آخرین اخبار
۱۶ خرداد ۱۴۰۴ - ۰۴:۴۶

اردوگاه تکریت ۱۱، مکتب مقاومت و الفبای آزادگی

بازدید:۷۳۸
اردوگاه تکریت ۱۱، که از پنجم اسفند ۱۳۶۵ با انتقال اسرای عملیات کربلای ۴ و ۵ با کمترین امکانات نگه‌داری آغاز به فعالیت کرد، با وجود سختگیری‌های متمادی و روزانه نظامیان عراقی، به اتحاد و انسجام چشمگیری بین اسرا دست یافت. عراقی‌ها با وجود فشار‌های بیشتر و تبعید و زندانی کردن نیرو‌های مؤثر، تنها با اتحاد بیشتر اسرا و شورش‌های شدیدتر مواجه می‌شدند.
کد خبر : ۱۷۰۴۷۷

 اردوگاه تکریت ۱۱، نامی آشنا در حافظه تاریخی آزادگان سرافراز ایرانی، نخستین و قدیمی‌ترین اردوگاه اسرای مفقودالاثر جنگ تحمیلی است؛ مکانی که از دی‌ماه ۱۳۶۵ تا شهریور ۱۳۶۹، قریب به ۴۵ ماه، میزبان هزاران اسیر ایرانی، به‌ویژه اسرای عملیات کربلای ۴ و ۵ در سکوتی مرگبار و به‌دور از چشم ناظران بین‌المللی، به‌ویژه نمایندگان صلیب سرخ جهانی بود.

 

سه روز پایانی/// اردوگاه تکریت ۱۱، مکتب مقاومت و الفبای آزادگی

ساختار اردوگاه؛ معماری برای فراموشی

اردوگاه تکریت ۱۱ از دو بخش اصلی تشکیل شده بود.

۱. ساختمان مرکزی: شامل چهار بند، هرکدام متشکل از سه یا چهار آسایشگاه مستطیلی با ابعاد حدود ۵ در ۱۸ متر. در مجموع، ۱۴ آسایشگاه با ظرفیت میانگین ۱۲۰ نفر و گاهی تا ۱۵۰ نفر در شرایط بسیار متراکم، میزبان اسرا بودند. کف آسایشگاه‌ها سیمانی، پنجره‌ها مشرف به حیاط و شب‌ها، ده مهتابی دائم روشن، نمادی از اضطراب نگهبانان بود. هر دو بند، حیاط و سرویس مشترک داشتند، اما هیچ‌گونه ارتباطی میان بند‌ها مجاز نبود و هواخوری نیز به‌صورت نوبتی و با شدیدترین محدودیت‌ها انجام می‌گرفت.

در مرکز اردوگاه، آشپزخانه، بهداری و سلول‌های انفرادی مستقر بودند. اطراف مجموعه، لایه‌هایی از سیم‌خاردار‌های حلقوی و برق‌دار به ضخامت ۱۵ تا ۲۰ متر کشیده شده بود و ۱۶ برج مراقبت، از بیرون، فضای اردوگاه را زیر نظر داشتند.

۲. ملحق (قلعه): سازه‌ای مربعی با اتاق‌هایی با ابعاد ۶ تا ۲۰ متر که گاه تا ۷۰۰ نفر را در خود جای می‌داد. این بخش، به اردوگاه اصلی افزوده شده و به‌عنوان محل موقت نگه‌داری اسرا، به‌ویژه در روز‌های پایانی جنگ، مورد استفاده قرار گرفت.

۳. ملحق موقت: بند‌های ۵ و ۶ نیز برای مدتی کوتاه فعال شدند و حدود ۶۶۰ اسیر در آنها اسکان داده شدند. به‌دلیل نبود آب و امکانات، این بند‌ها جمع‌آوری و اسرا به دیگر بخش‌ها منتقل شدند.

