روز یکشنبه انتخابات ریاست جمهوری ترکیه برگزار شد و در نتیجه آن رجبطیب اردوغان و کمال قلیچداراوغلو، دو نامزد حاضر در این انتخابات، به دور دوم راه پیدا کردند و 28 مه (7 خرداد) بار دیگر باید چشم به صندوقهای رأی بدوزند.
اردوغان و حزب عدالت و توسعه که از سال 2002 بلامنازع حاکمیت را در ترکیه دست گرفته بودند، حالا پس از 21 سال پایههای قدرت خود را در مقابل حزبی که از زمان روی کار بودن آن حدود نیم قرن میگذرد، لرزان میبیند.
با توجه به شرایط ژئوپلتیکی و سیاسی، این انتخابات میتواند از مهمترین اتفاقات سیاسی مؤثر بر ایران باشد. اما ابقای اردوغان بر هرم قدرت در ترکیه به نفع ایران است یا روی کار آمدن حزب مخالف او به رهبری قلیچدار اوغلو؟
طبیعتاً این پرسشی که نمیتوان پاسخ آن را در یک کلام خلاصه کرد. هر یک از دو نامزد باقیمانده در انتخابات ریاست جمهوری ترکیه برنامههایی دارند که بخشی از آن به نفع و بخشی از آن به زیان ایران است. اما میتوان این برنامهها را روی ترازو گذاشت و مشاهده کرد کدام کفه سنگینی میکند؟
البته این پرسش هم مطرح است که نظام سیاسی حاکم در ایران کدام سمت ماجرا ایستاده است؟ آیا برای دولت ایران در مفهوم عام آن، شرایط سیاسی ارجح است یا ساز و کارهای تعریفشده در بعد جغرافیایی و همسایگی با این کشور از اولویت بیشتری برخوردار است؟
به نظر میرسد در روابط بینالمللی و سوگیریهای منطقهای، «ارتباط با غرب» و بهویژه آمریکا برای دولت ایران از اهمیت بسزایی برخوردار است. دولت ایران بارها نشان داده در بعد بینالمللی، شرکای سیاسی خود را تنها از کشورها متقابل آمریکا و اسرائیل انتخاب میکند. ترکیه نیز در عصر اردوغان با سوءگیریهایی که علیه آمریکا و اسرائیل داشت، علاوه بر اینکه ایران را به خود نزدیک کرد، بخشی از تمرکز غرب را از روی ایران برداشت.
علاوه بر این، حضور و عضویت ایران و ترکیه در پیمان شانگهای نشان داد که دو کشور بیش از پیش معطوف به شرق شدهاند. مذاکرات رو در روی اردوغان با ابراهیم رئیسی، رئیس دولت سیزدهم، نیز نشان داد که دو طرف از بهبود روابط با یکدیگر استقبال میکنند.
شاید شباهتهای رفتاری دو طرف در سیاست داخلی و خارجی اردوغان را گزینهای جذاب برای دولت ایران نشان دهد؛ بهویژه آنکه در برخی رسانههای نزدیک به دولت ایران از قلیچداراوغلو بهعنوان گزینه نزدیک به غرب یاد میشود.
اما باید توجه داشت که در ترکیه در عصر اردوغان همواره روابط همسویی با ایران نداشت. بهوِیژه در سالهای قبل این روابط در بدترین حالت خود قرار گرفت و به نظر میرسد با استمرار حضور اردوغان در کاخ آک سارای این روابط چالشبرانگیزتر از گذشته هم بشود.
او که خود را وارث سلطان عبدالحمید میداند و سودای بازگشت به دوره امپراطوری عثمانی را در سر میپروراند، بهرغم تظاهر به میانهروی در سیاست داخلی و خارجی، بارها افراطیگری خود را به تصویر کشیده است.
دخالت اردوغان در جنگهای سوریه، افغانستان و آذربایجان باعث افزایش تنشها در این مناطق و بالاگرفتن تنشها شد و اختلافات میان تهران و آنکارا را به اوج خود رساند. بهویژه حمایتهای وی از رئیس جمهوری آذربایجان در موضوع قرهباغ در نهایت منجر به خط و نشان کشیدن الهام علیاف برای ایران شد.
حال آیا قرار است اردوغان در صورت تداوم قدرت رفتار دیگری در قبال ایران پیش بگیرد؟
ایران در روابط با ترکیه تجربه بیش از دو دههای در ارتباط با حزب اردوغان را دارد؛ از این رو قدرتگیری کمال قلیچدار اوغلو شبیه به هندوانه در بستهای است که آینده آن چندان روشن نیست.
برخی رسانههای نزدیک به دولت ایران از همین حالا را از او بهعنوان فردی غربگرا یاد میکنند تا بدین ترتیب مشخص باشد نظام سیاسی حاکم بر ایران احتمالاً تمایل چندانی به پیروزی این فرد در انتخابات پیش روی ترکیه ندارد.
در این بین کمال قلیچ با داعیه بازگشت به دوران آتاتورک، طبیعتاً روابط بهتری با غرب نسبت به زمان اردوغان خواهد داشت. اتفاقی که احتمالاً چندان به مذاق سیاستمداران ایرانی خوش نیاید. اما اندیشههای حزب جمهوریخواه خلق ترکیه در منطقه هیچ شباهتی به قاموس فکری اردوغان ندارد و سیاست رساندن تنشها به صفر را دنبال میکند. رهبر این حزب حتی در مبارزات انتخاباتی خود به بهبود روابط با ایران اشاره کرده و در وعده ساخت بزرگراهی برای اتصال به چین، اتصال به ایران را به آذربایجان ترجیح داده است.
قلیچدار اوغلو وعده تاسیس سازمان صلح و همکاری منطقه را با حضور ایران، عراق و سوریه داده است. این وعدهها نشان میدهد بهرغم غربگرایی، او حساب ویژهای روی ارتباط با ایران باز کرده است. اما باید دید دولت ایران هم از چنین روابطی استقبال میکند یا خیر؟
به هر حال باید توجه داشت، ایران و ترکیه پیش از روابط سیاسی، همسایه یکدیگر هستند و از بعد ژئوپلتیک میتوانند همکاریهای مهمی بهویژه در حوزه تجاری، اقتصادی و تزانزیت داشته باشند. در این بین اردوغان و حزبش در دو دهه فعالیت خود همواره رفتارهای سینوسی از خود نشان دادهاند و هیچگاه نتوانستهاند شریک مورد وثوقی برای ایران باشند. از این رو شاید روی کار آمدن حزبی جدید، اکنون مسیر جدیدی پیش روی دو کشور مهم در منطقه بگذارد و نفع هر دو را در پی داشته باشد.
232222