آخرین اخبار
۰۷ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۲:۲۵
بررسی اهداف سفر پادشاه عمان به ایران

میز صلح چیده می شود؟

میز صلح چیده می شود؟
بازدید:۷۵۶
به توجه به شرایط و اقتضائات کنونی داخلی در ایران، منطقه و جهان پیرامون برجام، مذاکرات هسته‌ای، تعیین تکلیف زندانیان دوتابعیتی یا تبادل زندانیان، تدوام اختلافات پادمانی و...، سفر سلطان هیثم بن‌طارق در یک سناریولوژی می‌تواند دربرگیرنده اهدافی مختلف باشد. نکته‌ای که رسانه‌ها و تحلیلگران عموما درباره حضور پادشاه عمان در تهران از روی آن به سرعت رد می‌شوند، ناظر بر اهمیت این سفر برای ارتقای روابط دوجانبه تهران‌-‌مسقط است.
کد خبر : ۱۷۷۴۱

 بالاخره بعد از حدود سه ماه از اولین گمانه‌زنی‌های داخلی درباره سفر احتمالی هیثم بن‌طارق آل‌سعید برای سفر به ایران، امروز یکشنبه پادشاه عمان وارد تهران خواهد شد. طبق خبرهای رسیده سیدابراهیم رئیسی عصر امروز در مجموعه فرهنگی‌-‌تاریخی سعدآباد به‌طور رسمی از سلطان عمان استقبال خواهد کرد، سپس رئیسی و سلطان هیثم بن‌طارق مذاکرات خصوصی خود را آغاز خواهند کرد و پس از آن هیئت‌های عالی‌رتبه دو کشور با یکدیگر گفت‌وگو و رایزنی خواهند داشت. به باور قاطبه تحلیلگران و کارشناسان، این سفر از اهمیت بسزایی برای سیاست خارجی ایران، منطقه و جهان برخوردار است. به همین دلیل از همان چهارشنبه هفته گذشته که خبر سفر بن‌طارق مخابره شد، محافل سیاسی و رسانه‌ای درباره این سفر و اهداف آن دست به قلم شده‌اند.

 


البته قبل‌تر هم قیس بن‌محمد الیوسف، وزیر صنعت، تجارت و توسعه سرمایه‌گذاری عمان، هفتم می/ ۱۷ اردیبهشت در دیدارش با محمد مخبر، معاون اول رئیس‌جمهور، بدون ذکر تاریخ دقیق از احتمال سفر قریب‌الوقوع پادشاه عمان به ایران خبر داده بود. علی علیزاده، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس یازدهم نیز دوم اسفند ۱۴۰۱ از سفر قریب‌الوقوع پادشاه عمان با «خبرهایی خوش» به ایران گفت. حالا که بعد از ۹۶ روز ادعای علیزاده به واقعیت پیوست، باید دید بخش دوم سخنانش دال بر «خبرهای خوش» هم به واقعیت خواهد پیوست یا خیر و آیا سفر هیثم بن‌طارق در شرایط کنونی برای کشور خوش‌یمن خواهد بود؟

چهارشنبه هفته گذشته تلویزیون عمان اعلام کرد که هیثم بن‌طارق آل‌سعید، سلطان عمان قرار است امروز (یکشنبه) طی یک سفر دو‌روزه به ایران بیاید. آن‌گونه که خبرگزاری رویترز هم گزارش داده، دیدار با مقامات بلندپایه ایران از برنامه‌های سلطان عمان در جریان این سفر خواهد بود. دیوان سلطنت عمان همان روز (چهارشنبه) اعلام کرد که سفر هیثم بن‌طارق در راستای تقویت روابط دوجانبه مسقط‌-‌تهران و به دعوت سیدابراهیم رئیسی، رئیس‌جمهوری ایران است. این سفر در چارچوب مشورت و هماهنگی میان سران دو کشور در زمینه‌های مختلف، گسترش همکاری‌ها و بررسی آخرین تحولات منطقه و جهان است.

