در زمان اشغال قره‌باغ به دست ارمنستان، این حاکمیت سرزمینی در قانون اساسی ارمنستان وجود دارد، اکنون باکو پیش‌شرط هرگونه توافق‌نامه‌ای را به تغییر قانون اساسی ارمنستان منوط کرده است و این مسئله هم در حیطه اختیارات پاشینیان نیست، بلکه باید یک همه‌پرسی در ارمنستان برگزار شود. پس هنوز اتفاقی جدی نیفتاده است. در نشست کاخ سفید، ترامپ فقط توصیه کرد که ارمنستان و آذربایجان تمامیت ارضی همدیگر را به رسمیت بشناسند. این اتفاقی بود که با میانجی‌گری اروپا و در نشست پراگ انجام شده بود که این مسئله باعث آزادی قره‌باغ شد و در ادامه، ارمنستان قره‌باغ را به‌عنوان بخش سرزمینی آذربایجان به رسمیت شناخت و آذربایجان هم کریدور زنگزور را در تمامیت ارضی ارمنستان می‌شناسد. تنها جایی که در کاخ سفید به مسئله زنگزور اشاره شد، ناظر به تغییر نام این کریدور به نام مسیر ترامپ بود که بیشتر هم در قالب یک دیپلماسی نمایشی و برای نوعی همسویی با نظرات رئیس‌جمهور آمریکا عنوان شده بود. به عقیده من، این دست دیپلماسی‌های نمایشی نمی‌تواند واقعیت‌های ژئوپلیتیک و تاریخی را تغییر دهد و باعث تغییر نام مناطق شود، بنابراین هیچ‌گونه اشاره به مسئله زنگزور یا جزئیات توافقی برای اجاره صدساله آن به آمریکا مطرح نیست.

گزارش‌های رسانه‌ای چیز دیگری می‌گویند، کمااینکه رویترز به جزئیات این توافق اشاره دارد.

من کاری به گزارش رویترز ندارم. من از متن بیانیه کاخ سفید که آن را مطالعه کردم و همچنین متن سخنرانی دونالد ترامپ در دیدار با رؤسای جمهور آذربایجان و ارمنستان، این ارزیابی را دارم. واقعا هیچ بحثی درباره اجاره صدساله کریدور به آمریکا یا حتی حضور شرکت‌های آمریکایی برای احداث و اداره این کریدور وجود ندارد.

 البته در متن کاخ سفید به طور کلی گفته شده است که شرکت‌های آمریکایی می‌توانند در آذربایجان و ارمنستان حضور پیدا کنند؟

بله، ولی با همان ادبیات کلی‌گویانه. ولی خبری از اجاره صدساله یا اداره کریدور از سوی آمریکا نیست. ضمن اینکه حضور شرکت‌های آمریکایی در ارمنستان و جمهوری آذربایجان هم چیز جدیدی نیست و از قبل وجود داشته است.

باز هم به سؤال قبلی بازگردیم که بی‌پاسخ ماند. حتی اگر آنچه امضا شد، یک بیانیه و اعلامیه سیاسی باشد، نباید درباره تبعات آن ترسید؟ چون روندی بدون حضور ایران به‌عنوان بازیگر جدی قفقاز جنوبی در حال شکل‌گیری است؟

من این را صراحتا عنوان می‌کنم که نه روسیه و نه به طریق اولی جمهوری اسلامی ایران، به‌هیچ‌وجه حذف‌شدنی نیستند. هیچ کشوری به اندازه ایران ظرفیت لازم را در کنار مرزهای جمهوری آذربایجان، ارمنستان و نخجوان ندارد. هیچ کشوری مانند ایران به مرزهای ارس که به آن دالان زنگزور هم می‌گویند، مسلط نیست. نه‌تنها مرز ۳۵ کیلومتری ارمنستان، بلکه کل خط مرزی از آستارا تا جلفا زیر نظر ایران است. پس هرگونه اقدامی ضد امنیت و منافع ملی ما یا تمامیت ارضی، با پاسخ قاطع ما مواجه خواهد شد. این مسئله مهم‌تری را یادآور می‌شود که ایران نمی‌تواند از معادلات قفقاز حذف شود، حتی اگر آمریکا بخواهد. بله، شاید یکی از محورهایی که در نشست سه‌جانبه کاخ سفید سعی شد بر آن تکیه شود، تلاش برای کم‌رنگ‌کردن نقش و نفوذ روسیه و همچنین ایران در قفقاز است. اما واقعیت‌های میدانی چیز دیگری را می‌گویند.

اینکه روسیه و ایران نمی‌توانند از معادلات قفقاز حذف شوند، کمااینکه بعد از معادلات سال ۲۰۲۰ و جنگ دوم قره‌باغ، طیفی از ناظران معتقد بودند ایران از معادلات قفقاز، به‌ویژه قفقاز جنوبی، حذف شده است و کنار خواهد رفت. اما در این مدت دیدیم که واقعا ایران حذف‌شدنی نیست. پس اقدامات ترامپ و دیپلماسی نمایشی او هم برای حذف یا کنارگذاشتن ایران از معادلات قفقاز به نتیجه نمی‌رسد و می‌بینیم که معادلات قفقاز همان چیزی بود که جمهوری اسلامی ایران می‌خواهد. قره‌باغ به آذربایجان بازگشت و از اشغال ارمنستان خارج شد و زنگزور هم طبق تأکیدات مکرر مقام معظم رهبری همچنان در تمامیت ارضی ارمنستان است. جمهوری اسلامی ایران بارها بر این خطوط اصلی و کلی خود تأکید کرده و هم‌زمان به دنبال صلح و برقراری امنیت پایدار در منطقه و بین همسایگان بوده است.

