به گزارش صد آنلاین، در روزهای آغازین خردادماه، همزمان با برگزاری کنسرتهای متعدد در سالنهای بزرگ پایتخت، مسئلهای آزاردهنده و نگرانکننده جلوهگر شد؛ خاموشی کامل سیستمهای خنککننده و تهویه در سالنهایی که با وجود ظرفیت بالا و هزینههای سنگین، از فراهمآوردن حداقلهای آسایشی برای مخاطبان خود عاجز ماندند.
یکی از سالنهایی که اخیرا خبرهایی درباره روشن نکردن سیستم خنککننده آن منتشر شد، سالن بزرگ وزارت کشور بود که در شب سوم خرداد و شبهای پیشین میزبان کنسرتهایی همچون اجرای «آرون افشار» شد؛ کنسرتهایی که نه در فضای موسیقی، بلکه در گرمای سوزان طاقتفرسا به یاد ماندنی شدند.
شواهد حاکی از آن است که مسئولان سالن، ضمن قطع سیستمهای تهویه مرکزی، از تهیهکنندگان هر کنسرت خواستهاند تجهیزات خنککننده جایگزین مانند کولرهای ایستاده را به صورت شخصی تأمین کنند. این در حالی است که چنین تجهیزاتی در عمل پاسخگوی فضای گسترده و متراکم سالن نبودهاند. گفته میشود اجارهی هر شب این سالن بالغ بر ۷۰۰ میلیون تومان است؛ اما با این حال، مدیریت سالن حتی حداقل زیرساختهای رفاهی را نیز فراهم نساخته و به بهانه «مدیریت مصرف انرژی»، عملاً شرایط طاقتفرسایی را بر مخاطبان تحمیل کرده است.
در کنار این موارد، سالن میلاد نمایشگاه نیز در همین ایام با محدودیتهای مشابهی مواجه بوده و اجازهی استفاده آزادانه از سیستمهای سرمایشی را نداشته است. طبق گزارشها، ادارهی برق در پی کمبود توان تولید و تأمین برق، طی نامهای به سالنها اعلام کرده که حداکثر دمای مجاز برای تنظیم کولرها ۲۵ درجه سانتیگراد است؛ عددی که تا پیش از این روی ۱۶ درجه تنظیم میشد. این دستورالعمل در شرایطی صادر شده که عملاً در نقاط مختلف کشور، روزانه با قطعی دو ساعته برق مواجه هستیم و مصرفکنندگان پرمصرف با اخطار و جریمه مواجه میشوند.
اما آنچه در میان همه این مسائل بیش از همه فراموش شده، «مردم» هستند. مردمی که با پرداخت بهایی گزاف ـ در مواردی نزدیک به دو میلیون تومان برای هر بلیت ـ وارد سالنهایی میشوند که نه خنکاند، نه قابل تحمل و نه شایستهی شأن یک رویداد هنری! مردمی که سرمایهی واقعی این چرخهی فرهنگیاند اما عملا در اولویت تصمیمگیریها نیستند.
مسئلهای که نباید از آن غافل شد، این است که در بسیاری از کشورها و حتی در اسناد رسمی دولت چهاردهم جمهوری اسلامی ایران، بر بهرهگیری از منابع انرژی پاک نظیر پنلهای خورشیدی تأکید شده است اما چرا سالنهایی که درآمدهای میلیاردی دارند، حاضر به سرمایهگذاری در این حوزه نیستند؟ چرا استفاده از ژنراتور، UPS یا استابلایزر که میتواند استقلال برقی موقت ایجاد کند، در دستور کار قرار نمیگیرد؟ آیا این صرفهجوییها تنها برای حفظ سود حداکثری است، آن هم به قیمت آسایش و سلامت مردم؟
در نهایت باید گفت که احترام به مخاطب، تنها با تبلیغات پرزرقوبرق یا اجرای خوانندگان محبوب محقق نمیشود. احترام واقعی، در فراهمآوردن حداقل شرایط انسانی برای تماشای یک رویداد هنریست. خاموشی تهویه، شاید به صرفهجویی در مصرف برق بینجامد؛ اما بیشک روشنکننده حقیقتی تلخ درباره جایگاه مردم در مناسبات فرهنگی این روزهاست./ ایسنا