نویسنده: دکتر بنفشه کیانوش
دیپلماسی ایرانی: دو هفته پیش از وقوع جنگ بین اسرائیل و ایران در اواسط ژوئن، رئیس جمهور مسعود پزشکیان به جمهوری آذربایجان سفر کرد. در آنجا، او با همتای خود، الهام علیاف، رئیس جمهوری آذربایجان، در اجلاس سازمان همکاری اقتصادی (اکو)، یک نهاد منطقهای شامل ایران، ترکیه، پاکستان، افغانستان، آذربایجان، قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان، ترکمنستان و ازبکستان، دیدار کرد.
در حاشیه این اجلاس، دو رئیس جمهوری به دنبال ترمیم روابط متشنج کشورهای خود پس از حمله به سفارت آذربایجان در تهران در دو سال قبل بودند. در حاشیه این اجلاس هفت توافقنامه همکاری دوجانبه جدید برای گسترش تجارت و حمل و نقل و حمایت از پروژههای مشترک در بخش بهداشت امضا شد. پزشکیان احتمال ایجاد یک راهآهن جدید از پاکستان – از طریق ایران و آذربایجان – به ترکیه، عراق و عربستان سعودی را مطرح کرد. او همچنین بر اهمیت پروژه کریدور ارس برای کمک به سفر زمینی و ریلی آذریها به ایران و پروژه مشابهی که باکو را از طریق پل مرزی آقبند-کلاله به تبریز و تهران متصل میکند، تأکید کرد. این پروژه برای پیشبرد کریدورهای مهم جنوب – شمال و بهبود روابط تجاری طراحی شده است.
پزشکیان، که خود آذری است، در حرکتی کاملاً نمادین، ابیاتی از شاعر آذربایجانی-ایرانی، محمدحسین شهریار، را به زبان ترکی خواند. او به مخاطبان خود و همچنین جامعه نگران ایرانیان مقیم آذربایجان اطمینان داد که روابط ایران و آذری در حال بهبود است. پزشکیان افزود که باکو او را به یاد زادگاهش و شهرهای آذرینشین تبریز و اردبیل در آذربایجان ایران میاندازد. این اولین گام مهم برای احیای روابط در پایینترین سطح یا نزدیک به آن بود.
ژئوپلیتیک، روابط ایران و آذربایجان را پیچیده میکند
علیرغم جلسات سطح کارشناسی و همچنین رایزنیهای پزشکیان در داخل ایران که نشاندهنده تمایل تهران برای روابط قویتر با آذربایجان است، این رابطه همچنان پرتنش است. در ماه ژوئن، هنگامی که جتهای اسرائیلی به تهران حمله کردند، باکو آشکارا از محکوم کردن این حملات خودداری کرد. در عوض، به سایر اعضای اکو پیوست تا بیانیه مشترک بیطرفانهای صادر کند و خواستار صلح شود، اما از سرزنش هر کدام از طرفین خودداری کند. با وجود تمام تلاشهای ایران، باکو اساساً همکاریهای منطقهای خود را به گونهای تنظیم کرده که به نظر میرسد هدف آن مهار جمهوری اسلامی است، نه یافتن زمینه مشترک.
وخیمتر شدن روابط بین کشورهای همسایه به تنشهای مرزی بین آذربایجان و ارمنستان بر سر منطقه قرهباغ کوهستانی در سال ۲۰۲۱ برمیگردد. طبق گزارشها، اتحاد تهران با ایروان شامل تحویل تسلیحات نظامی بود و مستقیماً حاکمیت آذربایجان بر این منطقه مورد مناقشه را به چالش میکشید. علاوه بر این، ایران هرگز مستقیماً تهاجم ارمنستان به خاک آذربایجان را محکوم نکرد. این اقدامات به تضعیف سیستماتیک توانایی ایران در تأثیرگذاری بر رویدادهای شمال خود منجر شد، زمانی که آذربایجان در حمله خود در سال ۲۰۲۳ کنترل قره باغ را به دست گرفت.
در عین حال، باکو مدتهاست که روابط دوستانه خود را با اسرائیل، دشمن اصلی ایران در خاورمیانه، حفظ کرده است. تل آویو سفارت خود را در آذربایجان در مارس ۲۰۲۳ افتتاح کرد. این اقدام، فروش سلاحهای اسرائیل به آذربایجان را افزایش داد و تهدیدی مستقیم برای ایران بود. اگرچه مقامات باکو گفتند که روابط کشورشان با اسرائیل در راستای تمایل به دنبال کردن یک سیاست خارجی چندجانبهتر است، اما قرار بود بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، تنها پنج روز پس از حضور پزشکیان در اجلاس اکو، از باکو بازدید کند – اگرچه این سفر به تعویق افتاد، اما بر ماهیت استراتژیک مشارکت آنها تأکید دارد. تهران همکاری نظامی با باکو را دنبال کرده است، از جمله یک رزمایش دریایی دو روزه در دریای خزر در نوامبر ۲۰۲۴، اما این به سختی با سطح بالای روابط نظامی و امنیتی آذربایجان و اسرائیل قابل مقایسه است.
مسئولان تندرو در ایران مدتهاست که آذربایجان و اسرائیل را به تشکیل جبهه متحد علیه تهران متهم میکنند و رسانههای ایرانی در طول جنگ ۱۲ روزه تلویحاً گفتند که باکو به اسرائیل اجازه داده است تا با استفاده از خاک آذربایجان حملات پهپادی انجام دهد. رئیس جمهور علیاف علناً این ادعا را به عنوان تبلیغات خصمانه رد کرد، همانطور که رسانههای آذری نیز این ادعا را رد کردند.
البته، اسرائیل تنها کشور منطقهای نیست که در آذربایجان منافعی دارد. گسترش سریع نفوذ اسرائیل در آذربایجان میتواند علاقه ترکیه به باقی ماندن به عنوان بازیگر اصلی قدرت در قفقاز جنوبی و همچنین پیوندهای قومی مشترک که از رابطه ترکیه و آذربایجان پشتیبانی میکند را به حاشیه براند. بنابراین، آنکارا ممکن است آذربایجان را به حفظ روابط صمیمانه با ایران تشویق کرده باشد، اما از هرگونه روابط نزدیک با تهران که میتواند جایگزین ارتباط آذری – ترکی شود، اجتناب کند. با این حال، اقدامات آذربایجان در ماههای اخیر روشن کرده است که ترجیح میدهد با آنکارا و تلآویو – نه تهران – تعامل داشته باشد. باکو مذاکرات دیپلماتیکی را برای ترمیم رابطه آنکارا و تلآویو برگزار کرده و در سوریه فعال است، جایی که هر دو کشور پس از سقوط بشار اسد، متحد ایران، منافع نظامی خود را حفظ کردهاند.
راه پیش رو چیست؟ ایران و آذربایجان از یک رابطه سازنده چیزهای زیادی برای به دست آوردن دارند. دو کشور از قرنها روابط، همپوشانی مذهبی و موقعیت جغرافیایی حساسی در قفقاز بین اروپا و آسیا برخوردارند. با این حال، دشمنی فعلی بین تهران و باکو به هیچ وجه چیز جدیدی نیست. شاید ایران خواهان روابط بهتر با آذربایجان باشد، حتی اگر فقط به خاطر مصلحت باشد. اما آذربایجان که در سالهای اخیر به لطف همکاریهایش با ترکیه، اسرائیل و ایالات متحده نفوذ خود را به طرز چشمگیری گسترش داده است، دلیل چندانی برای بهبود این روابط ندارد.
منبع: گالف اینترنشنال فروم / ترجمه: علی موسوی خلخالی