 زمان‌بندی این اقدام هم معنادار است. در شرایطی که ایران تمرکزی روی معادلات بعد از تجاوز ۱۲‌روزه اسرائیل دارد و از طرف دیگر، سایه جنگ احتمالی و فعال‌سازی مکانیسم ماشه بر سر تهران سنگینی می‌کند، این معادلات در قفقاز روی می‌دهد. آیا نمی‌توان این هم‌زمانی را اتفاقی دانست؟

اتفاقا می‌خواستم به همین نکته مهم اشاره کنم که مسئله ایران نیست، بلکه مسئله روسیه است. به هر حال، هم جمهوری آذربایجان و هم جمهوری ارمنستان رضایت کاملی از رفتار و اقدامات و سیاست روسیه در قفقاز ندارند و برای نشان‌دادن این نارضایتی، امتیاز این توافق را به آمریکا و ترامپ دادند و حتی ترامپ را هم به‌عنوان نامزد دریافت جایزه نوبل صلح مطرح کردند، مشابه همان کاری که بنیامین نتانیاهو انجام داد. اینجاست که نگرانی عمده من به این مسئله مهم بازمی‌گردد که تأکید و تمرکز جدی ارمنستان و آذربایجان بر سیاست غرب‌گرایانه و دخالت‌دادن هرچه بیشتر آمریکا در قفقاز، باعث بروز ناامنی جدیدی در این منطقه شود. چون روس‌ها این تحولات را به شکل جدی مدنظر قرار می‌دهند. و بیم آن می‌رود که قفقاز هم به اوکراین دیگری تبدیل شود. باید تبعات این سیاست غرب‌گرایانه هم در ایروان و هم در باکو گوشزد شود و نباید پای کشورهای فرامنطقه‌ای به قفقاز باز شود.

به همین دلیل است که جمهوری اسلامی ایران تأکید دارد نباید کشورهای فرامنطقه‌ای در این منطقه و به‌ویژه در امر مدیریت مسیرهای مواصلاتی و کریدورها نقش‌آفرینی داشته باشند. و چه‌بسا همین حرکت نمایشی هم برای استقرار صلح در قفقاز، مقدمه یک مناقشه و جنگ دیگر باشد. واقعا فضا و محیط قفقاز شبیه به محیط اوکراین قبل از جنگ روسیه و اوکراین است. اکنون هم بیم آن می‌رود که مانند کی‌یف که تحریک شد در برابر مسکو قرار بگیرد، باکو و ایروان هم تحریک شوند در برابر کرملین بایستند. اینجا ایران می‌تواند نقش مهمی ایفا کند که مانع از بروز تنش و جنگ در قفقاز شود. باید پشت‌ صحنه‌های تحولات اخیر در منطقه به آذربایجان، ارمنستان و حتی خود روسیه هم گوشزد شود تا مانع از بحران شود.

این انتقاد متوجه دولت پزشکیان و حلقه نزدیک به رئیس‌جمهور وجود دارد که باعث شده طیفی از ناظران عنوان کنند پزشکیان با برخی سفرها و اقدامات، عملا به شکل چراغ خاموش، پالس برای اقدامات باکو را داده است؟

من خودم به‌عنوان کسی که سفیر ایران در جمهوری آذربایجان بودم، از سیاست و دیپلماسی همسایگی دولت چهاردهم که در ادامه دیپلماسی پیرامونی دولت مرحوم شهید رئیسی قرار دارد، قدردانی می‌کنم و معتقدم که این دیپلماسی در محوریت خود به دنبال تقویت روابط با کشورها و همسایگان است و دولت یک نگاه راهبردی را اعمال می‌کند. تمام سفرهای دکتر پزشکیان، چه به جمهوری آذربایجان و چه دیگر کشورها، یک توجیه راهبردی دارد. ضمن اینکه ما هیچ راهی برای توسعه نفوذ و افزایش قدرت خود در قفقاز جز افزایش سفرهای دیپلماتیک و مراودات سیاسی نداریم. باید به طور مکرر مذاکره تلفنی، مذاکره رودررو، توافقات و گفت‌وگوها در دستور کار قرار بگیرد. البته مذاکره سیاسی به این معنا نیست که در هر شرایطی به همدیگر لبخند بزنیم، بلکه باید گاهی اوقات انتقادات و خطوط قرمز را هم به طرف مقابل گوشزد کرد، بنابراین جا دارد در کنار سفرهای آقای پزشکیان به آذربایجان، سفرهای موازی به گرجستان و خود ارمنستان انجام شود و در این مدت، سیاست دکتر پزشکیان در منطقه قفقاز را مفید ارزیابی می‌کنم. اما باید دیپلماسی مرتبا فعال باشد و نباید سراغ تهدید همسایگان رفت و هم‌زمان خطوط قرمز خودمان را هم مطرح کرده‌ایم./شرق

اشتراک گذاری:
گزارش خطا
ارسال نظر
تازه‌ها
پربیننده‌ها پربحث‌ها