ترکیب جمعیتی اسرا

براساس آمار صلیب سرخ در زمان تبادل، تعداد دو هزار و ۷۴۸ اسیر در اردوگاه حضور داشتند، اما به‌واسطه انتقال برخی پیش از تبادل، برآورد واقعی بیش از این عدد است. ترکیب اردوگاه شامل اسرای عملیات‌های کربلای ۴، ۵، ۶، والفجر ۱۰، بیت‌المقدس ۶، نیرو‌های شناسایی، برخی خلبانان، افسران ارتش، روحانیون و اسرای فاو و زبیدات بود. ابوطالب ناهیدی، از اسرای اردوگاه، ساختار جمعیتی آن را ترکیبی متوازن از نیرو‌های داوطلب بسیجی و ارتشی توصیف کرده است.

افراد شاخص با توجه به نبود اطلاعات دقیق از تعداد اسرا و فقدان نظارت، نصب مسئولان آسایشگاه‌ها و بندها، معمولاً ازسوی عراقی‌ها و از بین افراد مورد اعتماد آنها صورت می‌گرفت؛ گرچه با گذشت زمان و ناتوانی این افراد در اداره، ناگزیر به مسئولان مورد قبول اسرا روی آوردند. باوجوداین، نیرو‌های واقعی و مؤثر در اردوگاه، کمتر مسئولیت‌های رسمی را برعهده می‌گرفتند حضور اسرای مفقود قدیمی از عملیات‌های آفندی ایران و تعداد زیاد نیرو‌های باسابقه و مسئول جبهه در رده‌های گروهان، گردان، تیپ و قرارگاه، اردوگاهی یکپارچه و متحد را بوجود آورده بود که کمتر متکی به افراد خاص و مسئولیت‌های اردوگاهی بود. ازطرفی، جدا بودن کامل قسمت‌های مختلف اردوگاه و عدم امکان تماس بین آنها هرگونه مدیریت کلان اردوگاهی را غیرممکن می‌ساخت.

زندگی در تبعید خاموش

اردوگاه ۱۱ فاقد هرگونه امکانات رفاهی، ورزشی، فرهنگی یا آموزشی بود. اسرا تنها با دو دست لباس، دو پتو، یک ژاکت، یک جفت کفش و دمپایی، و حداقل‌های ممکن، زندگی می‌کردند. وصله‌کاری لباس، مصرف اندک آب و غذا، و مدیریت سختگیرانه امکانات، چهره روزمره اردوگاه را تشکیل می‌داد.

بهداری اردوگاه، تنها از سال سوم راه‌اندازی شد، آن‌هم با امکاناتی ابتدایی و بسیار محدود. اعزام به بیمارستان نادر بود و بسیاری از اسرا بر اثر بیماری‌های ساده مانند اسهال خونی یا سل جان سپردند.

آشپزخانه اردوگاه به‌دست خود اسرا اداره می‌شد، اما با نیمی از جیره غذایی سربازان عراقی، غذای اسرا تهیه می‌شد. گرسنگی مفرط، همواره یکی از کابوس‌های ماندگار اسرا در تکریت ۱۱ بود.

مدیریت در تاریکی

با نبود نظارت بین‌المللی، تعیین مسئولان آسایشگاه‌ها و بند‌ها اغلب با نظر عراقی‌ها و بر اساس معیار‌های اعتماد شخصی صورت می‌گرفت. اما در عمل، اسرا به‌دلیل تجارب جبهه، آشنایی با سازمان‌دهی نظامی و روحیه همدلی، ساختاری منسجم، بی‌نیاز از مسئولیت‌های رسمی و مبتنی بر اعتماد جمعی شکل داده بودند.

رویداد‌های مهم اردوگاه

بدالحسین جلالوند از اسرای شاخص اردوگاه اظهار می‌کند: «اردوگاه مفقودین، با توجه به شرایط خاص خود، هر روزه با حوادث غیرقابل پیش‌بینی و توأم با اعتراضات و تنبیهات دسته‌جمعی مواجه بود. به‌همین‌علت، تعداد شهدای اردوگاه بیش از ۲۵ تا ۳۰ شهید در مدت کمتر از ۴ سال بوده است.»

