به گزارش صد آنلاین، ارتباط این دو پدیده عموماً ناشی از نظامهای مردسالارانه، هنجارهای سختگیرانه جنسیتی، و تفسیرهای افراطی از "حفظ آبرو" است. در زیر به فرآیندی که ممکن است خشونت خانوادگی را به قتل ناموسی تبدیل کند اشاره میشود:
در جوامعی که زنان بهعنوان "نماد آبروی خانواده" تلقی میشوند، هرگونه رفتاری خارج از چارچوبهای تعیینشده (مثل انتخاب همسر، روابط خارج از ازدواج، یا حتی قربانی خشونت جنسی) ممکن است بهعنوان "بیآبرویی" تفسیر شود.
خشونت خانوادگی (از تحقیر کلامی تا ضرب و شتم) اغلب بهعنوان ابزاری برای اعمال کنترل بر زنان و حفظ اطاعت آنها استفاده میشود.
اگر فردی (معمولاً زن) برخلاف انتظارات خانواده عمل کند (مثلاً ازدواج بدون رضایت خانواده، فرار از خانه، یا ارتباط با جنس مخالف)، این اقدام ممکن است بهعنوان تهدیدی برای "آبروی جمعی" خانواده در نظر گرفته شود.
در چنین شرایطی، خشونتهای قبلی (که برای تنبیه یا کنترل استفاده میشدند) ممکن است به سطح خطرناکی تشدید شوند، زیرا فرد خشونتگر احساس میکند "حق" دارد برای بازگرداندن آبرو، اقدامات شدیدتری انجام دهد.
در برخی جوامع، قتلهای ناموسی با استناد به "حفظ شرافت خانواده" یا "پاکسازی ننگ" توجیه میشوند. این توجیهات اغلب ریشه در تفسیرهای افراطی از سنت یا مذهب دارد.
خشونتگر ممکن است با حمایت ضمنی یا صریح جامعه (مثل عادیسازی خشونت علیه زنان، عدم پیگیری قانونی قوی، یا فشارهای اجتماعی) احساس کند مجاز به حذف فیزیکی فرد "خطاکار" است.
قربانیان خشونت خانوادگی اغلب بهدلیل ترس، وابستگی اقتصادی، یا فشارهای اجتماعی نمیتوانند از موقعیت فرار کنند. این انزوا و بیپناهی آنها را در معرض خطرات بزرگتری مانند قتل قرار میدهد.
در موارد قتلهای ناموسی، خانواده یا جامعه ممکن است آزارگر را حمایت کنند و قربانی را مقصر جلوه دهند، که این امر پیگرد قانونی را دشوار میکند.
فقر و بیسوادی: جوامعی که دسترسی به آموزش و منابع اقتصادی محدود است، بیشتر در دام هنجارهای خشونتبار میافتند.
قوانین ضعیف: در کشورهایی که قوانین ضد خشونت خانوادگی یا حمایت از قربانیان ناموسی کمرنگ است، خشونتگران با اطمینان از مصونیت اقدام میکنند.
نقش رسانهها و رهبران مذهبی: گاهی تبلیغات یا سخنرانیهایی که بر "حفظ ناموس" تأکید میکنند، خشونت را عادیسازی میکنند.
قتلهای ناموسی اوج یک زنجیره طولانی از خشونتهای ساختاری، فرهنگی، و فردی هستند. برای مقابله با این پدیده، نیاز به تغییر هنجارهای اجتماعی (از طریق آموزش، آگاهیبخشی جنسیتی، و توانمندسازی زنان)، تقویت قوانین حمایتی، و ایجاد سیستمهای امن برای قربانیان خشونت خانوادگی است. بدون مقابله با ریشههای فرهنگی و اقتصادی خشونت، این چرخه همچنان ادامه خواهد یافت./ اختصاصی صد انلاین