یک هیئت بلندپایه نیز پادشاه عمان را در این سفر همراهی می‌کنند که متشکل از شهاب بن‌طارق آل‌سعید معاون نخست‌وزیر در امور دفاعی، خالد بن‌هلال البوسعیدی وزیر دیوان سلطنت، سلطان بن‌محمد النعمانی وزیر دفتر سلطنت، بدر بن‌حمد البوسعیدی وزیر امور خارجه، سلطان بن‌سالم الحبسی وزیر دارایی، حمد بن‌سعید العوفی رئیس دفتر ویژه پادشاهی، عبدالسلام بن‌محمد المرشدی رئیس سازمان سرمایه‌گذاری، قیس بن‌محمد الیوسف وزیر صنعت و تجارت، سالم بن‌ناصر العوفی وزیر نیرو ‌و معدن، عبدالله بن‌خمیس الرئیسی رئیس ستاد نیروهای مسلح و ابراهیم بن‌احمد المعینی، سفیر عمان در تهران است.

اهداف سفر پادشاه عمان به ایران

به توجه به شرایط و اقتضائات کنونی داخلی در ایران، منطقه و جهان پیرامون برجام، مذاکرات هسته‌ای، تعیین تکلیف زندانیان دوتابعیتی یا تبادل زندانیان، تدوام اختلافات پادمانی و...، سفر سلطان هیثم بن‌طارق در یک سناریولوژی می‌تواند دربرگیرنده اهدافی مختلف باشد. نکته‌ای که رسانه‌ها و تحلیلگران عموما درباره حضور پادشاه عمان در تهران از روی آن به سرعت رد می‌شوند، ناظر بر اهمیت این سفر برای ارتقای روابط دوجانبه تهران‌-‌مسقط است.

در همین زمینه علیرضا عنایتی، مدیرکل خلیج فارس وزارت امور خارجه، در گفت‌وگویی با بیان اینکه سفر سلطان عمان به تهران در چارچوب روابط دوجانبه انجام می‌شود، به امضای اسناد جدیدی بین تهران و مسقط برای گسترش تعاملات و همکاری‌های بین دو کشور اشاره کرد. عنایتی درباره اهمیت سفر سلطان عمان به تهران تصریح کرد که «در چارچوب توسعه مناسبات ایران با کشورهای همسایه و پیرامونی خود با توجه به اصل سیاست همسایگی که از سوی دولت سیزدهم پیگیری می‌شود، همکاری‌های ایران با کشورهای همسایه و منطقه در ابعاد مختلف توسعه پیدا کرده که از نماد مشخص آن توسعه رفت‌و‌آمد سران کشورها به یکدیگر است».

مدیر‌کل خلیج فارس وزارت امور خارجه به سفر سال گذشته رئیس‌جمهور ایران از سلطنت عمان با دعون هیثم بن‌طارق گریزی زد و عنوان کرد که «در این سفر چندین سند بنیادین و پایه‌ای در راستای توسعه و گسترش روابط دو کشور به امضا رسید و متعاقب آن سفر، ما در انتظار سفر سلطان عمان به ایران هستیم». دستیار وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران از روابط رو به رشد ایران و عمان گفت و حجم تجارت و مناسبات دو کشور در مدت اخیر را روندی صعودی ارزیابی کرد؛ کمااینکه به گفته عنایتی حجم تجارت دو کشور در حال حاضر حدود دو میلیارد دلار برآورد می‌شود.

بدیهی است که عنایتی به دلیل جایگاهش در دستگاه سیاست خارجی مجاز به درز پشت پرده‌ها نیست. در این بین هرچند هم طرف عمانی و هم دولت رئیسی رسما بر اهمیت این نوع سفرها در جهت تحکیم هرچه بیشتر روابط تجاری، سیاسی و... دو کشور تأکید دارند، اما گویا این گزاره از اهمیت و جذابیت خاصی برای کارشناسان، رسانه‌ها و افکار عمومی برخوردار نیست. همه معتقدند اهمیت این سفر در ناگفته‌ها و پشت پرده آن است؛ از این‌رو حواشی حضور هیثم بن‌طارق بر متن آن سایه انداخته است تا جایی که تقریبا کسی تمایلی به بررسی و تحلیل مواضع رسمی ندارد و منتظر تأثیرات این سفر بر موضوعاتی مانند آینده برجام یا هر توافق دیگر احتمالی، آزادی زندانیان دوتابعیتی یا تبادل زندانیان، احتمال دسترسی ایران به پول‌های بلوکه‌شده و مذاکرات هسته‌ای هستند. فضای روانی بازار هم به‌شدت متأثر از این سفر و نتایج و آثار بعدی آن است؛ اینجا حواشی سفر است که بر اصل می‌چربد.

