ما تهران میمانیم تا ایران بماند. تهران تجلی ایران و ایرانیت است. سیمایی از رنگ، رنگ اقوام و مذاهبی که در این کلان شهر همگی با عبور از قومیت و مذهب با آگاهی به شهروندی رسیدهاند.
ایران بر خلاف اسرائیل، کشوری مصنوعی نیست که در بحران هویت، تبلوری از نژادپرستی و نفرت از غیر باشد.
ایران این میراثدار تمدن دیرین تاریخی هیچگاه در تنگنای نژاد و... نبوده و چنان آغوش بازی برای همه داشته که توانسته است مهاجمان به این سرزمین را به مدافعان فرهنگ ایرانی تبدیل کند.
ترامپ روان پریش خواهان تخلیه تهران شده است. رئیس جمهوری که در عرصه های مختلف در صد روز اول زمامداری شکست خورده است، بعید نیست مرهم زخم های شکست خود را در انتقام از ایران و ایرانیان بیابد.
نحوه حکمرانی در ایران اگر محل انتقادات بسیاری هم باشد که هست، مسئلهای داخلی است و دلخوشی به دو قطبی ایران و ایرانیان در دفاع از میهن خطای راهبردی بوده و خواهد بود.
جهان آگاه است که اسرائیل بدون آمریکا در اندازههای حمله به ایران نبوده و تجاوز تلاویو به ایران با حمایت و پشتیبانی واشنگتن بوده است. بهنظر میرسد تلاویو تلاش دارد حمایتهای غیر علنی آمریکا در تجاوز به ایران را با ورود این کشور به پشتیبانی علنی تبدیل کند و با گسترش دامنه جنگ اهدافی که خود از رسیدن به آن عاجز است را تحقق ببخشد. خطایی که می تواند منطقه و منافع همه کشورها را با خطر جدی مواجه کند.
ساعات آینده در ورود و یا عدم ورود آمریکا به این جنگ اهمیت بسزایی دارد و با توجه به اینکه ایران ضمن پاسخ سخت به اسرائیل، راه دیپلماسی را باز گذاشته و آماده مذاکره عزتمندانه است، امریکا فرصت دارد و می تواند افسار تلاویو را کشیده راه را برای مذاکرات هستهای و صلح پایدار هموار کند.
ایران با باور به حل چالش هستهای به مذاکرات با آمریکا وارد شد و غافلگیری حاصل آن بود. هرچند که در غافلگیری بیش از عامل خارجی باید به عامل داخلی توجه کرد و آنرا مقصر دانست .
با گذشت شش روز از جنگ اسرائیل علیه ایران، شاید فرصت کنترل بحران وجود داشته باشد. بهنظر میرسد هنوز بحران به نقطه جوشی نرسیده که از کنترل خارج شود. مسوولیت گسترش دامنه این جنگ در مرحله اول بر عهده آمریکاست و در مرحله بعد کشورهای منطقه. پس از این بحران و جنگ، از نگاه تهران صلح و جنگ یا برای همه یا هیچ کس نخواهد بود.
حمله اسرائیل به ایران در حالی رخ داد که قرار بود دور ششم مذاکرات هستهای با وجود همه اما و اگرها میان تهران و واشنگتن برگزار شود اما قصاب غزه از آن بهعنوان تله و فرصت حمله به ایران سود جست.
اگرچه صحنه سیاست با اعتماد و مرام مردانگی بیگانه است اما ترامپ با چراغ سبزی که به نتانیاهو برای حمله به ایران داد، نشان داد که نه تنها از مردانگی تهی است، بلکه تبلور رذالتی است که نشان می دهد می تواند به هیچ پیمان و عهدی وفادار نباشد.
امروز ایران زخمی است، اما این پیکره تاریخی تجربه عبور از زخمهای بسیار دارد و در تنهایی تاریخی در شرایط فعلی که دچار آن شده است، چون ققنوس از خاک برخواهد خواست و با حمایت مردم استوار خواهد ماند.
ایران عراق نیست که آمریکا را به دخالت دعوت کرد، ایران چون همسایهای نیست که با جنگ یکصد ساله تجزیهطلبان مواجه باشد، ایران شیر خفتهای است که در بحرانها می روید و بالنده میشود. اگر جنگ با عراق ایرانیت را در ایرانیان عمق بخشید، جنگ با اسرائیل و حمامیان علنی و غیرعلنی آن، ایرانیت را نهادینه خواهد کرد.
ترامپ اگر عقل داشته باشد نه تنها در دام نتانیاهو گرفتار نخواهد شد، بلکه خاورمیانه را از آتش جنگ دور خواهد کرد. استراتژی ایران در طول تاریخ نه بر اساس تجاوز و جنگ، بلکه بر پایه تدافع بوده است.
ما به عنوان ایران آماده صلح هستیم اما در میدان جنگ تحمیلی نیز استوار خواهیم ایستاد. باشد که با آشتی ملی و تغییرات در سیاست داخلی و خارجی ایران و با درایت رهبران منطقهای و جهانی دنیا از آتش فتنه اسرائیل دور شده و صلح هدف واقعی همه کشورها باشد. ما ایستادهایم و برای ایران سر میدهیم، اما اگر اراده باشد، صلح می تواند از جنگ نزدیکتر باشد.