بالاخره زندگی ما با زیارت آمیخته شده و از اول عمر امام رضا علیهالسلام داشتیم که وقتی میرفتیم مشهد کلی کیف میکردیم .
یادم هست در ایام بچگی یکی از دعاها این بود که انشاءالله راه کربلا باز شود و واقعاً هیچ وقت تصور نمیکردم این اتفاق بیفتد ولی خیلی زود راه کربلا باز شد و چه بسا کربلا رفتن از مشهد رفتن آسانتر شد.
سفارش یک یادداشت درباره حج داشتم و نمیدانستم چه بنویسم، ناگهان یاد مواجهه ناگهانی با قله اورست افتادم. یکسال قبل در نپال و در شهری بودم که «بیس کمپ» صعود به قله بود و تا آخرین روز به دلیل هوای ابری اصلا متوجه این موضوع نشده بودم. با دوستم در اتوبوس بودیم که ناگهان پشت سرش کوهی عظیم با شیب خیلی تند دیدم و با سرچ سریع متوجه شدم که اورست مقابل ماست.
فقط 20دقیقه زمان داشتیم تا دامنه و قله اورست را ببینیم و در این چند دقیقه، دیگر هیچیک از نگاههایم، حلاوت و جذابیت نگاه اول را نداشت. ولی وقتی شما کعبه را میبینید، در هر مواجهه همان حس اول را دارید.
همین حس ناب و قیاس آن با لوثشدن بزرگی اورست دستمایه یادداشت شد که بنویسم هرکس مقابل کعبه قرار میگیرد، همان لحظه اول ناخودآگاه سجده میکند و یارای ایستادن ندارد و این تجربه را از افراد زیادی شنیدم. یک باوری هست که این کعبه تا آسمان بچگی ما ادامه دارد و خب در احادیث دینی هم داریم که این نقطه (کعبه) به عرش متصل است./ تسنیم