به گزارش صد آنلاین، این زن مدعی است سختیهای روزگار موجب شد تبدیل به کلاهبردار و جاعل حرفهای شود. در ادامه گفتوگو با او را بخوانید.
*خودت را معرفی کن؟ همه مرا غزل صدا میزنند و ۴۵ ساله هستم. *غزل، پروندهات نشان میدهد سابقه داری؟ بله، اما ناخواسته وارد دنیای مجرمان شدم، الان که به گذشته نگاه میکنم، میبینم زندگیام شبیه باتلاق بوده، هرچه بیشتر دست و پا زدم، بیشتر فرو رفتم. *از کی خلاف را شروع کردی؟ اگر بخواهم صادقانه بگویم، از نوجوانی، زمانی که 13 ،14 ساله بودم پایم به دنیای مجرمان باز شد.
*چه شد که از نوجوانی ، خلاف را شروع کردی؟
خانواده خوب و درست و حسابی نداشتم. پدر و مادرم جدا شده بودند و بعد از طلاق هر دو آنها ازدواج کردند. یک هفته پیش مادرم بودم و یک هفته پیش پدرم. از آنها هیچ محبتی دریافت نکردم. شاید اگر خانواده خوبی داشتم، الان برای خودم کسی شده بودم. حتی شاید استخدام ناسا میشدم! باور کنید. چون من نابغهام و ضریب هوشی بالایی دارم.
*چرا فکر میکنی ضریب هوشی بالایی داری؟
این را همیشه همه معلمهایم به من میگفتند اما در دوران مدرسه به دلیل عدم رعایت قوانین مدرسه، اخراج شدم. بعد از آن بود که تصمیم گرفتم وارد دنیای تبهکاران شوم. چون در آن زمان با پسری آشنا شدم که او هم سابقهدار بود. از همان زمان با هم شروع کردیم به کلاهبرداری از مردم که در نهایت هر دو دستگیر شدیم.
*با چه شگردی کلاهبرداری میکردی؟
از گرفتن پول به بهانه ویزای اروپا گرفته تا تهیه سند برای آزاد کردن زندانیان. چون هوشم خوب بود، کم کم جعل را هم یاد گرفتم. البته پیش یک جاعل حرفهای هم آموزش دیدم.
*جاعلی که پیش او آموزش دیدی الان کجاست؟
چند سال قبل به خاطر کهولت سن فوت کرد.
*چرا او را برای آموزش انتخاب کردی؟
چون رکورد سابقه جعل و رفتن به زندان را در میان تبهکاران زده بود.
*پس سابقه جعل هم داشتی؟
تا دلتان بخواهد. از جعل مدرک لیسانس و دکترا گرفته تا پاسپورت ، شناسنامه و سندخانه. سند را در اختیار خانواده زندانیان قرار میدادم و دستمزد خوبی برای انجام این کارها می گرفتم.
*تا حالا ازدواج کردهای؟
بله اما همسرم سالها قبل اعدام شد.
*چرا اعدام شد؟
او هم مثل من کلاهبردار بود، اما تصمیم گرفت راهش را از من جدا کند. افتاد در کار قاچاق مواد مخدر. هرچه به او گفتم که این کار ریسکش بالاست و خطر دارد، گوش نکرد. خدا بیامرز خیلی لجباز بود و کاری که میخواست را انجام میداد. در نهایت هم لو رفت و چون سرکرده باند بود، اعدام شد.
*از شگرد تازهات که به خاطرش دستگیر شدی بگو.
اول در سایتهای مختلف آگهی میدادم، که میتوانم فیش حقوقی تهیه کنم، در واقع کفیل افرادی میشدم که قاضی میخواست بازداشتشان کند و فیش حقوقی تهیه میکردم. البته همه فیش حقوقیها جعلی بود. در گام بعدی مردی که سابقهای نداشت را استخدام کردم تا نقش کفیل را بازی کند. او با فیش حقوقی جعلی که من درست کرده بودم، میرفت دادسرا و ضامن میشد تا فردی که میخواستم کلاه خودش یا نزدیکانش را بردارم بازداشتگاه نرود.
*چقدر بابت این کار پول میگرفتی؟
هر فیش حقوقی 30 میلیون تومان.
*پس پول خوبی گیرت آمده.
تازه کارمان را شروع کرده بودیم که از بخت بدم ، لو رفتیم و دستگیر شدیم. باز باید به زندان برگردم ، راستش را بخواهید دیگر از زندان رفتن خسته شدهام هرچند همه دیگر مرا میشناسند و برایم احترام قائل هستند اما من آزادی را بیشتر دوست دارم تا اسارت. حیف این همه هوشی که دارم و شرایط سخت زندگی اجازه نداد،در مسیر درست خرجش کنم./سایت جنایی