شاید به دلیل همین سنگینی حواشی باشد که از مدیر‌کل خلیج فارس وزارت امور خارجه درباره دیگر اهداف حضور هیثم بن‌طارق هم سؤال شد. البته علیرضا عنایتی در پاسخ به این پرسش که با توجه به اظهارنظرهای صورت‌گرفته در چند روز اخیر درباره اهداف این سفر، احتمال نقل و انتقال پیام از سوی آمریکایی‌ها وجود دارد؟ با اظهار بی‌اطلاعی از این موضوع و گمانه‌زنی‌های انجام‌شده، صرفا عنوان کرد که «من از این موضوع اطلاعی ندارم. این سفر در چارچوب روابط دوجانبه انجام می‌شود و حتما در جریان آن طبق روال این‌گونه سفرها، مقامات عالی‌رتبه دو کشور درباره مسائل منطقه‌ای نیز رایزنی و گفت‌وگو می‌کنند».

سناریوی نخست؛ احیای روابط تهران - قاهره

اتفاقا در راستای گفته علیرضا عنایتی درباره دیدار و گفت‌وگوی مقامات عالی‌رتبه دو کشور ایران و عمان ذیل سفر امروز (یکشنبه) هیثم بن‌طارق درخصوص مسائل منطقه‌ای، یکشنبه گذشته پادشاه عمان در سفری رسمی و دو‌روزه به مصر رفت و با عبدالفتاح السیسی، رئیس‌جمهور این کشور، دیدار و گفت‌وگو کرد. منابع خبری اعلام کردند که پادشاه عمان درباره وساطت میان تهران و قاهره و تلاش برای نزدیک‌کردن روابط دو کشور با عبدالفتاح السیسی رایزنی کرده است.

از این‌رو یکی از سناریوهای محتمل برای سفر پادشاه عمان به ایران ناظر بر تلاش مسقط در جهت بهبود روابط تهران‌-‌قاهره است. با توجه به آنکه سال گذشته شاهد سفر رئیس‌جمهور ایران به عمان و همچنین رئیس‌جمهور مصر به مسقط بودیم، می‌توان این گزاره را نزدیک به واقعیت دانست. اتفاقا در همین زمینه دو مقام مصری به‌تازگی به روزنامه نشنال گفته‌اند که انتظار می‌رود تهران و قاهره طی چند ماه آینده، سفیران خود را مبادله کنند. این رخداد بخشی از روندی است که با میانجیگری عمان برای عادی‌سازی روابط بین دو قدرت منطقه‌ای شکل گرفته است. این دو مقام عنوان کردند که «توافق اصولی برای دیدار بین عبدالفتاح السیسی رئیس‌جمهور مصر و ابراهیم رئیسی همتای ایرانی وی صورت گرفته است. بنابراین این نشست احتمالا تا پایان سال برگزار می‌شود».‌

این خبر چند روز پس از سفر سلطان عمان به قاهره و تلاش بن‌طارق در دیدار با عبدالفتاح السیسی با هدف متقاعدکردن رئیس‌جمهوری مصر برای دیدار با سید‌ابراهیم رئیسی، همتای ایرانی‌اش بود. البته به موازات تحرکات مسقط دراین‌باره، بغداد هم تلاش‌های میانجیگرانه خود را با میزبانی از مذاکرات ایران و مصر داشت. هرچند قاهره واکنشی جدی و رسمی به این خبرها و احتمال احیای روابط با ایران از خود نشان نداده است، اما محافل منطقه‌ای از گرم‌شدن قریب‌الوقوع روابط در هفته‌های اخیر خبر می‌دهند. آن‌گونه که مطرح است دیپلمات‌های سطوح میانی و نیز مقامات اطلاعاتی و امنیتی ایران و مصر از ماه مارس رایزنی‌های پشت درهای بسته را برای عادی‌سازی روابط انجام داده‌اند که آخرین دور این مذاکرات در اوایل ماه جاری در بغداد برگزار شد. علاوه بر روابط دوجانبه، کاهش تنش در مناطقی که ایران دارای نفوذ قابل توجهی در آن است مانند یمن، لبنان و سوریه نیز مورد بحث قرار گرفته است. گرم‌شدن روابط بین قاهره و تهران لایه جدیدی را به تجدید نظم منطقه‌ای در حال وقوع که چشم‌انداز سیاسی منطقه را تغییر می‌دهد، می‌افزاید.

