آخرین اخبار
۲۱ فروردين ۱۴۰۴ - ۰۸:۰۲
دو راه پیش رو ایران/ توافق یا جنگ‌
بازدید:۴۹۸
صد آنلاین | پس از انتخاب دوباره ترامپ و قدرت گیری مجدد او ، ایران دوباره در راس خبرها قرار گرفت و در کنار روسیه، اوکراین، اسرائیل، غزه، چین و تعرفه از پرتکرارترین موضوعات آمریکا و رسانه های جهانی شد.
کد خبر : ۱۵۸۴۲۰

به گزارش صد آنلاین،اما آنچه که در خصوص ایران در این میان، قابل توجه است ، تمرکز شدید ترامپ و تیم او و هیئت حاکمه آمریکا بر ایران است که در آنها طیفی از موضع‌گیری‌ها از یک  "توافق بزرگ تا جنگ بزرگ " به صراحت سخن‌ گفته می‌شود.


اما سوال مهم این است که میان دو وضعیت محتوم "توافق بزرگ یاجنگ بزرگ" کدامیک متحقق می‌شود و کدامیک به متحقق شدن نزدیک تر است؟

مهم ترین متغیر در "توافق بزرگ "ادراک جمهوری اسلامی از وضعیت موجود  و هندسه پیدا و پنهان تهدید است که درک کند این وضعیت حاوی تهدیدات استراتژیک و نه تاکتیکی است و طیف تهدیدات استراتژیک آن حتی می‌تواند معطوف به اگزیستانس آن باشد و در مقابل تهدیدات استراتژیک ، باید تصمیمات استراتژیک گرفت و  مهم ترین متغیر"جنگ بزرگ" ادراک آمریکا از وضعیت موجود ایران است که آیا زمان فرو پاشاندن مهمترین بازیگر ضد نظم نظام بین الملل یعنی ایران رسیده است یا خیر  و آیا اینکه با مذاکره میتوان عناصر قدرت سخت بازیگری ضد نظم ایران را ستاند یا خیر. پس"توافق بزرگ "محصول  انگیزه و اراده ایران و"جنگ بزرگ "محصول انگیزه و اراده آمریکا است.

ایران باید درک کند دیگر توسل به تاکتیک دفع الوقت ، سرکار گذاشتن آمریکا ،بازی با کلمات ، کی بود کی بود من نبودم ،  امکان تداوم ندارد و خود را برای مواجهه جدی با یکی از دو وضعیت"توافق بزرگ یا جنگ بزرگ"هم از نظر ذهنی یا عینی باید آماده کند.
در این حالت ایران در یک وضعیت خاص که زوگزوانگ (Zugzuang ) یا حرکت اکراهی نامیده می‌شود ,  قرار گرفته و راهکارها و تاکتیک‌های سخت و نرم آزمایش شده ایران در دو دهه اخیر دیگر کارایی ندارد و باید تصمیمات سخت و بهنگام  و بهینه بگیرد.‌

در خصوص مذاکرات به دلیل آنکه اطلاعات زیادی وجود ندارد  و اینکه  ایران هنوز تصمیم راهبردی در خصوص "توافق بزرگ "را اتخاذ نکرده، نمی‌توان با دقت صحبت کرد ولی در خصوص" جنگ بزرگ" ،با توجه به وضعیت موجود ، رخداد ها و روند ها ، فضای بازی و بازی بازیگر هژمون ، علائم و شواهدی وجود دارد که آن را باید جدی گرفت و به زوایای پنهان و پیدای آن حساس بود.  

علائم و شواهد موجود در خصوص"جنگ بزرگ"با تجربیات دو  حمله آمریکا در منطقه شامل پیشاحمله و حمله، در  ‌حمله دوم آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳ میلادی ،و حمله آمریکا  به لیبی در سال  ۲۰۱۱ میلادی  مشابهت های بسیار زیادی دارد و قطعا این مشابهت‌ها اتفاقی نیست و باید نسبت به آنها هوشیار بود. من این علائم و شواهد و  تکنیک‌ها و روش ها را "ده فرمان حمله ترامپ"  (The Ten Ammendments of Trump Aggression )می‌نامم که هوشمندانه در خصوص ایران در حال انجام است و آنها را به اختصار توضیح میدم؛

