آخرین اخبار
۲۳ فروردين ۱۴۰۴ - ۱۱:۳۴
پشت پرده مذاکرات ایران و آمریکا/ چرا ترامپ
بازدید:۴۷۵
یک روزنامه اصولگرا در تحلیل خود فاش کرد: مذاکره‌کننده اصلی آمریکا نه وزیر خارجه که "استیو ویتکاف"، تاجر بی‌سابقه‌ای است که در پرونده غزه نشان داد چگونه می‌تواند توافقات را به نفع اسرائیل تغییر دهد. آیا ایران باید نگران تکرار این سناریو باشد؟
کد خبر : ۱۵۸۸۸۵

یک رورنامه اصولگرا در واکنش به مذاکرات ایران و آمریکا یادداشتی منتشر کرد.
استیو ویتکاف هیچ سابقه حکومتی، سیاسی و دیپلماتیک ندارد، فقط شریک و عنصر بسیار نزدیک به ترامپ است که به شدت مورد اعتماد اوست.

این رابطه فراتر از جایگاه روبیو وزیر خارجه آمریکاست که ترامپ او را در پرونده‌های مذاکراتی اوکراین، روسیه و غزه تا به حال در ردیف اول قرار نداده و در همگی این پرونده‌های مهم، ویتکاف نقش محوری داشته و با مدل و رویکردی که ترامپ تشخیص می‌دهد، رفتار و تاکتیک مذاکراتی را به پیش می‌برد. 

اینکه برخی فکر می‌کنند همترازی در سطح دو طرف وجود ندارد، برداشتی نادرست است خصوصا اینکه روبیو، وزیر خارجه ترامپ، در تیم طرفداران حمله نظامی به ایران قرار دارد و لذا اعزام وی برای مذاکره، پیامی مخالف آنچه ترامپ دنبال می‌کند را منعکس می‌کرد.

تجربه‌ای که از ویتکاف وجود دارد در غزه و توافق سه مرحله‌ای ماه‌ها قبل بین حماس و رژیم صهیونی و سپس بر هم زدن آن توافق به همسویی بیشتر با نتانیاهو و تغییر قواعد برای تبادل اسرا و آتش بس، به عنوان نمونه رفتاری پیش روی ماست. 

عنصر مهم در رفتار مذاکراتی ویتکاف و نگاه ترامپ، منافع تعریف شده امریکایی در ابعاد مختلف و سپس حفظ موجودیت حکمرانی و حکومت نتانیاهو که با اجرای توافق سه مرحله‌ای، نتانیاهو و نظام سیاسی اسرائیل را در ورطه و سراشیب بحران قرار می‌داد و آبراهام جدید را به محاق می‌برد. 

اکنون نیز اگرچه ویتکاف سعی در اعتمادسازی با ایران را نشان خواهد داد و کنار گذاشتن خواسته‌های فضایی و توهمی ترامپ و عقب نشینی در موضوع مذاکره تا انحصار در مذاکرات هسته‌ای، اولین تاکتیک ویتکاف است تا زمینه برای مذاکرات مستقیم با ایران را فراهم کند؛ لذا شاید در همین گام اول اقدام نمادین اعتمادساز نیز دیده شود، چرا که در حکمرانی ترامپ این مهم است که همه چیز به نام وی تمام شود و ساختار حکمرانی در امریکا چندان مهم نیست. 

اگر فرض کنیم این مرحله پشت سر گذاشته شود، نکته مهم در روندهای مذاکراتی این است که ایران اهرم‌های اصلی خود در مذاکرات اقتصادی را چگونه تا پایان حفظ می‌کند تا تضمینی برای نقض عهد و دبه کردن جدید ترامپ و امریکا باشد. 

اگر چارچوب اصلی دکتر عراقچی حفظ همه ظرفیت‌های فعالیت برنامه مدنی و مسالمت آمیز هسته‌ای ایران باشد، حفظ بقیه عناصر و زیرساخت‌های این برنامه‌ها نیز از همین اولویت برخوردار است. ویتکاف و ترامپ برای محور اصلی بهانه‌های خود، حذف میزان مواد غنی شده را اولین اولویت قرار می‌دهند و سپس به دیگر عناوین ورود می‌کنند؛ لذا حفظ این مواد غنی‌سازی شده یا حداقل عدم تکرار توافق دوره برجام برای انتقال به ترکیه یا... نباید رخ دهد و در بدترین شرایط این مواد باید نزد دوستان ایران و به شکل مشروط قرار گیرد تا اگر خروج مجدد از هرگونه توافق احتمالی را شاهد بودیم، این مواد به ایران مسترد شود. 

بدیهی است که روش متناظر و گام به گام مطابق آنچه در برجام به اجرا درآمد دست ایران را خالی کرد و منتظر اجرای تعهدات طرف امریکایی بودیم نباید تکرار شود. اگر دغدغه بهانه شده از سوی ترامپ بمب هسته‌ای باشد، باید به مکانیزمی مشترک تکیه کرد که فقط نظارت بر فعالیت‌های هسته‌ای، اصلی‌ترین عنصر باشد که مابه‌ازای این اعتمادسازی ایران، به طور کامل دریافت شود و هیچ زیرساختی از فعالیت‌های هسته‌ای ایران محدود یا متوقف نشود.

رفتار ویتکاف در غزه نشان داد که با تأثیر از لابی صهیونی ممکن است از میانه راه، تغییراتی را با همسویی با صهیونیست‌ها دنبال کند و از هم‌اکنون این لابی در اسرائیل و امریکا فعال شده‌اند لذا در سناریوهای مذاکراتی و موضوعات و اولویت‌های موضوعی در هر توافق احتمالی این چرخش برنامه‌ریزی شده ویتکاف تحت تأثیر رژیم صهیونی باید لحاظ شود. خصوصاً اینکه طرف امریکایی در تجربه نشان داده است که به آنچه توافق نیز می‌شود پایبند نیست و دولت بعدی امریکا نیز بنا به قوانین خودشان، قابلیت فرار از توافق را خواهند داشت. 

بازی با وعده‌های همکاری اقتصادی و مشروط به اجرای تعهدات امریکایی که حتی برای مدت محدودی شکل می‌گیرد، از جمله روش‌های اثرگذار در نگاه و تاکتیک مذاکراتی ویتکاف است که می‌تواند ابزار مناسبی برای افسار زدن بر رویکرد ماشه اروپایی هم باشد.

اشتراک گذاری:
ارسال نظر
پربیننده‌ها پربحث‌ها