از این‌رو دو مقام مصری در گفت‌وگو با روزنامه نشنال اعتقاد دارند «عادی‌سازی روابط با ایران، حسن نیت تهران را در رابطه با تلاش‌های قاهره برای ایجاد روابط اقتصادی و تجاری نزدیک‌تر با کشورهایی مانند عراق، سوریه و لبنان که تهران در آنها نفوذ قابل توجهی دارد، تضمین می‌کند». البته به گفته این مقامات مصری، قاهره به دنبال متقاعدکردن ایران در جهت کاهش حمایت از حماس و جهاد اسلامی نیز هست.

 سناریوی دوم؛ از تلاش برای توافق تا عدم تشدید تنش

دکترین عمان در عرصه بین‌المللی وساطت، میانجیگری و نقل و انتقال پیام با هدف حل مسئله است. این سیاست خارجی مسقط به قدری با دستاوردهای جدی و مثبت همراه بوده است که دیگر کشورهای حوزه خلیج فارس از قطر تا امارات و اخیرا عربستان سعودی هم به دنبال «عمانی‌زاسیون» دیپلماسی خود در سطح منطقه و جهان هستند. سیاست تنش صفر با همه کشورها و بازیگران منطقه‌ای و بین‌المللی عملا به زبان گویا و خط تحرکات مسقط بدل شده است. با توجه به اینکه عمان، مؤلفه‌های قدرت را به شکل پررنگ و بارزی در اختیار ندارد، درصدد است با کنشگری در سطح بین‌المللی و ایفای نقش میانجیگر، واسط و نظایر آن به تقویت نفوذ و وزن خود در منطقه و جهان دست یابد.

‌با در نظر داشتن این واقعیت که احیای برجام کار دشواری است و وضعیت کنونی پرونده فعالیت‌های هسته‌ای در نقطه‌ای قرار گرفته که احتمالات زیادی بر آن متبادر است، برخی از ناظران تأکید دارند که سفر هیثم بن‌طارق به تهران از این جهت به‌شدت حائز اهمیت است. به‌خصوص بعد سفر اخیر حسین امیرعبداللهیان به مسقط و اذعان وزیر امور خارجه کشورمان بر وجود طرحی برجامی از طرف عمانی و نیز رفت‌و‌آمدهای مقامات دوکشور، این گزاره به ذهن متبادر می‌شود که شاید مسقط در این سفر به دنبال ترسیم مسیری در جهت تداوم مسیر احیای برجام یا حداقل ازسرگیری مجدد مذاکرات است.

البته برای رسیدن به این نقطه باید وزن دیپلماتیک عمان را در نظر داشت و به این ارزیابی رسید که آیا مسقط از آن میزان توان سیاسی برای تحقق چنین هدفی برخوردار است؟ چرا‌که این موضوع مطرح است که مسقط صرفا یک بازیگر متوسط منطقه‌ای است که در راستای سیاست‌های لندن و واشنگتن گام برمی‌دارد. بنابراین «عمانی‌ها در هر حالتی نمی‌توانند بیش از یک واسط و پیغام‌رسان باشند. در‌این‌باره و در بهترین سناریوی ممکن، عمان به‌طور سنتی می‌تواند در پرونده‌هایی مانند تبادل زندانیان دوتابعیتی نقش‌آفرینی مؤثری داشته باشد». باید در نظر داشت که عمانی‌ها ظرفیت و پتانسیل میانجیگری را در تنش تهران‌-‌واشنگتن با محوریت پرونده هسته‌ای ندارند، بلکه صرفا به دنباله نقل و انتقال پیام بوده و اصطلاحا در قالب «پیغام‌رسان» بین ایران و ایالات متحده آمریکا عمل می‌کنند.