فرمان اول " زمینه سازی(Contextualisation)

در این بخش ، آمریکا سعی مینماید، موضوع ایران را با توسل به مرکزیت و مرجعیت رسانه‌ای  در دستور کار خود در سطح ملی و بین المللی قرار دهد و با پمپاژ واقعی و مصنوعی خبر ، گزارش ، تحلیل ، مصاحبه ، توییت و سخنرانی در رسانه های سنتی و مدرن به زمینه چینی و زمینه سازی برنامه‌های خود علیه ایران  در جامعه بین المللی بپردازد.  این مرحله از برنامه‌های تیم ترامپ ، حتی پیش از پیروزی ترامپ نیز  کلید خورده بود .کافی است به موضع گیری های ترامپ در خصوص ایران در یک سال اخیر و اشارات ترامپ در خصوص تصمیم ایران برای ترور وی و حمله سایبری به ستادش توجه کرد.

فرمان دوم : شیطان سازی( Demonization )

در این مرحله از برنامه های آمریکا ، آمریکا با ترسیم چهره ای شیطانی از جمهوری اسلامی ، آن را نماینده شر مطلق و سرچشمه نابسامانی‌ها منطقه معرفی می‌کند و با ترسناک سازی ایران به عنوان خطری برای  منطقه و جهان ، الزام اخلاقی  مواجهه امریکا با این خطر برای جامعه جهانی تبلیغ می‌شود. در این راستا با اغراق و بزرگنمایی قدرت نظامی ایران  مانند سلاح پلاسمایی و حمله موشکی به جزیره دیگوگارسیا و احتمال دستیابی به سلاح هسته ای و کاربرد آن، ایران را خطری برای صلح و امنیت جهان تبلیغ می‌ نماید.

فرمان سوم : اقناع سازی( Persuation )

در این مرحله افکار عمومی اول جامعه آمریکا و بعد جامعه جهانی نسبت به حمله آمریکا به ایران قانع می‌شود و تلاش می‌شود  عمل غیر قانونی حمله آمریکا،  مورد پذیرش صریح یا ذهنی افکار عمومی  آمریکا و جامعه جهانی قرار گیرد. همان طور که مشاهده می‌شود،نه در افکارعمومی آمریکا و نه  در افکار عمومی جامعه جهانی در خصوص حمله آمریکا به ایران هیچ مخالفت عمده،منسجم و سازمان دهی شده ای مشاهده نمی‌ گردد.

فرمان چهارم : عادی سازی(Normalization)

این مرحله از برنامه ریزی های آمریکا ناظر بر روندی است که تهاجم آمریکا را به موضوعی عادی و پذیرفته شده از نظر افکار عمومی جامعه جهانی جلوه دهد. اینکه یک کشور بر اساس خواست و اراده خود بدون مجوز نهادهای بین المللی به یک کشور مستقل حمله کند،عادی سازی شود. در این حالت حداکثر واکنش افکار عمومی سوال در خصوص چگونگی حمله و نه چرائی آن خواهد بود.‌

فرمان پنجم: مشروع سازی(Legitimization)

در این مرحله آمریکا با تمسک به موضوعات حقوق بین الملل مانند حمله پیشگیرانه ، و جهت گیری سازمان های بین المللی مانند نظرات آژانس بین‌المللی انرژی اتمی سعی خواهد کرد عمل غیر قانونی خود را توجیه حقوقی نموده  و آن را مشروع جلوه نماید .

فرمان ششم :تضعیف سازی(Weakenization )

تضعیف سازی مرحله ای است که آمریکا سعی می‌کند با توسل به قدرت سخت، نرم و هوشمند خود عناصر نرم و سخت قدرت ملی ایران را به تحلیل برده ،ایران را تضعیف کرده و  به عقب براند . مجموعه اقدامات آمریکا در چهار چوب فشار حداکثری ،تحریمهای ثانویه و فشار شدید  بر جبهه مقاومت دراین راستا ارزیابی می‌گردد.