محمدرضا رضایی، علی‌اکبر قاسمی، علی‌اکبر آلوستانی مفرد، کوروش قاسمی، مهدی احسانیان، قائدی، مرتضی عبداللهی، صدرالدین و حسین پیراینده ازجمله شهدای اردوگاه بودند که در حوادث روزانه به‌وسیله نگهبان‌ها و در برابر سایر اسرا، غالباً به‌واسطه شکنجه شهید شدند.
وقایع مهم و قابل ذکر اردوگاه به شرح زیر است:

۱. شکنجه وحشیانه اسرا با ورود به ماه محرم از ترس برپایی مراسم عزاداری که منجر به شهادت تعدادی شد؛ البته این مراسم در نهایت ازسوی اسرا برگزار می‌شد. شهید محمد رضایی و شهید علی‌اکبر قاسمی ازجمله شهدایی بودند که در آستانه ماه محرم به شهادت رسیدند.
۲. ساعات بسیار کم هواخوری و دستشویی رفتن در طول اسارت که گاه به یک‌ساعت در شبانه‌روز تقلیل یافته و باعث بروز بیماری‌های متعدد گوارشی در بین اسرا شده بود.

۳. درگیری اسرا با منافقین در پی تبلیغات آنها برای جذب نیرو از میان اسرا که به زخمی شدن منافقین و جاسوس‌ها و شکنجه چندین روزه اسرا و قطع زمان هواخوری و محدودیت دستشویی رفتن و قطع چند روزه غذا در اردوگاه منجر شد.

۴. عزاداری دسته‌جمعی اسرا در پی رحلت امام خمینی در نیمه خرداد ۱۳۶۸ که منجر به درگیری‌های بعدی با نگهبان‌ها و شکنجه و تبعید بسیاری از فعالان شناسایی‌شده اردوگاه به قلعه و سپس اردوگاه ۱۸ شد. در عزاداری اسرا نکته‌ای تعجب بعثی‌ها را برانگیخته بود؛ آنها، که لباس تیره خنکی نداشتند، در گرمای شدید عراق لباس تیره پشمی به تن کردند و به عزاداری پرداختند.

۵. مرحوم مهندس اسدالله خالدی به همراه چند نفر از اسرا ازجمله رضا رحیمی و مرحوم امیر عسگری به دستور عراقی‌ها مبادرت به ساخت حوضی در وسط اردوگاه کردند. حوض را طوری طراحی کردند که بخشی از آن به‌صورت دو گلبرگ بود. یکی از گلبرگ‌ها را سمت قبله و دیگری را به‌سمت ایران نصب کرده بودند و تعداد کمی از اسرا از این موضوع مطلع بودند.

پایان سکوت، آغاز بازگشت

این اردوگاه، که از پنجم اسفند ۱۳۶۵ با انتقال اسرای عملیات کربلای ۴ و ۵ با کمترین امکانات نگه‌داری آغاز به فعالیت کرده بود، با وجود سختگیری‌های متمادی و روزانه نظامیان عراقی، به اتحاد و انسجام چشمگیری بین اسرا دست یافت. عراقی‌ها با وجود فشار‌های بیشتر و تبعید و زندانی کردن نیرو‌های مؤثر، تنها با اتحاد بیشتر اسرا و شورش‌های شدیدتر مواجه می‌شدند.

در این اردوگاه، نیرو‌های داوطلب بسیجی و سربازان و افسران ارتش و پاسداران، به‌علاوه روحانیون اسیرشده موفق شدند سازمان‌دهی پیچیده و مناسبی پدید آوردند و با وجود شناسایی و ثبت نشدن همه اسرا، عراق را از دستیابی به هدفش، که فشار مضاعف به آنها و مسئولان ایرانی و خانواده‌های آنها بود، ناموفق بگذارند. همه اسرای اردوگاه ۱۱ تکریت، به‌جز تعداد معدودی، در روز‌های ۵، ۶ و ۷ شهریور ۱۳۶۹ تبادل شدند و افراد باقی‌مانده نیز در سی‌ام آذر ۱۳۶۹، به دنبال مذاکرات مسئولان ایرانی و عراقی، آزاد شدند.

پیکر مطهر شهدای این اردوگاه نیز، سال‌ها بعد پس از سقوط صدام، به وطن بازگشت.

انتهای پیام/

21111
اشتراک گذاری:
گزارش خطا
ارسال نظر
تازه‌ها
پربیننده‌ها پربحث‌ها