جدا از آنکه عمان با طرح برجامی خود به تهران سفر کرده باشد یا حامل پیامی از غرب باشد، باید حضور بن‌طارق در تهران را به چشم یک «فرصت» دید. آن‌طور که داوود مرشدی در گفت‌وگویی که قبل‌تر با «شرق» داشت، سفر پادشاه عمان به ایران را «یکی از آخرین فرصت‌های مذاکراتی» می‌دانست؛ چراکه او تأکید داشت با توجه به تحولات جاری، دیگر «فرصت» لزوما به معنای بستر مجدد برای احیای برجام نخواهد بود. از طرف دیگر مرشدی اعتقاد دارد مسقط احتمالا اکنون صرفا با این هدف به ایران سفر می‌کند که پیام واشنگتن را درباره پذیرش برجام جدید با شرایط جدید به ایران منتقل کند تا از تصاعد تنش جلوگیری کند.

با توجه به موضوع رونمایی از بمب‌های سنگرشکن، ادعاهای رسانه‌ای درباره وجود تأسیسات جدید هسته‌ای ایران، آن‌هم در آستانه نشست فصلی شور حکام، اتهامات اسرائیل در‌خصوص آمادگی تهران برای غنی‌سازی ۸۴‌درصدی، آینده مبهم برجام، تداوم اختلافات پادمانی و... احتمال وقوع تصاعد تنش وجود دارد. پس اگر قائل به تصاعد تنش باشیم، باید در ازای آن «دیپلماسی در نقطه جوش» را هم برای برون‌رفت از این وضع در نظر بگیریم؛ چراکه وضعیت پادرهوای کنونی، نه برای تهران و نه برای دولت بایدن در آستانه انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا دیگر قابل دوام نیست. بنابراین سیاست «نه توافق، نه بحران» عملا به تاریخ انقضای خود نزدیک شده است.

در این بین بسیار بعید است که عمان بتواند به چیزی بیشتر از ارسال پیام‌های دو کشور نائل آید. با این وجود به نظر می‌رسد که افزایش تحرکات دیپلماتیک کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس از عربستان سعودی گرفته تا عمان، قطر و... می‌تواند مسیری باشد که آمریکایی‌ها از طریق آن ظرفیت کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس را در تنظیم و ترسیم توافق با ایران به کار گیرند. از این منظر هرگونه مذاکره، چه از کانال عمان یا هر کشور دیگری، به معنای مذاکرات جدید و شاید با رویکردی متفاوت با ایران خواهد بود. البته احتمال نقش‌آفرینی مسقط در تصویب و تثبیت «توافق موقت» بین تهران و واشنگتن هم مطرح است. خاصه آنکه بحث توافق موقت نیز از سوی رسانه‌‌‌های آمریکایی بسیار مورد توجه است و در هفته‌های اخیر اندیشکده‌‌‌های آمریکایی چند بار از لزوم انجام توافق موقت برای لغو تحریم فروش نفت ایران به اروپا و آسیا در قبال محدود‌کردن فعالیت هسته‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای سخن گفته‌اند.

‌اوج‌گیری شرایط نامساعد اقتصادی در ایران و همچنین تشدید نگرانی غربی‌ها در قبال پرونده فعالیت‌های هسته‌ای، هم تهران و هم واشنگتن را به این نتیجه رسانده است که راه‌حل فوری و موقتی برای خروج از بحران، «انجام توافقی موقت بر مبنای تعهدات کم در برابر کم است». حال باید دید که خط تعریف‌شده واشنگتن برای مسقط روی توافق موقت استوار است یا توافق جدید یا تلاش برای عدم تصاعد تنش؟ خاصه بیان این تک‌جمله از زبان حسین امیرعبداللهیان در جریان سفر ۲۵ آوریل/ پنج اردیبهشت به عمان مبنی بر اینکه «از ابتکارات عمان درباره مذاکرات مطلع شدیم»، مؤید آن است که مسقط نیم‌نگاهی هم به این موضوع دارد. البته ازسرگیری روابط ایران و عربستان سعودی نمی‌تواند به افزایش ظرفیت عمان برای میانجیگری در موضوع هسته‌ای و مذاکرات ایران و آمریکا در جهت احیای برجام کمک کند؛ چرا‌که موضوع هسته‌ای و احیای برجام، مناقشه‌ای است که احتمالا با نقش‌آفرینی کشورهای منطقه‌ای حل نمی‌شود.