فرمان هفتم :ائتلاف سوزی(Burning Coalitions)

 این مرحله از اقدامات آمریکا ،فرآیند از میان بردن ائتلاف های بین المللی و منطقه ای ایران است که در حال عملی شدن توسط آمریکا است .  با حمایت نسبی آمریکا از روسیه در موضوع اوکراین  ،ائتلاف ایران و روسیه تضعیف شده و روسیه جز ابراز نگرانی در خصوص ایران کاری نکرده است . چین که حتی ابراز نگرانی هم نکرده است . در خصوص ائتلاف‌های منطقه ای ایران ، حمله به حوثی‌ها ، فشار بر دولت عراق برای انحلال حشدالشعبی  و فشار بر دولت لبنان برای خلع سلاح حزب الله در چهارچوب این مرحله در حال اجرا است .

فرمان هشتم : ائتلاف سازی(Building  Coalitions)

ائتلاف سازی فرآیندی است که آمریکا در پیش از حملات مهم  خود برای  مشروعیت سازی و کارآمدسازی اقدام خود و بهره‌گیری عملی از پتانسیل‌های موتلفین قدیمی و ائتلافهای جدید انجام می‌دهد.  در خصوص حمله محتمل آمریکا به ایران ، ائتلاف آمریکا با اسرائیل متحقق شده است. احتمال ائتلاف پنهانی عربی ، عبری و آمریکایی نیز وجود دارد. از سوی دیگر ائتلاف با فرانسه و انگلستان و ائتلاف پنهانی با آلمان نیز پیش بینی می‌شود.

فرمان نهم : گمراه سازی(Misinformation)

گمراه سازی فرآیند پیچیده فریب رقیب یا دشمن با ارسال طیف متنوع ، متکثر، متناقض، متفاوت و متعارضی از پیام ها است تا خصم در خصوص شکل و ماهیت و زمان و مکان و شیوه اجرای برنامه ها ، به جمع بندی نرسد و  ناتوان از پیش بینی درست احتمالات پیش رو، دچار سردرگمی تاکتیکی یا استراتژیک شده و نتواند پاسخ بهینه ، بهنگام و متناسب به تهدیدات محتمل یا ممکن  دهد.در خصوص گمراه سازی آمریکا در خصوص ایران این گمراه سازی در وهله اول توسط خود ترامپ هوشمندانه صورت می‌گیرد و همزمان از گفتگو، صلح و  بزرگی ملت ایران و هوش ایرانیان و خاورمیانه زیبا ، صحبت می‌کند و هم از سوی دیگر از تهدید ایران، جنگ و بمباران در شدیدترین حالت  قابل تصور ،   صحبت می‌نماید . رسانه ها و مراکز  نظامی و اندیشکده های آمریکایی در برنامه گمراهی سازی آمریکا  نقش مهم و محوری دارند .

فرمان دهم : آماده سازی( Preperation )

آماده سازی روند اجرایی فراهم کردن نیازها ، تامین لجستیک، استقرار نیروهای عمل کننده در موقعیت های مطلوب ، ارائه‌های طرح‌های خرد و کلان عملیاتی و تمهیدات ذهنی و عینی برای وضعیت پیشا حمله است . در خصوص حمله آمریکا به ایران ، این فرآیند آماده سازی با سرعت در حال انجام است . انتقال سیستم های ضد موشک از کره جنوبی به منطقه و از آمریکا به اسرائیل  ، استقرار دو ناو هواپیمابر آمریکا در منطقه ، استقرار یک سوم از بمب افکن های رادارگریز راهبردی آمریکا در جزیره دیگو گارسیا  از جمله موارد پیدای آماده سازی آمریکا برای انجام یک عملیات بزرگ تهاجمی در منطقه است .

نکته پایانی این که ده فرمان حمله ترامپ همزمان علیه ایران ، در حال انجام است و دوگانه "توافق بزرگ یا جنگ بزرگ " در چشم انداز  دیده می‌شود. "توافق بزرگ" محصول انگیزه و اراده ایران و "جنگ بزرگ "محصول انگیزه و اراده آمریکا است .و سوال پایانی اینکه ایران و آمریکا که چشم در چشم شده‌اند، آیا شاخ به شاخ هم خواهند شد؟ و پاسخ اینکه در  یک بازه زمانی حداکثر سه ماهه باید انتظار هر چیزی را داشت و برای آن آماده‌تر از آماده بود./خبر آنلاین 

اشتراک گذاری:
ارسال نظر
پربیننده‌ها پربحث‌ها