سناریوی سوم؛ تعیین تکلیف زندانیان دوتابعیتی

تلاش برای تعیین تکلیف زندانیان دوتابعیتی یا پیگیری پروسه زندانیان اتباع دیگر کشورها همواره به‌صورت یک موضوع سنتی از سوی عمانی‌ها در دستور سیاست خارجی‌شان قرار داشته است. بنابراین پررنگ‌ترین سناریویی که می‌تواند در این راستا مورد ارزیابی قرار گیرد، به تبادل زندانیان بازمی‌گردد. از این منظر شاید در سفر اخیر به منطقه غرب آسیا، جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی دولت بایدن بسته‌ای از پیشنهادهای ایالات متحده را به طرف عمانی برای گفت‌وگو با ایران منتقل کرده باشد. اما نکته اینجاست که احتمالا این بسته‌ پیشنهادی، نه برای ازسرگیری مذاکرات بلکه درباره آزادی زندانیان دوتابعیتی و نحوه دسترسی ایران به اموال بلوکه‌شده در برخی از کشورهای منطقه و فرامنطقه خواهد بود. این سناریو از آن جهت می‌تواند نزدیک به واقعیت باشد که شاهد افزایش فشار برخی از خانواده‌های زندانیان دوتابعیتی در روزها و هفته‌های اخیر علیه کاخ سفید بوده‌ایم.

۳۱ فروردین (۲۰ آوریل) باقر نمازی، شهروند ایرانی‌-آمریکایی در نامه‌ای عنوان کرد که جو بایدن، رئیس‌جمهوری آمریکا درخواست او برای ملاقات و گفت‌وگو درباره وضعیت فرزندش (سیامک نمازی) در ایران را نادیده گرفته است. نمازی تأکید کرد که امنیت و سرنوشت پسرش در دست دولت آمریکا قرار دارد و گفت که‌ نیازمند دیدار با جو بایدن است. باقر نمازی در ادامه نامه خود خواستار «تعهد شخصی» بایدن به آزادی‌ فوری تمامی دوتابعیتی‌های زندانی در ایران شد. پدر سیامک نمازی در پایان از رئیس‌جمهوری ایالات متحده خواست تا مانند خانواده‌های دیگر زندانیانی که به خانه بازگشتند، او نیز فرصت دیدار با جو بایدن را بیابد. سیامک نمازی هم در اسفند سال گذشته در گفت‌وگویی تلفنی با کریستین امان‌پور در شبکه خبری سی‌ان‌ان، از جو بایدن خواست به این «کابوس» پایان دهد. او گفت که «امیدش این بود که دولت آمریکا برای شهروندانش تلاش می‌کند اما فهمیدم دولت آمریکا مرا رها کرده است».

در همین زمینه نورنیوز، پایگاه خبری نزدیک به شورای عالی امنیت ملی نیز پیش‌تر انجام مذاکرات تبادل زندانیان میان تهران و واشنگتن را تأیید کرده بود. منابع خبری غربی نیز از مذاکرات غیرمستقیم میان ایران و آمریکا برای آزادی زندانیان دوتابعیتی در ایران با میانجیگری بریتانیا و قطر خبر داده بودند. مضافا شبکه ان‌بی‌سی خبر داد که آمریکا قرار است موافقت کند که کره‌جنوبی هفت‌ میلیارد دلار از پول‌های مسدود‌شده ایران در بانک‌هایش را آزاد کند و در عوض ایران زندانی‌های ایرانی-آمریکایی را آزاد کند.

چند روز بعد از نامه‌نگاری باقر نمازی و نیز انتقاد وکیل خانواده نمازی از بی‌پاسخ‌ماندن خواسته آنها برای دیدار با رئیس‌جمهوری و مقامات دولت آمریکا، دوم اردیبهشت/ ۲۲ آوریل هم یک عضو خانواده مراد طاهباز عنوان و تأکید کرد که آنها هم مانند خانواده نمازی اطمینانی به تلاش دولت بایدن برای آزادی پدرشان ندارد. تارا طاهباز در گفت‌وگو با خبرگزاری رویترز عنوان کرد که از زمان روی کار آمدن جو بایدن، به ما گفته شد موضوع آزادی عزیزان ما در اولویت دولت است، اما هیچ اقدامی نمی‌بینیم و امیدداشتن سخت است. خبرگزاری رویترز در ادامه به نقل از دختر مراد طاهباز به این نکته اشاره کرد که خانواده‌اش و بستگان دو زندانی آمریکایی دیگر در ایران امیدوارند بایدن در نشستی در واشنگتن که قرار است ماه آینده برگزار شود، فرصتی به آنها بدهد تا خواسته‌هایشان را حضوری توضیح دهند.

در همین حال ودانت پاتل، معاون سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در پاسخ به سؤالی درباره انتقاد باقر نمازی از جو بایدن رئیس‌جمهوری آمریکا و بی‌پاسخ ماندن درخواست خانواده‌های باقر نمازی، عماد شرقی و مراد طاهباز با رئیس‌جمهور آمریکا از عملکرد دولت بایدن در این زمینه دفاع کرد. معاون سخنگوی وزارت خارجه ایالات متحده در این زمینه پاسخ صریحی نداد و با بیان کلیاتی عنوان کرد که «آمریکا همیشه از شهروندان آمریکایی که در کشورهای خارجی بازداشت شده‌اند، حمایت خواهد کرد. این امر شامل سیامک نمازی نیز می‌شود».

پاتل به این نکته اشاره کرد که برای جو بایدن رئیس‌جمهور آمریکا و آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه هیچ اولویتی بالاتر از تأمین امنیت آمریکایی‌ها در خارج به‌خصوص کسانی که بازداشت شده‌اند، وجود ندارد. معاون سخنگوی وزارت خارجه آمریکا یادآور شد که مقامات مختلف دولت ایالات متحده به‌صورت منظم با خانواده‌های آمریکایی‌های بازداشت‌شده در ارتباط هستند. پاتل در پاسخ به این پرسش که رئیس‌جمهور آمریکا تاکنون با هیچ‌یک از خانواده‌های زندانیان دوتابعیتی در ایران ملاقات نکرده است، باز هم پاسخ مشخصی نداد و گفت که «مقامات ارشد دولت به‌طور منظم با خانواده‌های شهروندان آمریکایی که بازداشت شده‌اند، تعامل دارند».

با توجه به فشار خانواده‌های زندانیان دوتابعیتی ایرانی-‌آمریکایی، این سناریو محتمل است که دولت بایدن با شروع فصل انتخابات سعی کرده مجددا از کارت عمان که همواره به‌صورت سنتی در موضوعات مربوط به تبادل زندانیان دوتابعیتی یا آزادی زندانیان دیگر کشورها در ایران نقش دارد، استفاده کند تا مشابه موضوع نازنین زاغری و انوشه آشوری، سایر زندانیان دوتابعتی هم آزاد شوند که یک برگ برنده برای بایدن باشد؛ به‌خصوص که روز جمعه شاهد تبادل «اولیویه وند کاستیل» با اسدالله اسدی بودیم و قبل‌ از آن هم در ۱۱ می/ ۲۱ اردیبهشت‌، «برنارد فیلان» یک تبعه فرانسوی‌-‌ایرلندی و «بنجامین بریر» تبعه فرانسوی آزاد شدند.

در جریان تبادل اسدی و وند کاستیل، وزارت امور خارجه عمان روز جمعه (۲۶ می/ پنج خرداد) در بیانیه‌ای اعلام کرد که میانج‌گری‌های این کشور بین ایران و بلژیک برای حل مسئله شهروندان بازداشت‌شده دو کشور موفق بوده است. خبر موفقیت میانجیگری عمان بین ایران و بلژیک هم‌زمان با سفر بن‌طارق به تهران گزینه تعیین تکلیف زندانیان دوتابعیتی دیگر را پررنگ‌تر می‌کند؛ به‌ویژه اینکه قطعا رئیس‌جمهوری ایالات متحده برای ترمیم وجهه و چهره خود به بازگشت این زندانیان دوتابعیتی نیاز دارد. البته این احتمال وجود دارد که عمان درخصوص سایر زندانیان دیگر هم وارد مذاکره با تهران شود./شرق

اشتراک گذاری:
ارسال نظر
تازه‌ها
پربیننده‌ها پربحث‌ها